جستجوی پیشرفته
بازدید
2269
آخرین بروزرسانی: 1399/11/14
خلاصه پرسش
آیا علم اصول با دانش فلسفه ارتباط دارد و یا آن‌که در آن از هیچ قاعده‌ی فلسفی استفاده نشده است؟
پرسش
آیا در علم اصول از هیچ قاعده‌ی فلسفی استفاده نشده است. و آیا علم اصول به صورت کلیات از نصوص اخذ شده و قواعد جزئی آن حاصل تلاش‌‌های فکری فقها است که ربطی به فلسفه ندارد؛ یعنی ممکن است یک فیلسوف خواسته باشد ترشحات ذهن فلسفی خود را در علم اصول دخیل کند، اما این به معنای فلسفی خواندن علم اصول نیست.
پاسخ اجمالی

دانش اصول فقه تحت تأثیر علوم مختلفی از جمله؛ فلسفه، منطق و کلام بوده است به گونه‌ای که در برخی سرفصل‌ها، پاره‌ای از مسائل علمی مطروحه و یا تقریبا همه‌ی مسائل آنها، از علوم دیگر گرفته شده ‌است، ولی در عین ‌حال باز هم به عنوان یک علم مستقل مطرح است. گفتنی است که در دانش اصولی که به صورت مختصر طراحی شده و در سده‌های گذشته وجود داشت، نمی‌توان ردپای چندانی از دانش فلسفه در آن یافت، اما این دانش که در دوره‌های اخیر گسترش بیشتری یافته، تأثیر فلسفه بر آن نیز بیشتر مشاهده می‌شود و زیرساخت‌هایی؛ نظیر اصالت وجود و ماهیت، اعتباری و انتزاعی، بساطت، مشتق، حیثیت تعلیلی و تقییدی، حرکت، تقدم و تأخر، زمان، علیت، اعتبارات، جوهر، عرض، ادراک، مفاهیم واجب، ممکن و ممتنع، دور، تسلسل، انقلاب، وجود ذهنی، وجود خارجی، قضایای حقیقیه و خارجیه و مانند اینها با همان ویژگی و معانی فلسفی خود در دانش اصول به کار رفته‌اند.

به هرحال، ارتباط میان فلسفه و اصول فقه، به عنوان دو علم عقلانی، عقلایی و محوری در تمدن اسلامی موجب آثار مهم فکری، سیاسی و اجتماعی شده است.[1]

با توجه به آنچه شهید محمد باقر صدر در باب تعامل فلسفه و علم اصول ذکر کرد،[2] می‌توان انواع تأثیر و تأثر این دو علم مهم و بنیادی را در تاریخ این دو علم مشاهده کرد. از دیدگاه شهید صدر، مباحث و تفکر فلسفی هم نقش تخریبی و تضعیفی توسط اخباری‌ها در علم اصول داشته تا جایی که آن‌را با بحران بزرگی مواجه نمود. و از سوی دیگر، تفکر فلسفی موجب دمیده شدن روح تفکر فلسفی در علم اصول و استحکام مبانی آن در برابر جریان اخباری شد و میدان جدیدی را برای ابتکار در علم اصول فراروی متفکران گشود.

 همچنین مسائل جدیدی را در علم اصول مطرح نموده است، به گونه‌ای که برخی، فهم علم اصول در دو سده اخیر را در گرو آشنایی با فلسفه اسلامی دانسته‌اند.[3]

علم اصول فقه نیز با مطرح کردن مسائل جدیدی؛ مانند مباحث معرفت‌‌شناسی و مباحث فلسفی و تحلیلی زبان، کمک مهمی به فلسفه و فیلسوفان نموده است و راه‌حل‌هایی را برای برخی از مباحث؛ نظیر الفاظ فاقد مصداق، ارائه می‌دهد.[4]

 


[1]. ر. ک: عابدی شاهرودی، علی، پژوهش و روش شناسی علم اصول، فصلنامه پژوهه،  1389، شماره 1، ص 39.

[2]. ر. ک: صدر، سید محمّدباقر، المعالم الجدیدة للاصول، ص 59 – 121، قم، المؤتمرالعالمی للامام الشهید الصدر، 1425ق.

[3]. ر. ک: غرویان، محسن، ترجمه بدایة الحکمه، قم، دارالعلم، 1385.

[4]. ر. ک: موسوی، سید مهدی، تعامل متقابل فلسفه و اصول فقه، از منظر شهید سید محمّدباقر صدر، .ـhttp://marifat.nashriyat.ir/

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها