جستجوی پیشرفته
بازدید
10333
آخرین بروزرسانی: 1398/05/14
خلاصه پرسش
مقصود از این‌که هر رطب و یابسی در قرآن وجود دارد، چیست؟
پرسش
این‌که در کتاب الاهى هر رطبى و یابسى وجود دارد، آیا مراد از کتاب همین قرآن موجود است؟ و مراد از رطب و یابس چیست؟ و چگونه موجوداتى هستند؟
پاسخ اجمالی

اگرچه در برخى دیگر از آیات قرآن، مراد از "کتاب مبین" همین "قرآن کریم" است، اما در آیه 59 سوره انعام و آیات مشابه که سند علم الاهى را بیان کرده‌اند، مراد از "کتاب مبین" مرحله‏‌ى علم الاهى به مخلوقات قبل از خلق است که خود شامل کتب دیگر و الواحى دیگر می‌شود، لکن کیفیت و کمیت آن بر ما مجهول است.

"رطب و یابس" در این کریمه کنایه از همه چیز است و خود اشاره به موجودى خاص نیست و از باب اجمال پس از تفصیل ذکر شده‏ است؛ یعنى پس از این‌که می‌فرماید: مفاتح غیب تنها نزد او است (و کسى را بر آن اطلاعى نیست مگر آن‌که خداوند خود آنها را بر آن مطلع نماید)، و نیز به هر آنچه در دریا و خشکى است علم دارد و هیچ برگى نمی‌افتد، مگر آن‌که خدا به آن هم علم دارد،... از زدن مثال‏‌هاى ریز دیگر صرف نظر فرموده و می‌گوید (خلاصه) هر تر و خشکى در کتاب مبین مضبوط است و ما به آن علم داریم.

پاسخ تفصیلی

آنچه از آیات قرآن، روایات، بیانات محققان فلاسفه و متکلمان و مفسران استفاده می‌شود، این است که "علم الاهى" به سه گونه لحاظ می‌شود:[1]

الف) علم خداوند به ذات و صفات خویش و علم خداوند به اقتضاءات ذاتیه خویش. از این مرحله به "علم ذاتى" تعبیر می‌‏شود. این علم به سان خود ذات و صفات ذاتیه، لایتغیر است و در این‌جا مراد آیه نمی‌باشد.

ب) علم الاهى به مخلوقات پس از خلق: علم به ریز جزئیات حوادث مخلوقات پس از خلق و آفرینش آنها. این لحاظ یک لحاظ انتزاعى و نیازمند لحاظ طرفین اضافه؛ یعنى خداوند، عالم و حوادث معلومه است و چون طرفینى است این علم به تبع تغییر و تعدد مخلوقات متعدد و متغیر و به تبع زمان‌مند بودن آنها زمان‌مند می‌شود.

از این علم به "علم فعلى" تعبیر می‌شود و جزو صفات فعلیه محسوب می‌گردد، لکن این لحاظ نیز در این‌جا مراد نیست.

ج) علم به مخلوقات و ریز جزئیات آنها در ازل و قبل از خلق؛ یعنى خداوند قبل از آفرینش آسمان و زمین و موجودات آنها و قبل از پیدایش حوادث و اتفاقات آنها، به تمامى مراحل آنها و چگونگى آفرینش و موجودیت و حوادث آنها علم دارد. و این علم در موجودى فراتر از کل مخلوقات منعکس و متجلى است که از آن به "کتاب مبین" یا "ام الکتاب" تعبیر می‌شود و شامل "لوح محفوظ" و "لوح محو و اثبات" می‌باشد. پس این علم داراى دو بخش می‌شود. بخشى غیب و بخشى به مرور زمان مشهود همه واقع می‌شوند و برخى ثابت و لایتغیرند و بخشى قابل محو و اثبات هستند.

پس مراد از کتاب مبین در این دسته[2] از آیات، سعه‏‌ى علم الاهى به کل مخلوقات است، قبل از خلقت آنها و فعالیت و تحرکات آنها و مراد از رطب و یابس در آیه‌ی 59 سوره‌ی انعام (هر تر و خشکى) کل موجودات است که به نحوى و به اعتبارى تحت یکى از این‌دو واقع می‌شوند.

رطب و یابس دو نقیض‌‏اند؛ یعنى هیچ موجود ممکنى نیست، مگر این‌که تحت یکى از این‌دو مندرج است و هیچ مصداقى یافت نمی‌‏شود که تحت هر دو مندرج گردد یا تحت هیچ‌یک مندرج نباشد؛ پس ذکر این‌دو با هم در آیه کنایه از کل موجودات عالم هستى است؛ از این‌رو مصداق خاصی براى این‌دو تعیین نمی‌شود، اگرچه در برخى روایات[3] مثال‏‌هایى مانند جنین سقط شده براى یابس و نوزاد براى رطب، و زراعت برداشت شده براى یابس و آنچه هنوز برداشت نشده براى رطب زده شده‌‏اند، اما آنها از باب نمونه است.

لکن در دسته‏‌اى دیگر[4] از آیات، کتاب مبین همان قرآن است، نه آن تجلی‌گاه خاص علم الاهى به مخلوقات قبل از خلق؛ و تشخیص معنا و مراد آیات نیازمند توجه به سیاق آیه و آیات قبل و بعد از آن می‌باشد. مثلاً در قسم اوّل اشاره به سعه‌ی علم الاهى دارد، لکن در دسته‌ی دوم با انزال و وحى و... همراه می‌باشند.

البته در هر دو مورد، معناى لغوى کتاب مبین یکى است؛ یعنى کتابى آشکار و روشن که در آن هیچ‌گونه خطا و ابهامى وجود ندارد.[5]


[1]. ر. ک: معارف قرآن، ج 1 - 3، ص 186 - 194.

[2]. انعام، 6؛ سبأ، 3؛ نمل، 75؛ هود، 6؛ یونس، 61.

[3]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏7، ص 124- 130، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق؛ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق، درگاهی، حسین، ج 4، ص 342 - 344، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش.

[4]. قصص، 2؛ نمل، 1؛ شعرا، 2؛ حجر، 1؛ یوسف، 1؛ مائده، 15.

[5]. منابع و مآخذ: قرآن کریم؛ مصباح یزدى، محمد تقى، معارف قرآن، ج 1 - 3، ص 182 – 194؛ طباطبائى، محمد حسین، ترجمه المیزان، ج 7، ص 176 - 184 - 211 - 212 - 119 - 150 – 417؛ قمى مشهدى، محمد بن محمد رضا، کنز الدقایق، ج 4، ص 342 – 344؛ طبرسى، ابى على فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 2، ص 311؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 8 و 9 و 15 و 18؛ طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان، ص 91 - 92.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها