جستجوی پیشرفته
بازدید
17335
آخرین بروزرسانی: 1398/07/09
خلاصه پرسش
آیا تهیه تابلو و تاج گل هایی از مؤسسات خیریه و اهدای آن به بازماندگان متوفی، به ویژه اگر چشم و هم چشمی نیز در آن باشد، مجاز بوده و آیا ثوابی از این جهت به مردگان خواهد رسید؟
پرسش
همان گونه که مستحضر هستید مرسوم است برای مراسم ختم و هفتم و چهلم مردم تابلو و تاج گل هایی از موسسات خیریه تهیه می کنند و برای صاحبان عزا می آورند. در مورد نیت مردم قضاوت نمی کنم، اما خودم که چندین بار نسبت به تهیه این تابلو ها اقدام کرده ام بیشتر برای خودنمایی بوده که نامم در میان باشد و حتما صاحبان عزا آن را ببینند و در حقیقت بیشتر برای خوشحالی صاحبان عزا چنین اقدامی کرده ام با وجودی که نیم نگاهی هم به ارسال هدیه ای به روح میت هم داشته ام، اما شاید اگر بحٍث چشم هم چشمی و اظهار وجود و ... نبود احتمالا چنین صدقه ای را پرداخت نمی کردم و یا به میزان بسیار کمتری صدقه برای میت می پرداختم! در هر حال می خواهم بدانم آیا با وجود این ناخالصی ها، ثوابی از این اقدام به روح میت واصل می شود و عمل ما مأجور است، یا این که این صدقه در درگاه الاهی به واسطه ناخالصی ها مردود است و به روح میت هم نمی رسد و تنها وزر و وبالی برای من دارد.
پاسخ اجمالی

عبادات انسان در دامنه های مختلفی قابل تقسیم بندی است که در برخی از آنها خلوت و پنهانی بودن ارزش بیشتری دارد و پاره ای دیگر را باید آشکارا انجام داد؛ زیرا انجام پنهانی آن، هدف تعیین شده از سوی دین اسلام را محقق نمی سازد. تسلیت به صاحبان عزا نیز از اموری است که نمی توان آن را مخفیانه انجام داد و جز با اظهار وجود نزد آنان، نمی توان به هدف مناسب دست یافت. بر این اساس، چنین اظهار وجودهایی نه تنها ریا و خودنمایی به شمار نمی آید، بلکه پاداش و ثواب نیز در آن نهفته است، اما سنت اسلامی بر آن قرار گرفته که آرامش روحی را به مصیبت دیدگان بازگردانده و خود نیز از مرگ دیگران عبرت گرفته و از تکبر، چشم و هم چشمی و دیگر صفات زشت فاصله بگیریم.

پاسخ تفصیلی

پرسش فوق را در حقیقت می توان به دو بخش تقسیم کرد:

 

1. آیا نشان دادن خود به صاحبان عزا در مراسم عزاداری، منافاتی با نیت الاهی دارد؟

 

2. تابلوها، تاج گلها و موارد مشابهی که در مراسم ختم از سوی شرکت کنندگان تقدیم می شود، چه حکمی دارد؟

 

اکنون، به ترتیب دو مورد اشاره شده را بررسی می کنیم:

 

1. بر خلاف آنچه برخی تصور می کنند، نیت الاهی و خالص همواره با پنهان داشتن رفتار نیک به دست نمی آید و اگر چه در پاره ای از عبادات فردی و ارتباطات معنوی با خداوند، خلوت کردن با حضرت دوست، آثار بهتری برای بنده دارد، اما در بخشی از عبادات اجتماعی، آشکار کردن عمل، ثواب بیشتری داشته و برخی از اعمال، اساساً نمی توانند به صورت مخفیانه انجام شوند.

 

یکی از رفتارهای اجتماعی که از طرف اسلام، تأکید فراوانی بر آن شده و به نوعی در زمره عبادات قرار گرفته است، تسلیت گفتن به صاحبان عزا است که یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اند.

 

از پیامبر اسلام (ص) نقل است: "ر که اندوهناکی را تسلیت گوید، خداوند در روز قیامت به او احترام کرده، لباس زیبایی را بر او خواهد پوشاند". [1] طبیعی است که هر چه تعداد تسلا دهندگان بیشتر باشد و هر چه دوستان و آشنایان بیشتری در مراسم ختم شرکت کنند، آرامش خاطر بیشتری نصیب مصیبت دیدگان خواهد شد؛ به همین دلیل، سزاوار است که انسان تنها به شرکت مخفیانه در مراسم ختم بسنده نکند، بلکه تلاش داشته باشد تا خود را به نحوی به صاحبان عزا نشان دهد و آنها را از همدردی خود آگاه کند. چنین رفتاری به دلیل آن که نوعی عبادت اجتماعی است، هیچ منافاتی با خلوص نیت نداشته و از مصادیق ریاکاری به شمار نمی آید، بلکه در روایات نیز بر آن تأکید شده است.

 

امام صادق (ع) در این باره می فرماید: "التعزیة الواجبة بعد الدفن و قال کفاک من التعزیة أن یراک صاحب المصیبة"؛ [2] تسلیت دادن به خانواده مردگان که واجبی دینی است، [3] باید بعد از دفن مرده انجام شود و کمترین مقدار تسلیت آن است که (در مجلسی حاضر شوی تا) صاحب عزا ترا ببیند.

 

بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که نشان دادن خود به صاحبان عزا را نمی توان خودنمایی منفی ارزیابی کرد.

 

2. اما در ارتباط با بخش دوم پرسش باید گفت: سنت های نادرستی در حاشیه مراسم عزاداری و ختم شکل گرفته که وظیفه افراد با ایمان است که در برطرف کردن آنها بکوشند. از آن جمله آن که گذر به قبرستان و شرکت در مراسم عزاداری، باید انسان را به یاد خدا و قیامت انداخته و او را از دلبستگی به دنیا بازدارد. به همین دلیل است که توصیه هایی از پیشوایان دینی وجود دارد مبنی بر این که اگر انسان میان شرکت در مراسم ختم و یا یک مهمانی مردد باشد و چاره ای جز حضور در یکی از آن دو را نداشته باشد، بهتر است مورد اول را انتخاب کند؛ زیرا مجلس ختم، یادآور آخرت است، اما مهمانی ها، به جلوه های دنیا می پردازند. [4]

 

حال اگر مراسم ختم مانند مهمانی باشکوهی برگزار شود که در آن غذاهای رنگارنگ تهیه شده و در اختیار مهمانانی قرار گیرد که خود را آن چنان آراسته اند که گویا به جشنی پا می گذارند، آیا می توان آن را یادآور آخرت دانست؟ و آیا اساساً سزاوار است که مراسم ختم، به همراه پذیرایی باشد؟!

 

امام صادق (ع) در مجلس گروهی عزادار وارد شده و خطاب به آنان اظهار داشتند: پروردگار، مصیبت وارد شده بر شما را جبران فرموده، به جبران صبر و تحملتان پاداش خوبی به شما داده و شخص متوفی را نیز در سایه رحمت خویش قرار دهد. سپس از مجلس خارج شدند. [5]

 

این روایت نشانگر آن است که باید مراسم را به سادگی برگزار کرده و آشنایان و دوستان به ابراز همدردی بسنده کرده و اگر به دلایلی چون برگرداندن آرامش روحی آنها، تصمیم به حضور بیشتر در کنار آنان دارند، نباید به خانواده مصیبت دیده این اجازه را بدهند که برای پذیرایی از آنها دچار تکلف و دردسر شوند، بلکه باید تلاش کنند که در این مدت، این خانواده ها حتی دغدغه خورد و خوراک خویش را نیز نداشته باشند! به این ماجرای تاریخی به روایت امام ششم (ع) توجه فرمایید: "نگامی که جعفر بن ابی طالب به شهادت رسید، پیامبر (ص) به دخترش فاطمه (س) توصیه فرمود که به مدت سه روز، غذای خانواده او را فراهم کرده و در کنارشان باشد. از این رو بود که سنت اسلامی بر این قرار گرفت که دیگران، غذای سه روز خانواده متوفی را فراهم کنند". [6]

 

حضرتشان در جای دیگری می فرماید: "غذا خوردن نزد مصیبت دیدگان از رفتار و کردار زمان جاهلیت است و سنت اسلامی آن است که غذای آنان از سوی دیگران فراهم شود، همانگونه که پیامبر(ص) در مورد جعفر بن ابی طالب، چنین رفتاری را در پیش گرفت". [7]

 

اکنون باید قضاوت کنیم که رفتار امروز جامعه ما منطبق با سنت های اسلامی است و یا سنت های جاهلیت؟!

 

ما متأسفانه در بیشتر موارد به این سنت اسلامی عمل نکرده و به جای آن که باری از دوش مصیبت دیدگان برداریم، سربار آنها شده و هزینه های سرسام آوری را بر دوششان تحمیل می کنیم و حتی اگر آنان مشکلی از لحاظ مالی نداشته باشند، دغدغه فکری چگونگی پذیرایی از مهمانان خوانده و ناخوانده، آنان را رنج خواهد داد.

 

در مقابل، خود نیز متحمل هزینه هایی چون خریدن تاج گل های گران قیمت، اعلام تسلیت در قالب تابلوها، اوراق تبلیغاتی و .... می شویم که نه سودی به متوفی خواهد رساند و نه به خانواده آنها، بلکه موجب آزار و شرمندگی افرادی خواهد شد که توانایی مالی انجام چنین هزینه هایی را نداشته و با این وجود، قصد اعلام همدردی با مصیبت دیدگان را دارند!

 

در بسیاری از موارد، در این رفتارهای تجملاتی بیش از آن که به تسلای خاطر صاحبان مصیبت اندیشیده شود، گویا موقعیتی به دست آمده که برخی افراد، ثروت، هنر، مقام و ... خویش را در معرض تماشای آنها و دیگران گذاشته و از آن لذت ببرند. طبیعی است که چنین رفتاری مورد تأیید دین مقدس اسلام نیست.

 

نتیجه نهایی این بخش از پاسخ این است که تا حد امکان باید شرکت ما در مراسم ختم، دو نتیجه مثبت به دنبال داشته باشد که یکی از آنها آرامش دادن به مصیبت دیدگان و دیگری عبرت گرفتن خویش و دل نبستن به دنیای فانی است و هر چه خارج از این دو هدف باشد، نمی تواند رفتاری مثبت به شمار آید.

 

البته در پایان، تذکر این نکته نیز مفید است که آنچه در مورد لزوم تغییر عرف موجود گفته شد، هدفی آرمانی است که باید به دنبال آن باشیم و گرنه ممکن است در شرایط خاصی و از باب اهم و مهم، رفتار بر اساس سنت های موجود فعلی ایرادی نداشته باشد. به عنوان نمونه، گرچه غذا خوردن نزد مصیبت دیدگان، رفتاری بازمانده از زمان جاهلیت است، اما اگر ترک مجلس، توهینی به صاحبان عزا تلقی شده و یا موجب رنجش خاطری شود که هدف اولیه ما از تسلای خاطر به آنان را زیر سؤال می برد، ایرادی نخواهد داشت که در این مورد خاص، رضایت خاطر آنان را جلب کنیم.

 

تهیه تاج گل و تابلو که در پرسش شما به آنها اشاره شد نیز از همین موارد است و نمی توان به صورت کلی آن را تأیید کرد، به ویژه اگر ناشی از فخر فروشی، تکبر و ...باشد، اما در برخی شرایط خاص که خود بهتر می توانید آن را تشخیص دهید، ممکن است کارتان اشکالی شرعی نداشته و هزینه ای را که احیاناً به سازمانی خیریه و به نیت متوفی پرداخت کرده اید، حکم صدقه داشته و روحش از آن بهره مند شود، اما باید هدف گیری کلی ما به سمتی باشد که این سنت نادرست را از جامعه اسلامی خود محو نموده و سنت های مناسب تری را جایگزین نماییم.

 

نمایه مرتبط:

 

راه رسیدن به اخلاص، 2126 (سایت: 2234) .

 

درمان ریا، 5073 (سایت: 5295) .

 



[1] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 3، ص 213، ح 3435، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 هـ ق.

[2] همان، ج 3، ص 216، ح 3448.

[3] مراد از واجب در این حدیث، مستحب مؤکد است.

[4] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 2، ص 451، ح 2620.

[5] همان، ج 3، ص 218، ح 3451.

[6] همان، ج 3، ص 235، ح 3499.

[7] همان، ج 3، ص 237، ح 3504.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها