جستجوی پیشرفته
بازدید
1888
آخرین بروزرسانی: 1401/03/11
 
کد سایت fa113614 کد بایگانی 131816 نمایه وابستگی تمام موجودات به خداوند و حضور وجود خارجی آنها نزد او
طبقه بندی موضوعی علم غیب|علم حضوری و حصولی
خلاصه پرسش
حضور و وابستگی موجودات مادی به خداوند چگونه قابل توجیه است؟ ارتباط یک موجود مادی با صورت عقلی و مثالی‌اش چگونه است؟
پرسش
«... اما علم نسبت به مادیات چگونه است؛ زیرا مادی نمی‌تواند نزد مجرد حضور داشته باشد؛ چون مادی از خودش نیز غائب است، چه رسد نسبت به دیگری. در این حال خداوند به مادیات به وسیله‌ی صور مثالی و عقلی به آنها علم دارد؛ یعنی خداوند که به عالم عقول و مثال، علم حضوری دارد، این همان علم او به مادیات است. بنابراین، همان‌‌گونه که مادیات معلول بلا واسطه نیستند، معلوم بلا واسطه هم نیستند». با توجه به متن بالا: 1. منظور از صور مثالی و عقلی چیست؟ این سخن با گفته‌های خداوند متعال که در جای جای قرآن به عنوان عالم غیب و شهادت از خودش نام برده که از همه اعمال بندگانش آگاه است، چگونه توجیه میشود؟ به عبارت دیگر، این نوع برداشت از علم خداوند چگونه با معیت و حضور او توجیه می‌‌شود؟ 2. ارتباط عوالم وجود با اعمال ما و در کل با عالم ماده چگونه است؟ آیا این عالم ماده با همین مشخصات کنونی به صورت کامل در عالم مثال و عالم امر وجود دارد و هر عملی که ما در عالم ماده انجام میدهیم، صورت مثالی و عقلی نیز در آن عوالم انجام میدهد یا خیر؟
پاسخ اجمالی

. در مورد پرسش اول می‌توان مشکل را به این صورت حل کرد که بر اساس فلسفه‌ی اسلامی و حکمت متعالیه، عالم ماده از آن جهت که معلول عالم عقول و عالم مثال‌ است، وجودش عین تعلق و وابستگی به آن عوالم است، پس تمام کمالات ماده نزد عالم عقل و مثال وجود دارد؛ چنان‌که عالم عقول و مثال نیز معلول خداوند هستند و به وجود خارجی نزد خداوند حضور دارند؛[1] از این‌رو تمام موجودات وابسته به خداوند بوده و به وجود خارجی خودشان نزد خداوند حاضرند؛ منتها برخی بدون واسطه معلوم و معلول خداوند هستند و برخی با واسطه.

بنابراین، آنچه در فلسفه بیان شده منافات با آنچه در قرآن و روایات آمده ندارد و نتیجه‌ی هر دو این است که خداوند متعال عالم غیب و شهادت است و به همه عوالم مادی و غیر مادی آگاه است. البته در قرآن چگونگی علم خداوند به موجودات بیان نشده است، اما در فلسفه نحوه و چگونگی علم خداوند به موجودات مادی و غیر مادی تبیین شده است.

  1. در مورد پرسش دوم نیز باید در نظر داشت سلسله طولی که برای موجودات مطرح می‌شود گاهی به لحاظ قوس نزول است و گاهی به لحاظ قوس صعود؛ آنچه که گفته شده اعمال و رفتار ما در صورت مثالی یا عقلی ما تأثیرگذار هستند مربوط به صورت مثالی و عقلی در قوس صعود است. به بیان دیگر، صورت مثالی و عقلی در قوس صعود در واقع آن چیزی است که انسان با اعمال و اعتقاد خود آن‌را می‌سازد؛ اما صورت عقلی و مثالی در قوس نزول در واقع اشاره به مراتب خلقت و تکوین دارد که انسان ابتدا در نزد علت‌های مجرد به وجود تجردی و عقلی - بدون ماده و ویژگی‌های مادی- وجود دارد و سپس تنزل می‌یابد و در عالم مثال -بدون ماده ولی همراه با برخی از ویژگی مادی- وجود می‌یابد و سپس در عالم ماده تحقق پیدا می‌کند.[2]

[1]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 239 و 289، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق؛ ر. ک: «علم خدا به جزئیات و اطلاعات درست و غلط»، 17042.

[2]. ر. ک: نهایة الحکمة، ص 322؛ «حقیقت عالم مثال»، 10545.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها