جستجوی پیشرفته
بازدید
5288
آخرین بروزرسانی: 1400/08/06
خلاصه پرسش
مفسران شیعه و اهل‌سنت در تفسیر و شأن نزول آیه‌ی 67 سوره مائده چه نظراتی داده‌اند؟
پرسش
احتمالاتی را که تفاسیر در مورد شأن نزول آیه‌ی ابلاغ بیان کرده‌‌اند، به همراه اشکالات وارده بر این احتمالات بیان نمایید.
پاسخ اجمالی

«یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»؛[1]

ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده را کاملا (به مردم) برسان و گرنه رسالت او را انجام نداده‌‏ای و خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می‌دارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمی‏کند.

در روایات و کتاب‌های تفسیری و تاریخی شیعه، گزارش‌های زیادی دیده می‏شود که به صراحت بیانگر آن است که آیه‌ی بالا؛ در مورد واقعه‌ی غدیر و نصب امام علی(ع) به خلافت و جانشینی رسول خدا(ص) است.[2]

همچنین در بسیاری از کتاب‌های دانشمندان اهل‌سنت نیز به این احادیث و گزارش‌ها تصریح شده است:

حافظ ابونعیم اصفهانی،[3] ابن‏ ابی‌حاتم،[4] ابوالحسن واحدی نیشابوری،[5] فخر رازی،[6] ثعلبی نیشابوری،[7] عبیدالله بن احمد حسکانی،[8] و جلال الدین سیوطی[9][10] از میان مفسران، ابن حبان تمیمی،[11] نسائی،[12] احمد حنبل[13] و ... در کتاب‌های روایی و بلاذری،[14] ابن عبدالبر،[15] یعقوبی،[16] مسعودی،[17] و ... در کتاب‌های تاریخی به این موضوع و این شأن نزول اشاره کرده‌اند.

این روایات را جمع زیادی از صحابه از جمله زید بن ارقم، ابوسعید خدری، ابن عباس، جابر بن عبداللَّه انصاری، ابوهریره، براء بن عازب، حذیفه، عامر بن لیلی بن ضمره و ابن مسعود نقل کرده‏اند.[18]

با این وجود، برخی از غیر شیعیان تلاش کرده‌اند تا با طرح برخی انتقادات، ارتباط آیه با ماجرای غدیر را نفی‌ کنند:

  1. آیه‌ی ابلاغ از اولین آیات نازل‌شده بود.

بر اساس برخی گزارش‌ها این آیه از اولین آیاتی است که در مکه و بعد از نزول آیه‌ی «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَق‏»؛[19] بر پیامبر(ص) نازل شده است.[20] و بر این اساس نمی‌توان آن‌را به غدیر که در سال‌های پایانی عمر حضرتشان رخ داده مرتبط نمود.

پاسخ نقد اول

الف) این‌که این آیه از اولین آیات نازل‌شده باشد، علاوه بر مخالف بودن با گزارش‌های متواتر در مورد ارتباط آن با غدیر، مخالف نظر بسیاری از مفسران اهل‌سنت است که معتقدند تمام سوره‌ی مائده در مدینه نازل شده است.[21]

ب) حتی آنانی که مطرح نموده‌اند که این آیات از آیات ابتدایی قرآن است، این احتمال را با عبارت «یقال» بیان کرده‌اند که نشان از ضعیف‌بودن چنین نظری در ارزیابی آنان دارد.[22]

ج) در ابتدای بعثت و هنگام نزول اولین آیات، دعوت پیامبر(ص) مخفیانه بوده و تهدیدی علیه ایشان نبود تا خداوند به ایشان اطمینان خاطر دهد.

  1. مرخص‌شدن محافظان پیامبر(ص) بعد از نزول آیه

بر اساس برخی گزارش‌ها، این آیه زمانی نازل شده است که خطرات جانی، پیامبر(ص) را تهدید می‌کرد و به همین دلیل، افرادی از ایشان محافظت می‌کردند که پس از نزول آیه‌ی ابلاغ، حضرتشان محافظان خود را مرخص کردند.[23]

ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می‌کند که حضرتشان فرمود: ایام حج در منی بودم که مشرکان عرب در آن‌جا جمع شده بودند. در همین هنگام بود که جبرئیل آیه‌ی ابلاغ را بر من نازل نمود.[24]

عائشه گفت: رسول خدا(ص) تحت حفاظت قرار داشت تا این‌که آیه «وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ» نازل شد و ایشان فرمود که دیگر از ایشان محافظت نشود.[25]،[26]

پاسخ نقد دوم

علاوه بر برخی پاسخ‌های موجود در نقد دوم باید گفت:

الف) برخی روایاتی که در این زمینه وجود دارند، نزول آن‌را در مکه و برخی دیگر نزول آن‌را در مدینه می‌دانند.

ب) اکثر روایات آن بدون سند است و از اعتبار لازم برخوردار نیست.

ج) در برخی از این روایات، به نقش برجسته‌ی عباس بن عبدالمطلب در حفاظت از پیامبر(ص) اشاره شده، در حالی که عباس تا جنگ بدر از مشرکان بود و در آن نبرد به اسارت مسلمانان در آمد و با پرداخت فدیه آزاد شد.[27] لذا می‌توان احتمال داد که هدف از نقل این روایات، کم‌کردن جایگاه ابوطالب در حفاظت از پیامبر(ص) و بالا بردن جایگاه عباس (جد خلفای عباسی) بود.

  1. نزول آیه در سال دوم هجرت و بعد از جنگ احد

گزارشی هم وجود دارد که در آن زمان، عبادة بن صامت و عبدالله بن ابی نزد رسول خدا(ص) آمدند و از کثرت تعداد یهودیان شکایت کردند و آیات 51 تا 67 سوره مائده در پاسخ به شکایت آنان نازل شد![28]

پاسخ نقد سوم

در پاسخ این شبهه، علاوه بر پاسخ‌های گذشته، باید گفت عبادة بن صامت و عبدالله بن ابی، از زیادی یهودیان شکایت کرده است؛ نه رسول خدا(ص) تا اشکال وارد شود.

  1. نزول آیه هنگام توطئه برای قتل آن حضرت در نبرد ذات الرقاع

گزارش شده است که غورث بن حرث در غزوه ذات رقاع -که در سال چهارم هجری رخ داد-[29] به دوستانش گفت: من محمد(ص) را به قتل می‌رسانم! دوستانش پرسیدند: چگونه؟! وی گفت: نزدش می‌روم و می‌خواهم که شمشیرش را به من بدهد تا آن‌را نگاه کنم. وقتی شمشیرش را به من داد او را می‌کشم! وقتی غورث خواست نقشه‌‌اش را اجرا کند، خدا بین او و ‌حضرتشان حایل شد. در این هنگام بود که آیه‌ی ابلاغ نازل شد.[30]

پاسخ نقد چهارم

مصادر اولیه‌ای که این داستان را ذکر کرده‌اند، آیه‌ی «وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ» را در این زمینه نمی‌دانند، بلکه معتقدند آیه‌ی «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ‏...»،[31] بعد از شکست این توطئه نازل شده است.[32]

  1. نزول آیه در ارتباط با ابلاغ به اهل کتاب

نیز گزارش شده است که آیه‌ی تبلیغ زمانی در مدینه نازل شد که پیامبر(ص) فرمان یافت که حقایق وحی را برای اهل کتاب بیان نماید. از جمله حکم رجم و قصاص بود که در تورات و انجیل دست‌خوش تحریف شده بود ... و از آن‌جا که آیات پیرامونی آیه‌ی تبلیغ در موردی اهل کتاب است، بعید است که خود این آیه، اجنبی از آن آیات باشد.[33]

پاسخ نقد پنجم

با توجه به این‌که سوره مائده‌ی در مدینه نازل شده بود، قدرت و شوکت یهودیان در آن ایام و به ویژه پس از جنگ‌هایی؛ مانند غزوه بنی‌قریظه و خیبر، از بین رفته بود. مسیحیان نیز در مدینه از ابتدا قدرتی نداشتند؛ از این‌رو معنا ندارد خدا با آیه‌ی «وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ»، رسول خدا(ص) را از خطر آنان مصونیت بخشد.

علاوه بر این، آیه‌ی ابلاغ را از جهت موضوع، می‌توان مربوط به آیات پیرامونی دانست؛ زیرا آن آیات در نکوهشِ یهود و نصارا بود و چه بسا آنان فکر می‌کردند که با رحلت رسول خدا(ص)، مسلمانان دچار ضعف شده و زمینه‌ی نفوذ و سلطه آنان فراهم می‌گردد، اما آیه‌ی ابلاغ بر این طرز تفکر خط بطلان کشید.[34]

در پایان باید گفت که بیشتر مسلمانان، اتفاق نظر دارند که آیه‌ی ابلاغ در مورد واقعه‌ی غدیر و نصب امام علی(ع) به خلافت و جانشینی پیامبر(ص) بوده و نقل‌های دیگری هم که به صورت پراکنده وجود دارند، هر کدامشان یک شأن نزول را مطرح کرده‌اند و این‌گونه نیست که تمامشان یک تفسیر و یک شأن نزول را در برابر نظریه غالب نزول آیه در ماجرای غدیر ابراز دارند،

علاوه بر آن‌که لزومی ندارد که بگوییم یک آیه فقط یک مرتبه بر رسول خدا(ص) نازل شده است؛ و حتی اگر آن نقل‌های پراکنده را نیز بپذیریم، می‌توانیم بگوییم که آیه ابلاغ در چندین مرتبه نازل شده است که برجسته‌ترین آنها ماجرای غدیر بوده است.


[1]. مائده، 67.

[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیر عاملی، احمد، ج 3، ص 588، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 3، ص 344، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 334، تهران، واحد تحقیقات اسلامی‏، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1415ق.

[3]. ابو نعیم، احمد بن عبدالله‏، النور المشتعل من کتاب ما نزل من القرآن فی علی(ع)‏، مقدمه، محمودی، محمدباقر، ص 86، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان چاپ و انتشارات‏، چاپ اول، 1406ق.

[4]. ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، الطیب، اسعد محمد، ج 4، ص 1172، عربستان سعودی، مکتبة نزار مصطفی الباز، چاپ سوم، 1419ق.

[5]. واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق، زغلول، کمال بسیونی،ص 192 – 193، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.

[6]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب،ج 12، ص 401، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

[7]. ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 4، ص 92، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق.

[8]. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی‏، محمد باقر، ج 1، ص 251، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق.

[9]. سیوطی، جلال الدین،الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 2، ص 98، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1404ق.

[10]. البته این بدان معنا نیست که این دانشمندان و مفسران نزول این آیه را درباره علی(ع) پذیرفته‌‏اند؛ بلکه منظور این است که روایات مربوط به این مطلب را در کتب خود نقل کرده‏اند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف آنها به خاطر ترس از شرایط خاص محیط خود، و یا به خاطر پیش‌داوری‌های نادرستی که جلوی قضاوت صحیح را در این‌گونه مباحث می‌گیرد، از پذیرفتن آن خودداری کرده‏‌اند، بلکه گاهی کوشیده‌‏اند تا آن‌جا که ممکن است آن‌را کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهند، مثلا فخر رازی برای کم اهمیت دادن این شأن نزول آن‌را دهمین احتمال آیه قرار داده و نُه احتمال دیگر که غالبا بسیار سست و واهی و بی‌ارزش است قبل از آن آورده است. ر. ک: مفاتیح الغیب،ج 12، ص 399 - 401.

[11]. ابن حبان تمیمی دارمی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، تحقیق، شعیب الارنؤوط، ج 15، ص 375، بیروت، دار الرساله، چاپ دوم، 1414ق.

[12]. نسائی، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب، السنن الکبری، محقق، شلبی، حسن عبد المنعم، ج 7، ص 439 و 442 و 444، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.

[13]. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق، الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف، ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج 2، ص 71 و 262 و 268، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.

[14]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی،ج 2، ص 108 – 112، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.

[15]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.

[16]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 112، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.

[17]. أبوالحسن علی بن الحسین المسعودی، التنبیه و الإشراف، تصحیح، عبد الله اسماعیل الصاوی، ص 221، قاهره، دار الصاوی، بی‌تا.

[18]. برای اطلاعات بیشتر، ر. ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج 1، ص 26، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه‏، چاپ اول، 1416ق.

[19]. علق، 1.

[20]. شافعی أبو عبد الله محمد بن إدریس، الأم، ج 4، ص 168، بیروت، دار المعرفة، 1410 ق؛ بقاعی، ابراهیم بن عمر، نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور، محقق، مهدی، عبدالرزاق غالب‏، ج 2، ص 503، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون‏، چاپ سوم، 1427ق؛ بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 2، ص 184 – 185، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق.

[21]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 1، ص 447، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، تفسیر غریب القرآن، ص 121، بیروت، منشورات مکتبة الهلال، بی‌تا؛ سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 1، ص 364، بیروت، دار الفکر، 1416ق.

[22]. الأم، ج 4، ص 168.

[23]. جامع البیان، ج 6، ص 199؛  الدر المنثور، ج 2، ص 299.

[24]. الدر المنثور، ج ‏2، ص 298.

[25]. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، تحقیق، المهدی‏، عبدالرزاق، ج 2، ص 70، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1420ق.

[26]. در این زمینه روایات زیادی وجود دارد که به کتاب آیات الغدیر، ص 176– 180 مراجعه شود.

[27].  ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج 4، ص 80- 79، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.

[28]. همان، ج‏3، ص 121– 122.

[29]. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق، مارسدن جونس، ج 1، ص 395، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق.

[30]. همان، ج‏3، ص 139– 140.

[31]. احزاب، 9.

[32]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ،ج 2، ص 205، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا.

[33]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 199، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، محمد جمیل، صدقی، ج 4، ص 321، بیروت، دار الفکر، 1420ق.

[34]. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتاب آیات الغدیر، ص 176– 180 مراجعه شود.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها