جستجوی پیشرفته
بازدید
17774
آخرین بروزرسانی: 1400/01/31
خلاصه پرسش
با این‌که دین اسلام تنها دین بر حق است؛ چرا نجات پیروان سایر ادیان نیز در قرآن، ممکن اعلام شده است؟
پرسش
تفسیر آیه 69 سوره مائده چیست؟ آیا از این آیه بهشت رفتن مسیحیان را نیز می‌توان استخراج کرد؟ آیا این معنا با درستی دین اسلام تضاد ندارد؟
پاسخ اجمالی

در آموزه‌های اسلامی، از همان ابتدا و در مقدس‌ترین متن(قرآن) به این مطلب اذعان شده است که اگر گروه‌هایی از غیر مسلمانان بر فطرت پاک خود باشند، عمل صالح انجام دهند و واقعاً حقیقت اسلام بر آنها روشن نشده باشد، می‌توانند نجات یابند. این مطلب در آیات مختلف و با صراحت کامل بیان شده است. البته این به معنای حق نبودن دین اسلام نیست، بلکه بر اساس آیات قرآن، دایره‌ی نجات فراتر از حقانیت است؛ یعنی انسان‌هایی که پیامبر اسلام(ص) را درک نکرده‌اند - بلکه بهتر است بگوییم که اسلام و حقیقت آن‌را درک نکرده‌اند- اما در عین حال، اعمالشان به اقتضای فطرت پاکشان بوده؛ ایمان به خدا داشتند، بدی‌هایی که فطرت از آن نهی می‌کند؛ مانند دروغ، زنا و ... را ترک کرده‌اند؛ به جهان آخرت ایمان دارند و به فکر حساب و کتاب در آن زمان هستند، همچنین عمل صالح انجام می‌دهند، آیه‌ی مورد سوال به اینان می‌گوید که برای این جماعت ترسی وجود ندارد.

پاسخ تفصیلی

پیش از بحث در مورد آیه‌ی مورد سؤال و مسائل پیرامون آن، ذکر مقدمه‌ای لازم است.

تمام ادیان برای خود هدفی را مشخص کرده‌اند. به بیان دیگر، در هر دینی هدفی دنبال می‌شود و عموماً اعتقادات و اعمال ادیان مختلف برای سوق به آن هدف پی‌ریزی شده‌اند. یکی از مهم‌ترین اهداف ادیان، سعادت و رستگاری انسان‌ها در این دنیا و آخرت است. بنابر این هر دینی، به پیروان خود نجات را نوید داده و تضمین می‌کند هر شخصی که پیرو واقعی آن دین بوده باشد، به نجات دست خواهد یافت. تا این‌جا همه‌ی ادیان، مشترک بوده و نجات را به پیروانشان نوید می‌دهند.

اما در گام بعدی، سؤال این است که آیا در نگاه هر دینی، نجات برای پیروان ادیان دیگر نیز قابل تصوّر است؟ آیا پیروان ادیان دیگری که انسان‌های شریف، با اخلاق، منصِف و حتی با خدایی هستند، تنها به این دلیل که حقانیت دین برحق برایشان ثابت نشده است، از نجات محروم‌اند؟

گفتنی است که در این بحث باید میان حقانیت و نجات، فرق گذاشت. البته طبیعی است که همه‌ی ادیان خود را حق دانسته و معتقدند که مسیر درستی را می‌پیمایند؛ اما برخی از ادیان، دامنه‌ی رستگاری و نجات را گسترش داده و آن‌را در مورد برخی از پیروان ادیان دیگر نیز گسترش می‌دهند.

در میان پیروان مسیحیت، اعتقاد بر این بود که تنها در مسیحیت و با اعتقاد به حضرت مسیح(ع) می‌توان رستگار شد و در غیر این راه، نجاتی امکان‌پذیر نیست. آنها در حالی‌که قرن‌ها قدرت را در اختیار داشتند بر این اعتقاد بودند، تا این‌که در قرون‌ جدید به ویژه بعد از شورای واتیکانی دوم[1] کمی به این سمت گرایش پیدا کرده‌اند که افراد غیر مسیحی نیز امکان نجات دارند که البته آن نیز به جهت رسیدن فیض عیسای مسیح بدان‌ها می‌باشد.[2]

اما در دین اسلام ماجرا کاملاً متفاوت از مسیحیت است. برخلاف مسیحیت و کلیسا که تقریباً بعد از شانزده قرن آن هم به اجبار پذیرفتند که غیر مسیحی نیز امکان نجات دارد؛ در اسلام، در همان سال‌های اول و در مقدس‌ترین متن(قرآن) به این مطلب اذعان شده است که اگر انسان‌ها بر فطرت پاک خود باشند، عمل صالح انجام دهند و واقعاً حقیقت اسلام بر آنها روشن نشده باشد، می‌توانند نجات یابند. این مطلب تنها در یک آیه و یا به صورت ضمنی بیان نشده است، بلکه در آیات مختلف و با صراحت کامل بیان شده است که هرچند اسلام، دین حق و حقیقت است؛ اما برای گروه‌هایی از غیر مسلمانان که به حقیقت دین اسلام پی نبردند نیز راه نجات وجود دارد.

در این مورد باید به این نکات توجه داشت:

  1. این‌که اسلام، امکان نجات یافتن غیر مسلمانان را نیز مطرح می‌کند؛ به این معنا نیست که، حقانیت اسلام زیر سؤال برود، بلکه به قطع و یقین، اسلام دین حق و حقیقت است؛ اما بر اساس آیات قرآن و عقل، دایره نجات فراتر از حقانیت است.
  2. این اعتقاد با برخی از آیات قرآن که گفته تنها دین اسلام پذیرفته می‌شود،[3] منافات ندارد؛ زیرا این آیات برای افرادی است که پیامبر اسلام(ص) را درک کرده‌اند و یا حقانیت اسلام برای آنها ثابت شده است. و در این صورت از آنها غیر از اسلام قبول نمی‌شود؛ اما برای افرادی که واقعاً نتوانسته‌اند با اسلام راستین و حقیقت درست، آشنا شوند، حال چه به جهت شرایط خاص خودشان به اسلام نرسیده‌اند، و چه به جهت کم‌کاری برخی مسلمانان، در عین حال بنابر فطرت خود به خداوند و روز قیامت اعتقاد داشتند و عمل صالح انجام می‌دادند؛ طبیعی است که نباید آنها را مستحق عذاب دانست که این خلاف عدالت الهی است.[4]

یکی از آیاتی که بر این مطلب دلالت دارد، این آیه شریفه است:

«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛[5] هر یک از مسلمانان و یهود و نصارى و صابئان(پیروان حضرت یحیى) که از روى حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکارى پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ‌گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود. این آیه با کمی تفاوت در سوره‌ی مائده نیز آمده است.[6]

تفسیر آیه

در تفسیر این آیه نظریات متعددی بیان شده‌ است،[7] ولی دو تفسیر پذیرفته‌شده‌تر است:

  1. مقصود از آیه این است: انسان‌هایی که پیامبر اسلام(ص) را درک نکرده‌اند - بلکه بهتر است بگوییم که اسلام و حقیقت آن‌را درک نکرده‌اند- در عین حال اعمالشان به اقتضای فطرت پاکشان بوده؛ ایمان به خدا داشتند، بدی‌های که فطرت از آن نهی می‌کند؛ مثل دروغ، زنا و ... را ترک کرده‌اند؛ به جهان آخرت ایمان دارند و به فکر حساب و کتاب در آن زمان هستند، و همچنین عمل صالح انجام می‌دهند، آیه به اینان می‌گوید که برای این جماعت ترسی وجود ندارد.[8]
  2. تفسیر دیگری نیز برای آیه وجود دارد؛ خداوند در این آیه در مقام بیان این است که نام‌ها و نام‌گذاری‌ها که دارید، از قبیل مؤمنان، یهودیان، مسیحیان، صابئیان، اینها نزد خدا هیچ ارزشى ندارد، نه شما را مستحق پاداشى مى‏کند، و نه از عذاب او ایمن می‌سازد. ایمان ظاهرى به خصوص بدون انجام عمل صالح، چه از مسلمانان باشد و چه از یهود و نصارى و پیروان ادیان دیگر بی‌ارزش است؛ تنها ایمان واقعى و خالص به خدا و قیامت که با کار نیک و عمل صالح همراه باشد در پیش‌گاه خدا ارزش دارد، و تنها این برنامه موجب پاداش و جلب آرامش و امنیت مى‏گردد.[9]

نکته

در این‌جا ممکن است این پرسش مطرح شود که، اگر همه‌ی پیروان ادیان در نجات مساوی هستند، با توجه به این‌که دستورات ادیان از نظر راحتی و سختی و ایجاد محدودیت متفاوت هستند، آیا این ادعا با عدالت خداوند منافات ندارد؟

در پاسخ می‌توان گفت؛ آنچه از آیه و دیگر دلایل به ‌دست می‌آید، تساوی در اصل نجات، یعنی رهایی از آتش جهنم است، نه تساوی در درجات بهشت؛ چنان‌که در این آیه نیز آمده است، هر کس اجر خود را نزد خداوند دارد و نباید ترس و اندوهی داشته باشند.


[1]. شورای کلیسای کاتولیک که به منظور پاسخ دادن به نیازهای تبلیغی و عبادی کاتولیک‌ها در قرن بیستم برپا کرد. این شورا تغییرات مهمی در اعمال کاتولیکیک، و همچنین در گرایش‌ها و برداشت‌های کلامی ایجاد کرد. ویور،‌ مری جوی، درآمدی به مسیحیت، مترجم، قنبری، حسن، ص 488، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1381ش.

[2]. یوسفیان، حسن، کلام جدید، ص 282، قم، تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاه‌ها (سمت)، مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره)، چاپ سوم، 1390ش.

[3]. آل عمران، 85. «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ»؛ و هر کس غیر از اسلام، دینى طلب کند، هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در آخرت از زیان‌کاران است.

[4]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: عدل الاهی و عدم آشنایی انسان ها با تشیع

[5]. بقره، 62.

[6]. مائده، 69. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ الصَّابِئُونَ وَ النَّصارى‏ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ».

[7]. برخی بر این باورند که مقصود از «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا»؛ کسانى هستند که به زبان و در ظاهر ایمان آوردند که اینان همان منافقان هستند. (ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 50، تهران، دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش؛ شبّر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 49، بیروت، دار البلاغة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1412ق؛ ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 146، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق). مراد «الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى‏» نیز یهودیان و مسیحیان هستند. (ر. ک: شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق، حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 1، ص 60، تهران، دفتر نشر داد، چاپ اول، 1373ش؛ حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن إلی الأذهان، ج 1، ص 138، بیروت، دار العلوم، چاپ اول، 1424ق).

البته بنابر سیاق آیه که اهل کتاب را ذکر می‌کند و نجات را برای آنها می‌داند، این معنا بعید است. (ر. ک: فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج 2، ص 71، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، 1419ق). بلکه قول دیگر که بسیاری به آن معتقدند و بهتر به نظر می‌رسد این است که صابئین، معتقدان به کیشى هستند که حد وسط میان یهودیت و مجوسیت است و کتابى دارند که آن‌را به حضرت یحیى بن زکریا منتسب می‌دانند. (ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 358، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق). دیدگاه‌های دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. (ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 288 - 291، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 3، ص 536، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق).

[8]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 1، ص 118، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.

[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏ 1، ص 193؛ تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 283.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها