جستجوی پیشرفته
بازدید
11996
آخرین بروزرسانی: 1400/11/24
 
کد سایت fa1545 کد بایگانی 1536 نمایه علت مجازات نکردن منافقان توسط پیامبر(ص) پیش از انجام جُرم
طبقه بندی موضوعی تفسیر|نفاق و منافق
خلاصه پرسش
چرا پیامبر اکرم(ص) با این‌که نقشۀ جنایت‌کارانۀ منافقان را می‌دانست، از همان ابتدا آنها را مجازات نکرد؟ در حالی که حضرت خضر(ع) پسر بچه را می‌کشد، به این دلیل که وقتی بزرگ شد جنایت خواهد کرد؟
پرسش
علت سکوت پیامبر(ص) هنگام حیاتشان در مقابل منافقان و مخالفان چه بوده است؟ چرا از همان ابتدا نیت آنان را فاش نکردند تا آن حوادث بعد از وفاتشان به وقوع نپیوندد؟ اگر فکر کنیم در صورت مجازات قبل از جرم، عده‌ای بهانه می‌گرفتند، پس چرا حضرت خضر(ع) پسر بچه را می‌کشد به این دلیل که وقتی بزرگ شد جنایت خواهد کرد؟ آیا به نظر شما این حرف که بگوییم خداوند می‌خواست با این کار مردم را آزمایش کند درست است که اکنون شاهد جنایات وحشتناک وهابیون و ... باشیم که نه تنها مردم عربستان، بلکه مردم دیگر کشورها را نیز به خاک و خون کشیدهاند.
پاسخ اجمالی

اگر رسول خدا(ص) همان روز اینان را قبل از مطرح کردن نقشه خویش رسوا می‌کرد، آیا همین امروز گفته نمی‌شد که چرا پیامبر قبل از انجام دادن کاری آنها را ملامت کرد؟ چرا به آنها مهلت نداده که شاید اصلاح شوند؟ به علاوه پیامبر مأمور به حکم ظاهر بود و از طرف خداوند اجازه نداشت که افراد منافق را بازخواست و یا به طور علنی رسوا نمایند؛ چنان‌که در قسمتی از خطبۀ غدیر می‌فرماید: «به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه، گروهی از صحابه‌اند که آنان را با نام و نسب می‌شناسم؛ اما به پرده‌پوشی آنها مأمورم».

پاسخ تفصیلی

در مورد علت سکوت پیامبر اسلام(ص) زمان حیاتش در مقابل منافقان و مخالفان باید گفت:

  1. پیامبر مأمور به ظاهر بود و از طرف خداوند اجازه نداشت که منافقان را بازخواست و یا به طور علنی رسوا کند؛ چنان‌که در قسمتی از خطبۀ غدیر پس از اشاره به آیۀ: «یا أَیُّهَا الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى‏ أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْت‏»،[1] می‌فرماید: «به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه، گروهی از صحابه‌اند که آنان را با نام و نسب می‌شناسم؛ اما به پرده‌پوشی آنها مأمورم».[2]
  2. باید توجه داشت که قضایایی مانند داستان خضر(ع) استثنائاتی هستند که نمی‌توانند مجرای عمل در همۀ امور باشند. در زندگی ائمه‌ی اطهار(ع) نیز به چنین مواردی برمی‌خوریم که با وجود اطلاع از انجام خطای برخی از مردم در آینده، پیش از اتفاق افتادن آن، دست به اقدام علیه عاملان آن نزده‌اند؛ نظیر آگاهی ائمۀ اطهار(ع) از قاتلان خویش و مدارا کردن با آنها، مانند: «امام علی(ع) و ابن ملجم» و «امام حسن(ع) و همسرش».
  3. در داستان حضرت یعقوب(ع) نیز عمل به حکم ظاهر را مشاهده می‌کنیم. در این داستان ایشان با وجود اطلاع از حسادت فرزندانش نسبت به برادرشان، باز با رفتن حضرت یوسف(ع) برای بازی در صحرا موافقت می‌کند و افتادن در چاه و فراق چندین ساله‌ی یوسف اتفاق می‌افتد.[3]
  4. در قرآن کریم خداوند به پیامبر دستور می‌دهد «حال که چنین است کافران را (فقط) اندکى مهلت ده (تا سزاى اعمالشان را ببینند».[4] آیا نمی‌توان انتظار داشت که همین مهلت به مسلمانى که به دستور پیامبر اکرم(ص) گردن نهادند، نیز داده شود.
  5. اگر پیامبر(ص) همان روز اینان را -قبل از مطرح کردن نقشه خویش - رسوا می‌کرد، آیا همین امروز گفته نمی‌شد که چرا پیامبر قبل از انجام دادن کاری آنها را ملامت کرد؟ چرا به آنها مهلت نداد تا شاید اصلاح شوند؟ آیا امکان نداشت که در گذر زمان توبه کنند و از عمل خویش پشیمان شده به راه صلاح باز گردند؟ آیا می‌توان کسی را به صرف داشتن تنها فکر انجام گناه در دنیا مجازات نمود؟ و ... .
  6. مسلماً تصریح پیامبر به نام کسی، آتش کینه و جنگ‏های داخلی را شعله‌ور می‌کرد و این با توجه به کثرت منافقان به مصلحت اسلام نوپا نبود.
  7. جنایات امروز وهابیت حتی با توجه به مبانی خود اهل‌سنت نیز مردود و محکوم است. و خود دلالتی است بر این‌که با وجود صریح آیه‌ی قرآن «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[5] باز به بهانه‌های واهی دست به برادرکشی می‌زنند و نشان می‌دهد که می‌تواند گروهی از امت اسلام بی توجه به مبانی آن هر عملی را مرتکب شوند، چنانچه در نکته‌ی بالا نیز اشاراتی به آن شد.

در نتیجه باید گفت؛ اگر لازم بود چیزی به مردم ابلاغ شود و نسبت به آیندۀ اسلام، مسلمانان هشیار باشند، زنگ بیدارباش را پیامبر(ص) به صدا درآورد، از سوی دیگر، اگر بیش از این اقدامی نفرمود شاید به این جهت باشد که اصل اسلام در معرض خطر قرار می‌گرفت؛ لذا بیش از این اقدامی نکردند تا اسلام محفوظ بماند و نسل او و خاندانش باقی باشد تا روزی برسد که آخرین وصی بر حق او مأموریت خویش و رسالت جهانی خود را به مرحلۀ اجرا گذارده و هدف اصلی از بعثت انبیای الهی را تحقق بخشد.


.[1] نساء، 47.

[2]. ابن طاووس، على بن موسى، الیقین باختصاص مولانا علیّ علیه السلام بإمرة المؤمنین، محقق، مصحح، انصارى زنجانى خوئینى، اسماعیل، ص 354،‏ قم، دار الکتاب، چاپ اول، 1413ق.

[3]. یوسف، 11 و 12.

[4]. طارق، 17.

[5]. حجرات، 10.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها