جستجوی پیشرفته
بازدید
5928
آخرین بروزرسانی: 1396/10/04
خلاصه پرسش
ملا صالح مازندرانی که بود؟
پرسش
لطفاً زندگی‌نامه ملا صالح مازندرانی و آثار و شاگردان ایشان را بیان کنید.
پاسخ اجمالی
حسام الدین محمد صالح بن احمد مازندرانى،[1] معروف به «ملا صالح مازندرانی» در مازندران به دنیا آمد، اما از تاریخ ولادتش گزارشی وجود ندارد. پدرش ملا احمد در تنگ‌دستى بسر می‌برد. به همین دلیل ملا محمد صالح به اصفهان هجرت کرد و در یکى از مدارس موقوفه آن‌جا سکنا گزید، و چون به طلاب تازه وارد شهریه کمتری پرداخت می‌شد، دوران ابتداى تحصیل را به سختى گذراند تا این‌که با رشد علمى و شرکت در درس ملا محمد تقى مجلسى بر هم‌درسان خود برترى پیدا کرد.[2]
او که مورد توجه استاد واقع شده بود، با دختر فاضله ایشان به نام «آمنه بیگم» ازدواج کرد،[3] و از این ازدواج، فرزندانی متولد شدند که از دانشوران و شاعران بزرگ عصر خویش بودند، از جمله شش فرزند پسر به نام‌هاى شیخ محمد حسین، شیخ محمد سعید ملخص به اشرف، شیخ محمد هادى(که برتر از همه بود)،[4] ملا نور الدین محمد، ملا حسین على و شیخ ملا عبد الباقى.[5]
از ویژگی‌هاى خاندان ملا صالح آن بود که به برکت حضور همسری فاضله(آمنه خاتون)، زنان عالمه و فاضله بسیاری نیز در میان آنان رشد کردند.[6]
نویسندگان رجال و تراجم، ملا صالح مازندرانی را؛ محقّق مدقّق، پارسا، جلیل القدر، فاضل، کامل صالح، دارای اخلاق کریمه و صفات نیکو معرفی کرده‌اند.[7]
اساتید و شاگردان‏
برخی اساتید ملا صالح مازندرانی عبارت‌اند از: 1. ملا عبدالله تسترى، 2. محقق ثانی، 3. ملا محمد تقى مجلسى، 4. شیخ بهائى، بهاء الدین محمد بن حسین بن عبد الصمد،[8]
تنها شاگرد برجسته او ملا محمد حسین بن حیدر على شوشتری بود.[9]
برخی از تألیفات ملا صالح مازندرانی عبارت‌اند از:
1. «شرح معالم الاصول» که  در دوران جوانى آن‌را نگاشت.[10]
2. شرحی بر اصول و روضه و بخشی از فروع کافى تألیف شیخ کلینى(328 ق) که در آن بر شرح صدر المتألهین از کافی انتقاداتی را مطرح کرده است.[11]
3. الدائر السائر؛
4. شرح زبدة الأصول؛[12]
5. شرح «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق.[13]
سرانجام ملا محمد صالح بن احمد مازندرانى در سال 1086 قمرى دار فانى را وداع گفته و به دیدار حق شتافت. [14] و در اصفهان در قبّه مجلسى مدفون گردید.[15]
 

[1]. حر عاملى، محمد بن حسن، أمل الآمل فی علماء جبل عامل، ج ‏2، ص 276، بغداد، مکتبة الأندلس، چاپ اول، بی‌تا؛افندى، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ‏5، ص 110، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول، 1431ق؛ امین، محسن، أعیان الشیعة، ج ‏7، ص 369، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، 1403ق.
[2]. مشار، خان بابا، مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج ‏3، ص 525، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، 1340ش.
[3]. آزاد کشمیرى، محمدعلى بن محمدصادق، نجوم السماء فى تراجم العلماء، ج 1، ص 109، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ دوم، 1387ش؛ أعیان الشیعة، ج ‏2، ص 95؛ مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج ‏3، ص 525؛ قمى، عباس، الکنى و الألقاب، ص 69، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، 1429ق.
[4]. ر. ک: أعیان الشیعة، ج 10، ص 234.
[5]. امین، حسن، مستدرکات أعیان الشیعة، ج ‏4، ص 8، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، 1408ق.
[6]. ر. ک: مستدرکات أعیان الشیعة، ج 4، ص 8 و ج 5 ص 218 و 220.
[7]. خویى، سید ابوالقاسم‏، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج ‏19، ص 81 - 82، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنجم، 1413ق.
[8].  أعیان الشیعة، ج ‏9، ص 193.
[9]. ر.ک: أعیان الشیعة، ج ‏9، ص 251؛ آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن‏، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج ‏1، ص 199، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1403ق؛ صدر، حسن،‏ تکملة أمل الآمل، ج ‏5، ص 363، بیروت، دار المؤرخ العربی‏، چاپ اول، 1429ق.
[10]. خوانسارى، محمد باقر بن زین العابدین‏، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ج ‏4، ص 119، قم، دهاقانى(اسماعیلیان)، چاپ اول، 1390ق.
[11]. الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 13، ص 97- 98.
[12]. أعیان الشیعة، ج ‏7، ص 369.
[13]. همان.
[14]. تکملة أمل الآمل، ج ‏5، ص 425؛ أعیان الشیعة، ج ‏7، ص 369.
[15]. مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج ‏3، ص 525.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها