جستجوی پیشرفته

 بر اساس نظر مشهور مورخان ‌که پیامبر اسلام(ص) در عام الفیل به دنیا آمد، و بر اساس نظر نسبتاً مشهوری که حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اسلام، چهل ساله بود، می‌توان گفت که ایشان پانزده سال پیش از عام الفیل در مکه به دنیا آمد. وی از قبیله قریش بود، پدرش «خويلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصىّ بن كلاب»، و مادرش «فاطمه بنت زائده بن الأصمّ بن رواحه» نام داشتند.[1]

«خدیجه» به سبب پاک‌دامنی، شرافت و بزرگی‌ای[2] که در دوران جاهلیت داشت به وی لقب «طاهره» داده بودند.[3] «ام هند» نیز یکی دیگر از القاب ایشان است که در کتب تاریخی گزارش شده است.[4] داده بودند. و از القاب وی بعد از ازدواج با پیامبر(ص) «ام‌المؤمنین» و «کبرا» است.[5]

ازدواج خدیجه(س) با پیامبر(ص)

بر اساس گزارش‌های تاریخی، خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(ص)، دو ازدواج دیگر هم داشت و همسر «عتیق بن عائذ مخزومی» و «أبى هالة بن نباش بن زرارة» بود.[6] بنابر مشهور، ایشان هنگام ازدواج با پیامبر اسلام، چهل ساله بود،[7] و سنّ پیامبر(ص) نیز در آن زمان، بیست و پنج سال[8] و بنابر برخی گزارش‌ها بیست و یک و یا سی سال بود.[9]

فرزندان

نتیجه ازدواج خدیجه با پیامبر اسلام دو پسر و چهار دختر به نام‌های: قاسم، طاهر(عبدالله)، رقیه، زینب، ام‌کلثوم و فاطمه(س) بود.[10]

خدیجه(س) اولین زن مسلمان

بر اساس آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون»،[11] سبقت در اسلام، همواره بین مسلمانان از صدر اسلام تا کنون یک فضیلت و برتری محسوب می‌شود. در منابع فریقین خدیجه(س) را اولین بانویی می‌دانند که اسلام اختیار کرده، و نماز را به جای آورد.[12] برخی مورخان اهل‌سنت، از میان مردان و زنان، ایشان را اولین مسلمان دانسته و معتقدند: اولین مسلمان خدیجه(س) و بعد از او علی(ع) بود.[13]

فضایل و مناقب خدیجه(س)

حضرت خدیجه(س) علاوه بر مفتخر بودن به این‌که اولین زن مسلمان باشد، کمالات و فضایل بسیار دیگری نیز داشت. مقام بسیار والای او نزد پروردگار چنان بود که خداوند به صورت ویژه بر او سلام فرستاد:

«جبرئیل نزد پیامبر اسلام(ص) آمد و گفت: از جانب خدا به خدیجه سلام برسان، پیامبر(ص) فرمود: ای خدیجه، جبرئیل این‌جا است و از طرف خدا بر تو سلام می‌فرستد، خدیجه گفت: خدا سلام است، و سلام از او است، و بر جبرئیل سلام باد».[14]

بر اساس گزارش‌های تاریخی و روایی فریقین، منزلت بی‌بدیل خدیجه(س) نزد پیامبر(ص) به اندازه‌ای بود که بعد از رحلت وی پیامبر بیشتر از هر کسی او را یاد می‌کرد و حتی احترام ویژه‌ای برای دوستانش قائل بود. عائشه می‌گوید: بر هيچ زنى مانند خديجه حسد نورزيدم، اگر چه من او را ندیدم، ولی حسادتم برای اين بود كه رسول خدا(ص) زیاد از او ياد می‌كرد، هنگامی که گوسفندی قربانی می‌کرد، بخشی از آن را برای دوستان خدیجه هديه و تحفه می‌فرستاد.[15]

عائشه در جایی دیگر می‌گوید: پیامبر از خانه خارج نمی‌شد مگر آن‌که یادی از خدیجه می‌کرد و خوبی‌های او را می‌گفت، یک روز پیامبر یاد خدیجه کرد و من ناراحت شده و به ایشان گفتم: او پیرزنی بود که خدا بهتر از او را به تو داده است! در این هنگام پیامبر بسیار خشمگین شد و بدنش به لرزه افتاد و گفت: به خدا قسم نه! بهتر از او را به من نداد! زمانی که مردم کفر ورزیدند، خدیجه به من ایمان آورد. هنگامی که مردم مرا دروغ‌گو پنداشتند، او مرا راست‌گو می‌دانست، زمانی که مردم مرا در فشار اقتصادی گذاشتند، با اموالش یاری‌‌ام کرد. خدا از او به من فرزندانی عطا کرد، در حالی‌که از دیگر زنان فرزندی نداد. عائشه می‌گوید: در دلم گفتم دیگر هیچ‌گاه بدی او را نمی‌گویم.[16]   

پیامبر اسلام در مورد خدیجه فرمود: «خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم(همسر فرعون) بهترین زنان بهشت‌اند».[17]

رسول خدا(ص) هم‌چنین فرمود: من مأمور شدم تا خديجه را به خانه‌ای از درّ و لؤلؤ (در بهشت) بشارت دهم، كه فرياد و پرخاشگری و دشنام و تعب و رنجى در آن نيست.[18]

خدیجه علاوه بر این‌که پشتوانه معنوی بسیار نیرومندی برای پیامبر اسلام(ص) بود، تمامی اموالش را نیز در راه اسلام هزینه کرد.[19]

وفات حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه(س) سرانجام پس از زحمات بسیار و تحمل مشکلات فراوان در راه اسلام، در سن 65 سالگى، و سه سال قبل از هجرت در ماه مبارک رمضان، در فاصله کمی از وفات حضرت ابوطالب(ع) از دنیا رفت،[20] و در قبرستان حجون(در مکه) به خاک سپرده شد.[21]

 


[1]. همان، ص 1817. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج4، ص 1817، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.

[2]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 187- 189، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، بی‌تا؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1817.

[3]. الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1817.

[4]. طبری، أبو جعفر محمد بن جرير، تاريخ ‏الطبري تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق، محمد ابو الفضل، ابراهيم، ج ‏11، ص 493، بيروت، دار التراث، ط الثانية، 1387ق، 1967م.

[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 98، ص 236، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[6]. بیهقی، ابوبكر احمد بن الحسين، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، تحقيق، قلعجی، عبد المعطى، دلائل ‏النبوة، ج ‏7، ص 283، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1405ق، 1985م؛ ر. ک: ازدواج حضرت خدیجه با رسول خدا (ص)، 20948.

[7]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 20، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.

[8]. ابن اثیر، أبو الحسن علی بن محمد، أسدالغابة، ج ‏1، ص 23، بیروت، دار الفکر، 1409ق.

[9]. ر. ک: الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1818.

[10]. ر. ک: زندگی‌نامه پیامبر اسلام(ص)، 98398.

[11]. واقعه، 10، 11.

[12]. تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 23؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 10 و 71، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا؛ ابن کثیر دمشقی‏، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 333، بيروت، دار الفكر، 1407ق، 1986م.

[13]. الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، ج ‏3، ص 1092؛ أسدالغابة،ج ‏6، ص 78.

[14]. السیرة النبویة، ج 1، ص 241؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1821.

[15]. ابن مغازلى شافعى، ‏مناقب الإمام علي بن أبي طالب(ع)، ص 277، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1424ق؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1823.

[16]. الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1823 – 1824.

[17] . همان، ج 4، ص 1821.

[18] . السیرة النبویة، ج 1، ص 241.

[19]. شیخ طوسی، امالی، ص 468، قم،، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.

[20]. تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 35؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1825.

[21]. اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 26.

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها