جستجوی پیشرفته

بلاگ

بخت و شانس از واژه هایی است که گاهی در بین مردم استعمال می شود و بیشتر ریشه در ادبیات و شعر دارد.

اصل واژۀ "شانس"، فرانسوی و به معنای فرصت است.

اما در میان مردم شانس عموماً از رویدادی تعبیر می شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رویداد به شانس نسبت داده می شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفۀ اسلامی و بر اساس دلایل قطعی مردود است.[1]

اگر چه ما این علل را نمی شناسیم،  ولی اگر پرده از روی علل برداشته شود خواهیم دید که هیچ چیز اتفاقی وجود ندارد.

زندگی‌نامه امام حسن مجتبی(ع)

سه شنبه, 15 مرداد 1398

امام حسن، پسر امام علی، پسر ابوطالب، پسر عبدالمطلب، پسر هاشم، پسر عبد مناف، سرور جوانان بهشت است.[1]

بر اساس روایت مشهور بین شیعه و اهل‌سنت،[2] امام حسن(ع) در شب نیمۀ ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.[3] البته نقل‌های ضعیفی هم وجود دارد که یکی از آنها زمان ولادت آن‌حضرت را ماه شعبان ذکر می‌کند. شاید این تاریخ با تاریخ ولادت امام حسین(ع) اشتباه شده باشد.

وعده دروغ به همسر

پنج شنبه, 23 آذر 1391

زندگی زناشویی بر اساس مودت و رحمت است که شکل می گیرد و بر پایه صداقت و راستگویی است که پا بر جا می ماند.دروغ موجب گسستن پیوندهای دو جانبه می شود و هر چه این پیوندها محکم تر باشد،تخریب دروغ قوی تر است.

ما نباید به هیچ کس دروغ بگوییم ولی دروغ به همسر،‌یعنی رفتن به سمت از هم پاشیدن یک زندگی!

سوال این جاست: آیا می توان به همسر دروغ گفت یا وعده دروغ داد؟

از ديرباز، عموم مردم همیشه در پی آن بوده‌اند که از رویدادهای فردا و آیندهٔ خویش آگاهی یابند، و بدانند چه رخ‌دادهای نیک و یا بدی در انتظار آنها است و سرنوشت و بخت برای آنها چه پدید خواهد آورد. از این‌رو، به هر گونه راه و ترفندی، در جست‌وجوی این آگاهی بودند که یکی از این شیوه‌ها فال و فال‌گیری به نیک و بد بوده است.

معنا و گسترهٔ فال و تطیّر

فال؛ به معانی «شگون، پیش‌بینی و پیشگویی» آمده است.[1] در زبان عربی «فأل» می‌گویند که به معنای خوشبینی و تفأل به نيکی و خوبی، و ضد «طیرة»(شُوم) است.[2]

بی‌گمان برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) یکی از شعائر بزرگ شیعیان محسوب می‌شود که در طول تاریخ توانست ارزش‌های مکتب تشیع را حفظ کند و از نسلی به نسل دیگر منتقل نماید.

برای پی بردن به اهمیت و فلسفۀ عزاداری سید الشهداء(ع) بیان به چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:

1. توجه به فضیلت‌ها و صفات والای انسان‌های فرزانه، برجسته و برگزیده

یکی از محورهایی که در آیات متعددی از قرآن کریم مورد تأکید واقع شده، زنده نگه‌داشتن یاد و خاطرۀ مردان الهی و شخصیت‌های فرزانه و برجستۀ تاریخ، و سرگذشت عبرت آموز آنان است.

بی‌گمان برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) یکی از شعائر بزرگ شیعیان محسوب می‌شود که در طول تاریخ توانسته ارزش‌های مکتب تشیع را حفظ کند و از نسلی به نسل دیگر منتقل نماید. امام حسین(ع) همان‌طور که در روایت وارد شده است، عامل بقای حقیقت اسلام است، و به تعبیری که نقل شده است: «حسین منی و انا منی حسین» در تفسیر این عبارت گفته شده است که حسین (ع) فرزند نبی خاتم " نوه بزرگوار آن حضرت است" و رسول اکرم (ص) اگر فرمودند «و انا من حسین» از این باب بوده که مکتب اهل بیت(ع) که حقیقت اسلام بوده و اسلام حقیقی در آن تجلی دارد، توسط امام حسین(ع) باقی می‌ماند. بقای این مکتب به همین مجالس و عزاداری‌ها و توجه به امام حسین(ع) بوده و هست. در کنار اهمیت برگزاری این مجالس که در واقع فرصتی است برای آشنایی بیشتر با مکتب امام حسین(ع) و حقائق دین به شکل عمومی و مسائل مربوط به امامت به صورت خاص، باید توجه داشت که مسائل فرهنگی جانبی این‌گونه مجالس باید به گونه‌ای باشد که با ارزش‌ها و آرمان‌های سید الشهداء(ع) سازگار باشد و با معیارها و موازین اسلامی هیچ‌گونه تنافی نداشته باشد. یکی از مهم‌ترین مسائلی که باید در این‌گونه مجالس مورد توجه قرار گیرد، پرهیز از محرمات است. امام حسین(ع) در راه امر به معروف و نهی از منکر به شهادت رسیدند، امر به معروف، یعنی دعوت مردم به نیکی‌ها و نهی از منکر یعنی بازداشتن مردم از بدی‌ها و از آنچه که دین از آنها منع کرده است. بنابر این، مجالس امام حسین(ع) باید به گونه‌ای باشد که خود آن مجالس مصداق امر به معروف و نهی از منکر باشد؛ یعنی کسانی که وارد این مجالس می‌شوند به نیکی‌ها و خوبی‌ها و آنچه که خداوند به آن امر کرده است دعوت شوند و از آنچه که از آنها منع کرده، نهی شوند. اگر خدای ناکرده در این‌گونه مجالس مصداقی از منکر تحقق پیدا بکند و یا معروفی مورد غفلت قرار گیرد؛ مثلاً به نماز بی‌اعتنایی شود و یا مقدسات دیگری مورد بی‌توجهی قرار گیرد، بدون شک این با آرمان‌های امام حسین(ع) سازگار نیست.

اسلام و حقوق بشر

سه شنبه, 16 آبان 1391

از آن‌جا که دین اسلام دین جامع و خاتم ادیان الهی است، برای تمام شئون زندگی اعم از زندگی فردی، اجتماعی، و.... دارای برنامه است؛ از جمله مسئلۀ حقوق بشر و چالش‌های آن در جامعۀ امروزی است. این مسئله با به رسمیت شناختن حقوق انسان و کرامت وی نمایان می‌شود که در این فرصت با بیان برخی از حقوق مردم از نگاه اسلام، این مسئله مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد.

1. حق حیات

اولین حقوق شهروندی که در اسلام مطرح و حائز اهمیت است، حق حیات می‌باشد، چون تمام حقوق، به حیات انسان تعلق دارد؛ یعنی جان و حیات انسان محترم و کسی حق تعرض و تعدی به آن ندارد. و در باور و عقیده اسلامی، انسان تا حدی محترم و ارزش‌مند است که فلسفه وجود هستی به خاطر انسان است: «هُوَالذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی‌الأَرضِ جَمِیعَاً»؛[1] خدا آن کسی است که همه موجودات و پدیده‌های روی زمین را برای شما آفریده.

استخاره

شنبه, 13 آبان 1391

برای استخاره دو معناست. یکی معنای حقیقی استخاره است که در اخبار و روایات ما بیشتر از آن نام برده شده و به معنی طلب خیر نمودن از خداست. این نوع استخاره در واقع یکی از رشته ها و شاخه های دعاست و همان استخاره مطلق است که اختصاص به مورد شک و تردید ندارد، بلکه در واقع استمداد و طلب خیر از خدای متعال در جمیع کارها و تمام افعال زندگی است. لذاست که امام صادق(ع) فرمود که خداوند فرمود: «از بدبختی بندۀ من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره (طلب خیر) از من انجام دهد.»[1] بنابراین؛ طبق روایات فراوان، این نوع استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نیست بلکه در همه مراحل یک کار، خوب و پسندیده و راه گشاست.

معنای دوم استخاره، طلب خیر نمودن از خدا، برای رفع تحیر و سرگردانی است که اختصاص به موارد شک و تردید دارد.

دربارۀ جایگاه استخاره به معنای دوم در فرهنگ دینی ما باید گفت اساساً سه دیدگاه می تواند وجود داشته باشد:

غدیر خم

چهارشنبه, 10 آبان 1391

حادثۀ غدیر یکی از رخ دادهای بزرگ تاریخ اسلام است که در اواخر رسالت پیامبر اسلام (ص) در بازگشت از حجة الوداع در منطقه ای به نام غدیر و در حضور بزرگان، صحابه و ده ها هزار نفر از مسلمانان از نقاط مختلف جهان اتفاق افتاد. این واقعۀ تاریخی آن قدر مهم است که در اصل آن هیچ تردیدی میان شیعه و اهل سنت وجود ندارد. در آن روز تاریخی و بزرگ با اعلام ولایت امام علی (ع) بر مسلمانان، دین اسلام کامل و نعمت الاهی بر مردم به نهایت رسید.

خطبه غدیر

در واقعۀ غدیر پيامبر اكرم (ص) خطبه ای ایراد فرمودند که ترجمه مـتـن كـامـل آن به شرح زیر است:

رعايت نظافت و پاکیزگی در همه جا و براى تمام افراد اعم از زن و مرد، لازم و ضروری است. انسان بايد بدن و لباسش را هميشه تميز نگه‌دارد. دست كم هفته‌اى يک مرتبه به حمام برود. هر روز صبح دست و صورتش را با آب و صابون بشويد. دندان‌هايش را مسواك كند. موهايش را شانه بزند. موهاى سر و صورتش را اصلاح كند. هر روز پاهايش را بشويد تا بوى بد ندهد. جوراب‌هايش هميشه تميز باشد. لباس‌هايش شسته و پاكيزه باشد. به مقدار توانايى و در حدود استطاعت مالى‌اش لباس‌هاى خوب و زيبا بپوشد.

اسلام درباره نظافت و پوشيدن لباس زيبا فراوان سفارش كرده است، به گونه‌ای که پیامبر اکرم(ص) در این باره مى‌فرمايد: «نظافت جزو ايمان است».[1]

حضرتش در باره مسواک زدن دندان می‌فرماید: «آن‌قدر جبرئيل درباره مسواك به من سفارش كرد كه بر دندان‌هايم ترسيدم».[2]

امام على(ع) در مورد نظافت و زیبایی فرمود: «خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد، و دوست دارد كه آثار نعمت‌هايش را بر بندگانش ببيند».[3]

یکی از چیزهایی که در این مسئله شایان دقت است، این است که پاكيزگى و زيبايى اختصاص به زنان ندارد، بلكه مردان هم بايد به ظاهر  و سر و وضع خويش برسند و تميز و شيک باشند. عده‌ای از مردها اساساً مقيّد به نظافت و زيبایی نيستند. به اصلاح سر و صورت چندان توجه ندارند. با لباس‌هاى كثيف و موهاى ژوليده در منزل و در حضور مردم ظاهر مى‌شوند و... .

البته، شايد بيشتر مردها به زينت كردن و نظافت و شيک پوشى مقيّد باشند، ولى آن‌را براى خارج از منزل انجام مى‌دهند. وقتى مى‌خواهند به اداره، بازار، خيابان و يا مجلس مهمانى بروند، سر و صورتشان را اصلاح مى‌كنند، موهاى خود را شانه مى‌زنند، بهترين لباس‌ها را مى‌پوشند و از منزل خارج مى‌شوند، اما وقتى به منزل باز مى‌گردند، لباس‌هاى اتو كرده و زيبا را از تن در آورده، لباس‌هاى مندرس و كثيف را مى‌پوشند. كمتر اتفاق مى‌افتد كه در منزل موهاى‌شان را شانه بزنند و به آرايش و زيبايى مقيّد باشند. نظافت، آرايش و شيک پوشى را تنها براى خارج منزل و براى مردم بی‌گانه مى‌گذارند، اما به فكر خانواده‌شان نيستند.

توجه به این نکته ضروری است، همان‌گونه که مرد نمى پسندد همسرش خانم ژوليده‌اى باشد، بلکه انتظار دارد خانم در منزل به سر و وضع خود برسد، و تميز و زيبا باشد، باید مطمئن باشد که همسرش نیز از او چنین انتظاری را دارد. او نيز از شوهر ژوليده و بدقيافه بدش مى‌آيد، و دوست دارد هميشه شوهرش را زيبا و مرتب ببيند.

در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «مرد باید قيافه و ظاهر آراسته داشته باشد كه موجب تمايل بيشتر همسرش گردد».[4]

همچنین راوی مى‌گويد: امام علی(ع) را ديدم كه موهای خود را با حنا رنگین كرده بود. گفتم. خضاب كرده‌ايد؟ فرمود: آرى. مرتب و مهيا بودن باعث عفت زنان مى‌شود. به واسطه نامرتبى و مهيا نبودن مردان است كه زنان، عفت خويش را از دست مى‌دهند.[5] حضرت در ادامه همین روایت می‌فرماید: از اخلاق پیامبران نظافت، پاکی و تمیزی، اصلاح سرو صورت... است.

نقل شده است؛ گروهی از مردم به حضور امام باقر (ع) رسیدند، در حالی‌که امام خضاب کرده بود. آنان از علت خضاب کردن آن حضرت، پرسیدند. امام (ع) فرمود: چون زنان از آراستگی شوهر خویش شادمان می‌شوند، من برای همسرانم خضاب کرده و خود را آراسته‌ام.

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها