کد سایت 
				fa78947		
				
				کد بایگانی 
				96395		
				
				نمایه
				 فرق بین واژگان «غبن»، «ضرر» و «خسران»		
			
			
				
				طبقه بندی موضوعی
				لغت شناسی		
			
				   
	
			خلاصه پرسش
			واژگان «غبن»، «ضرر» و «خسران» چه تفاوتی با هم دارند؟ 
        
				پرسش
		فرق بین «غبن» و «ضرر» و «خسران» چیست؟
		 پاسخ اجمالی
			
	معنای این سه واژه نزدیک به هم است، البته با مقداری تفاوت:
1. واژه غبن: الغَبْنُ، بالتسکین، فی البیع، و الغَبَنُ، بالتحریک، فی الرأْی. و غَبِنْتَ رأْیَک أَی نَسِیته و ضَیَّعْته؛[1] «غَبْن» به سکون «باء» در خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرد که به فارسی به معنای گول زدن میباشد، خواه این کار به کمتر از قیمت واقعی و یا بیشتر از آن تحقق پیدا کند. و «غَبَن» با فتح «باء» در مورد رأی و نظر کاربرد دارد، وقتی به کسی میگویی نظرت مغبون است؛ یعنی آنرا به فراموشی سپردی و تباهش ساختی.
2. واژه ضرر: این واژه اگر به فتح ضاد (ضَرر) استعمال شود کاربردش در مقابل نفع است، و از اسمای خدا «النافع الضار» شمرده شده است؛ یعنی خداوند به هر کس از بندگان که بخواهد نفع رساننده و هر کس را که بخواهد ضرر میرساند. و اگر به ضم ضاد (الضُّرّ) استعمال شود به معنای بدحالی و ابتلا است، چنانکه خداوند میفرماید: "وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِه"؛[2] و چون انسان را سختى و زیان رسد ما را (در همه حال) به پهلو خفته یا نشسته یا ایستاده مىخواند.
3. خسران: «خسر» و «خسران» به معنای هلاکت و گمراهی است. معنای اصلی آن کمی و نقصان است، و اگر آنرا به معنای هلاکت گرفتهاند، از آن جهت بوده که نتیجه کمبود و نقصان، هلاکت و تباهی است.[3]
با توجه به معانی این واژگان، و نتیجهای که بر آن مترتب میشود استعمال ضرر، غبن و خسران به جای هم تأثیر چندانی در معنا نخواهد گذاشت؛ زیرا کسی که متضرر و یا مغبون شده، در حقیقت در او کاستی و نقصانی پدید آمده است. بنابراین به او خاسر نیز میتوانیم بگوییم، و یا بر عکس کسی که خاسر است مغبون و متضرر نیز میباشد.
1. واژه غبن: الغَبْنُ، بالتسکین، فی البیع، و الغَبَنُ، بالتحریک، فی الرأْی. و غَبِنْتَ رأْیَک أَی نَسِیته و ضَیَّعْته؛[1] «غَبْن» به سکون «باء» در خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرد که به فارسی به معنای گول زدن میباشد، خواه این کار به کمتر از قیمت واقعی و یا بیشتر از آن تحقق پیدا کند. و «غَبَن» با فتح «باء» در مورد رأی و نظر کاربرد دارد، وقتی به کسی میگویی نظرت مغبون است؛ یعنی آنرا به فراموشی سپردی و تباهش ساختی.
2. واژه ضرر: این واژه اگر به فتح ضاد (ضَرر) استعمال شود کاربردش در مقابل نفع است، و از اسمای خدا «النافع الضار» شمرده شده است؛ یعنی خداوند به هر کس از بندگان که بخواهد نفع رساننده و هر کس را که بخواهد ضرر میرساند. و اگر به ضم ضاد (الضُّرّ) استعمال شود به معنای بدحالی و ابتلا است، چنانکه خداوند میفرماید: "وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِه"؛[2] و چون انسان را سختى و زیان رسد ما را (در همه حال) به پهلو خفته یا نشسته یا ایستاده مىخواند.
3. خسران: «خسر» و «خسران» به معنای هلاکت و گمراهی است. معنای اصلی آن کمی و نقصان است، و اگر آنرا به معنای هلاکت گرفتهاند، از آن جهت بوده که نتیجه کمبود و نقصان، هلاکت و تباهی است.[3]
با توجه به معانی این واژگان، و نتیجهای که بر آن مترتب میشود استعمال ضرر، غبن و خسران به جای هم تأثیر چندانی در معنا نخواهد گذاشت؛ زیرا کسی که متضرر و یا مغبون شده، در حقیقت در او کاستی و نقصانی پدید آمده است. بنابراین به او خاسر نیز میتوانیم بگوییم، و یا بر عکس کسی که خاسر است مغبون و متضرر نیز میباشد.
