جستجوی پیشرفته
بازدید
65221
آخرین بروزرسانی: 1391/08/25
خلاصه پرسش
احکام مطهرات و نجاسات در فقه شیعه با فقه اهل سنت، چه تفاوت‌هایی دارد؟
پرسش
احکام مطهرات و نجاسات در فقه شیعه با فقه اهل سنت، چه تفاوت‌هایی دارد؟
پاسخ اجمالی

تفاوت‌هایی در احکام مطهرات و نجاسات میان فقه شیعه و اهل سنت و نیز میان فرقه های مختلف آنان وجود دارد؛ به عنوان مثال بنابر دیدگاه «امامیه»، «شافعیه»، «حنبلیه» و «حنفیه»، سگ نجس است. ولی «مالکیه» می‌گویند سگ نجس نیست، اما اگر سگ ظرفی را لیسید باید آن ظرف را هفت مرتبه شست، نه به جهت این‌که نجس است، بلکه از باب تعبّد و فرمان‌بری از شارع مقدس در دستور بر هفت بار شستن ظرفی که سگ آن را لیسیده است.

پاسخ تفصیلی

به صورت فشرده، تفاوت دیدگاه‌های فقهای شیعه و اهل سنت درباره برخی از احکام مطهرات و نجاسات بیان می‌شود.

الف. نجاسات و احکام آن[1]

1. سگ

«امامیه»، «شافعیه»، «حنبلیه» و «حنفیه» معتقدند که سگ نجس است، ولی «مالکیه» می‌گوید سگ نجس نیست. اما اگر سگ ظرفی را بلیسد باید آن ظرف را هفت مرتبه شست، نه به جهت این‌که نجس است، بلکه از باب تعبّد و فرمان‌بری از شارع مقدس در دستور بر هفت بار شستن ظرفی که سگ آن را لیسیده است.[2]

2. خوک

همانند سگ است در نجاست و عدم نجاست به دیدگاه امامیه و چهار مذهب اهل سنت.[3] بدین ترتیب مذهب مالکیه، هیچ حیوانی را نجس العین نمی داند.

3. مردار

امامیه و اهل سنت همگی در مردار هر حیوانی غیر از انسان که دارای خون جهنده باشد و در خشکی زندگی کند قائل به نجاست هستند.

اما طبق دیدگاه مالکیه، شافعیه و حنبلیه مردار انسان پاک است. و بنابر نظر امامیه و حنفیه مردار انسان، نجس است.

امامیه معتقدند: تنها مردار مسلمان با غسل دادن پاک می‌شود، اما حنفیه می‌گویند: مردار همه‌ی انسان‌ها با غسل دادن پاک می‌شود.[4]

4. خون

بنابر نظر امامیه: هر حیوانی که دارای خون جهنده باشد، خونش نجس است چه انسان باشد چه غیر انسان، چه شهید باشد چه غیر شهید، و هر حیوانی که دارای خون جهنده نباشد، خونش پاک است. همچنین خون باقی مانده در حیوان حلال گوشتی که ذبح شده است پاک می‌باشد.

اما مذاهب چهار گانه اهل سنت، جز موارد ذیل، قائل به نجاست دیگر خون‌ها هستند:

خون شهید را مادامی که بر بدنش باشد. خون باقی مانده از حیوان ذبح شده و خون‌های نافه آهو، شپش، کک و پشه.[5]

5. منی

امامیه، مالکیه و حنفیه می‌گویند: منی انسان و حیوانات دیگر، نجس است. البته امامیه نجاست آن‌را مشروط به خون جهنده داشتن آن حیوان نموده‌اند.

شافعیه می‌گوید: منی انسان و هر حیوان دیگر پاک هستند، مگر منی سگ و خوک.

 حنابله برآنند: منی آدمی و هر حیوانی که حلال گوشت باشد پاک است. فقط منی حیوانات حرام گوشت نجس است.[6]

6. چرک بدون خون و ناشی از زخم (قیح)

بنا بر دیدگاه اهل سنت؛ چرک بدون خون و ناشی از زخم، نجس است، ولی بنابر دیدگاه امامیه، پاک است.[7]

7. ادرار(بول) 8. مدفوع

فقهای امامیه و اهل سنت همگی قائل به نجاست این دو هستند.[8]

9. فضله‌ی حیوان(مدفوع حیوان)

امامیه: فضله‌ی تمام پرندگان حلال گوشت پاک است، اما در مورد فضله پرندگان حرام گوشت، اختلاف نظر وجود دارد.

از طرفی فضلۀ هر حیوانی که دارای خون جهنده نباشد، پاک است. اما غیر از پرندگان، حیواناتی که داری خون جهنده هستند؛ اگر از گروه حیوانات حلال گوشت باشند، فضله آنها پاک است و اگر از حیوانات حرام گوشت باشند، فضله آنها نجس است. هر حیوانی که شک در حلال گوشت بودن و حرام گوشت بودنش شود، فضله‌اش پاک است.

شافعیه: فضله‌ی همه‌ی حیوانات، نجس است.

حنفیه: فضله‌ی حیوانات غیر پرنده همگی نجس هستند. ولی در پرندگان فرق است بین آنهایی که پرواز کرده و در هوا فضله رها می‌کنند؛ مانند گنجشک و کبوتر با پرندگانی که نمی‌توانند پرواز کنند و در زمین فضله می‌گذارند، فضله دسته اول، پاک، ولی فضله دسته دوم نجس است.

حنابله و مالکیه: فضله‌ی حیوانات حلال گوشت پاک است، اما فضله حیواناتی که حرام گوشت و دارای خون جهنده هستند نجس است چه پرنده باشند یا غیر پرنده.

نسبت به نجاست فضله‌ی حیوانی که از مدفوع انسان، تغذیه کرده باشد (جلّال)؛ هم امامیه هم اهل سنت، اتفاق نظر دارند.[9]

10. مایع مست کننده

دیدگاه هر چهار مذهب اهل سنت و اجماع فقهای امامیه بر نجاست هر مایع مست کننده است. فقط برخی از فقهای امامیه، گفته‌اند: «مست کننده‌ای که در اصل، مایع باشد، نجس است، نه این‌که با گرما دادن و حرارت، تبدیل به مایع شده باشد.[10]

11. استفراغ

بنابر عقیده همه‌ی مذاهب اهل سنت، استفراغ، نجس است، اما بنابر عقیده امامیه پاک است.[11]

12. «مذی»[12] و «وذی»[13]

امامیه: این دو آب پاک هستند.

حنفیه، مالکیه و «شافعیه»: این دو نجس هستند.

حنابله: مذی و وذی حلال گوشت، پاک است ولی مذی و وذی حرام گوشت، نجس است.[14]

13. عرق جنب از حرام

بنابر نظر برخی از امامیه، عرق جنب از حرام، نجس است،[15] اما بنابر نظر بیشتر علمای امامیه خصوصاً علمای معاصر؛ عرق جنب از حرام، نجس نیست. البته در چگونگی نماز خواندن با لباسی که به آن تر شده اختلاف است.[16]ولی بنابر نظر هر چهار مذهب اهل سنت، عرق جنب از حرام پاک است.[17]

14. پس مانده‌ی(سؤر) حیوان

حنفیه، شافعیه و حنابله: پس مانده‌ی سگ و خوک، نجس است.

حنفیه: پس مانده‌ی حیوانات درنده و کسی که زیاد شراب می‌نوشد و گربه‌ای که زیاد موش می‌خورد به پس مانده‌ی سگ و خوک ملحق می‌شود.

همه‌ی مذاهب اهل سنت اتفاق نظر دارند که پس مانده‌ی قاطر و الاغ پاک است، ولی آب پس مانده، پاک کننده نیست.

حنابله: با پس مانده‌ی هر حیوانی که حرام گوشت است نمی‌شود وضو گرفت، مگر گربه و چیزی که در اصل خلقت از گربه کوچک‌تر است مانند موش.

مالکیه: پس مانده‌ی سگ و خوک پاک هستند و می‌شود آن را نوشید و با آن وضو ساخت.

امامیه: پس مانده‌ی هر حیوانی؛ در پاکی و نجاست، تابع خود آن حیوان است؛ یعنی اگر خود حیوان پاک باشد، پس مانده‌اش نیز پاک است و اگر خود حیوان نجس باشد، پس مانده‌اش نجس است.[18]

مطهرات و احکام آن:[19]

1. آب مطلق

پاک و پاک کننده است به اتفاق امامیه و اهل سنت.[20]

2. مایع غیر آب(آب مضاف)

مانند گلاب، سرکه و ... فقط «حنفیه» می‌گویند: «پاک کننده است».[21]

3. زمین

امامیه و حنفیه: زمین از پاک کننده‌ها است، هنگامی که با راه رفتن بر روی زمین، عین نجاست از ته کفش و کف پا از بین برود پاک می‌شود.[22]

4. آفتاب

امامیه: چیزهایی که در زمین ثابت هستند مانند درختان و همچنین روییدنی‌ها و ساختمان‌ها و میخ‌ها و حصیر اگر فقط با آفتاب خشک شوند پاک می‌شوند.

حنفیه: هر گاه زمین نجس خشک شود پاک می‌شود چه با آفتاب خشک شود یا با هوا.

شافعیه، مالکیه و حنبلی‌ها: زمین با خشک شدن پاک نمی‌شود چه با آفتاب خشک شود چه با هوا، بلکه باید بر روی آن آب ریخته شود. البته در چگونگی پاک کردن با آب دارای دیدگاه‌های مختلفی هستند.[23]

5. استحاله(تبدیل شدن حقیقت و ماهیت یک چیز به چیز دیگر)

امامیه و اهل سنت: استحاله یکی از پاک کننده‌ها است.[24]

6. آتش

حنفیه و مالکیه: اگر نجاست با آتش سوخته شود و عین آن از بین برود، پاک می‌شود. البته مالکیه می‌گویند فقط خاکستر آن پاک است، اما دودش نجس است.

شافعیه و حنابله: آتش از پاک کننده‌ها نیست، حتی خاکستر و دود چیزی که از نجاسات است و با آتش بسوزد نجس است.

امامیه: آتش دخالتی در پاک کردن ندارد. اگر با آتش و سوختن، استحاله صورت گیرد؛ مثل تبدیل آب به بخار یا چوب به خاکستر؛ آن چیز پاک می‌شود، در غیر این صورت پاک نمی‌شود.[25]

7. دباغی کردن

مالکیه، حنابله و امامیه: دباغی کردن از پاک کننده‌ها نیست. البته حنبلی‌ها می‌گویند: پوست نجس دباغی شده را می‌شود در غیر مایعات استفاده کرد.

حنفیه و شافعیه: دباغی کردن، موجب پاک شدن پوست مردار می‌شود، جز پوست سگ و خوک. البته حنفیه فقط پوست خوک را استثنا کردند و قایل به پاک شدن پوست سگ به سبب دباغی هستند.[26]

8. ندف (زدن پنبه و باز کردن آن با آلات پنبه زنی[27])

فقط حنفیه می‌گویند: پنبه نجس با زدن به وسیله آلات پنبه زنی، پاک می‌شود.[28]

9. تصرف کردن در یک چیز

حنفیه: وقتی مقداری از گندم و مانند آن نجس شود و به همان مقدار در آن تصرف شود مثلاً خورده شود یا بفروشیم یا به کسی ببخشیم، باقی مانده‌ی آن پاک می‌شود.[29]

10. فرک (مالش دادن)

حنفیه: اگر منی با مالش دادن از بین برود چیزی که آغشته به آن بود پاک می‌شود و نیاز به آب کشیدن ندارد.[30]

11. مسح (دست کشیدن و برطرف نمودن اثر یک چیز)

حنفیه: اشیای صیقلی و صافی که آب در اجزای آنها نفوذ نمی‌کند؛ مانند آهن، مس و شیشه، به مجرد دست کشیدن و از بین بردن عین نجاست پاک می‌شوند و نیازی به آب نیست.

امامیه: از بین بردن نجاست از بدن حیوان به هر گونه‌ای باشد، در پاک شدن بدن حیوان کفایت می‌کند، اما در ظرف‌ها و لباس‌ها و بدن انسان بعد از بر طرف نمودن عین نجاست باید با آب شسته شوند.[31]

12. آب دهان

حنفیه: وقتی پستان یا انگشت انسان، نجس شود با سه بار لیس زدن پاک می‌شود.[32]

13. غلیان و به جوش آمدن

حنفیه: وقتی روغن یا گوشت نجس به واسطه آتش به جوش بیاید پاک می‌شود.

امامیه: وقتی آب انگور به جوش بیاید نجس می‌شود، اما وقتی دو سوم آن با جوشیدن از بین برود باقی مانده آن و هر چیزی که با آن ملاقات کرده بود پاک می‌شود.[33]  

 


[1]. ر.ک: مغنیه، محمد جواد‌، الفقه على المذاهب الخمسة، ج 1، ص 24 - 27،‌ دار التیار الجدید، دار الجواد، بیروت، چاپ دهم، 1421ق.

[2]. همان، ص 24.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. همان، ص 24 و 25.

[6]. همان، ص 25.

[7]. همان.

[8]. همان.

[9] همان، ص 25 و 26.

[10]. همان، ص 26.

[11]. همان.

[12]. آب رقیقی که هنگام ملاعبه و بازی، از انسان خارج می‌شود.

[13]. آب غلیظی که بعد از ادرار از انسان بیرون می‌آید.

[14]. الفقه على المذاهب الخمسة، ج 1، ص 26.

[15]. نراقی، ملا محمد مهدی، تحفه رضویه، ص 59، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1426ق؛ نجفی، محمد حسن، مجمع الرسائل (محشّی)، ص 39، مؤسسه صاحب الزمان(ع)، مشهد، چاپ اول، 1415ق.

[16]. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج 1، ص 521،‌ مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، 1414ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 82، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.

[17]. الفقه على المذاهب الخمسة، ج 1، ص 26.

[18]. همان، ص 26 و 27.

[19]. همان، ص 28 و 29؛ و ر.ک: نمایه «مطهرات»، سؤال 28545.

.[20] همان، ص 28.

[21]. همان.

[22]. همان.

[23]. همان.

[24]. همان.

[25]. همان، ص 28 و 29.

[26]. همان، ص 29.

[27]. ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 9، ص 325، دار صادر، بیروت،1414 ق.

[28]. الفقه على المذاهب الخمسة، همان.

[29]. همان.

[30]. همان.

[31]. همان.

[32]. همان.

[33]. همان.

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها