جستجوی پیشرفته
بازدید
12113
آخرین بروزرسانی: 1395/09/08
خلاصه پرسش
از نگاه قرآن؛ کارگزاران و حاکمان جامعه چه وظایفی نسبت به مردم دارند؟
پرسش
آیات قرآن که متضمن احکامی برای کارگزاران حکومت در تأمین نیازهای افراد در نیل به سعادت و پیشرفت است، کدام‌اند؟
پاسخ اجمالی
قرآن کریم، وظایفی را برعهده حاکمان و مسئولان و کارگزاران حکومت می‌گذارد که لازم است آنان در ارتباط و شیوه رفتاری خود با مردم آنها را رعایت کنند تا موجب سعادت و پیشرفت جامعه شود؛ در این‌جا به مواردی اشاره می‌شود:
1. اجتناب از استبداد و خودرأیی
قرآن، مشورت با مردم و پرهیز از استبداد و خودکامگی و خودرأیی در امور حکومتی را از شرایط حاکمان الهی می‌داند. به‌گونه‌ای که در صورت فقدان نه تنها حاکم از مشروعیت دینی می‌افتد، بلکه از مشروعیت سیاسی و مقبولیت عمومی بیرون رفته و حکومت و مسئولیت وی دچار بحران مشروعیت مطلق می‌گردد؛ از این‌رو به پیامبر اکرم(ص) یادآور می‌شود که علت مقبولیت عمومی به سوی وی و پذیرش حکومت و حاکمیت وی، روش حکومتی آن‌حضرت می‌باشد که بر پایه مشورت و همرأیی و همدلی با مردم نهاده شده است:
«به [برکت] رحمت الهى، در برابر آنان (مردم‏) نرم [و مهربان] شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامى که تصمیم گرفتى، [قاطع باش! و] بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».[1]
2. مهرورزی و گذشت
در آیه بالا مصداق دیگری از رفتار حاکمان و مسئولان جامعه اسلامی با مردم بیان شده است. و آن، مسئله گذشت و نرمش و انعطاف در برابر کسانى است که تخلفى از آنها سرزده و بعداً پشیمان شده‌اند، بدیهى است شخصى که در مقام رهبرى و مسئولیت جامعه قرار گرفته اگر خشن و تندخو و غیر قابل انعطاف و فاقد روح گذشت باشد، در برنامه‌هاى خود با شکست مواجه خواهد شد و مردم از دور او پراکنده می‌شوند و از وظیفه رهبرى بازمی‌ماند.
3. احسان و نیکی به مردم
براساس آموزه‌های قرآنی؛ حاکمان و مسئولان می‌بایست احسان را اصلی اساسی در عملکردشان قرار دهند و پایه‌های حکومتی می‌بایست افزون بر عدالت بر پایه احسان و نیکی به امت و شهروندان باشد. قرآن درباره ویژگی‌های حضرت یوسف(ع) که به حکومت و حاکمیت مصر دست یافت از احسان وی، بلکه از این‌که در جرگه نیکوکاران قرار داشته، سخن به میان می‌آورد: «و این‌گونه ما به یوسف در سرزمین [مصر] قدرت دادیم، که هر جا می‌خواست در آن منزل می‌گزید [و تصرّف می‌کرد]! ما رحمت خود را به هر کس بخواهیم [و شایسته بدانیم] می‌بخشیم و پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کنیم».[2]
4. عدالت گستری
در آیات قرآن از لزوم عدالت‌پیشگی حاکمان و کارگزاران جامعه و اجتناب از هواپرستی ایشان سخن رفته است:
«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى می‌کنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما می‌دهد! خداوند، شنوا و بیناست».[3]
«اى داوود! ما تو را خلیفه و [نماینده خود] در زمین قرار دادیم پس در میان مردم به حق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند».[4]
5. اجتناب از ظلم
خودداری از ظلم، علاوه بر این‌که از ویژگی‌های مثبت افراد جامعه می‌باشد، شرط لازمی برای حاکمان‏عادل نیز خواهد بود؛ چنان‌که قرآن در گوشه‌ای از داستان حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: «گفتند: اى عزیز! او را پدرى سالخورده و بزرگوار است، پس یکى از ما را به جاى او بازداشت کن، بی‌تردید ما تو را از نیکوکاران می‌بینیم. گفت: پناه بر خدا از این‌که بازداشت کنیم مگر کسى که متاع خود را نزد وی ‏یافته‌ایم، که اگر غیر او را بازداشت کنیم در این صورت ستمکار خواهیم ‏بود».[5] یوسف(ع) حتّى در زمان اقتدارش، نیکوکارى در رفتار و منش او نمایان بود و ظلم و ستم نکرد.
6. پاسداری از احکام و شعائر الهی
یکى از اهداف استراتژیک و حیاتى نظام اسلامى، تعظیم پاسداری از احکام و شعائر الهى است و کارگزاران چنین نظامى - در هر رده - باید بیشترین تلاش خویش را در این مسیر به کار گیرند، همان‌گونه که قرآن مجید آن‌را از ویژگی‌هاى مسئولان مؤمن شمرده و فرموده است: «همان کسانى که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهى از منکر می‌کنند، و پایان همه کارها از آن خدا است».[6]
7. اصلاح امور اقتصادى‏ مردم
با توجه به آیاتی از قرآن؛ کارگزاران و حاکمان جامعه باید امور اقتصادى مردم را اصلاح کنند؛ چنان‌که همین از مهم‌ترین رسالت‌هاى شعیب(ع) پس از دعوت به توحید بود:
«و به سوى مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم] گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید، که جز او معبودى ندارید! دلیل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده است بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزى نکاهید! و در روى زمین، بعد از آن‌که [در پرتو ایمان و دعوت انبیاء] اصلاح شده است، فساد نکنید! این براى شما بهتر است اگر با ایمان هستید».[7]
«و اى قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء [و اجناس] مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید».[8]
 

[1]. آل عمران، 159.
[2]. یوسف، 56.
[3]. نساء، 58.
[4]. سوره ص، 26.
[5]. یوسف، 78 – 79.
[6]. حج، 41.
[7]. اعراف، 85.
[8]. هود، 85.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها