جستجوی پیشرفته
بازدید
7342
آخرین بروزرسانی: 1397/03/02
خلاصه پرسش
آیا امام صادق(ع) در مورد امام زمان(عج) فرمودند که اگر من در دوران او بودم تمام عمرم را به او خدمت می‌کردم؟
پرسش
آیا امام صادق(ع)، حدیثی در مورد امام زمان(عج) دارند که گفته باشد «اگر من در دوران او بودم ...»؟ این حدیث صحیح است؟
پاسخ اجمالی
این روایت در الغیبه تألیف «نعمانی» از مؤلفان شیعی قرن چهارم نقل شده است که کتاب معتبری است، اما در مورد برخی راویان گفت‌وگوهایی وجود دارد، اما محتوای آن که بیانگر ارزش خدمت به امام مهدی(عج) است، کاملاً قابل پذیرش است.
پاسخ تفصیلی
این روایت در کتاب الغیبه نوشته اندیشور قرن چهارم«ابو عبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانى»، نقل شده که از راویان بزرگ شیعه و دارای اعتقادی صحیح بوده و در بغداد دانش آموخته و در شام درگذشته است.[1]
علی بن احمد البندنیجی عن عبید الله بن موسى العلوی عن الحسن بن معاویة عن الحسن بن محبوب عن خلاد بن الصفار قالَ: سُئِلَ‏ أَبُو عَبْدِ اللهِ(ع) هَلْ‏ وُلِدَ الْقَائِمُ فقالَ: «لَا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی».[2]
 .... خلّاد بن صفّار گفت: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم(ع) متولّد شده است؟! فرمود: «نه، و اگر من در دورانش بودم همه عمر به خدمتش می‌ایستادم».
مقدسی شافعی (متوفای 685 ق) و از مؤلفان اهل‌سنت، همین سخن را از زبان امام حسین(ع) نقل کرده است[3] که احتمالاً به جهت آن است که ایشان به دلیل آشنا نبودن با روایات شیعه، گمان کرده که مراد از «ابا عبد الله» در حدیث، امام حسین(ع) است در حالی‌که «ابا عبد الله» در بیشتر روایات شیعه، کنیه امام صادق(ع) می‌باشد.[4]
به هر حال، راویان این روایت عبارت‌اند از:
1. علی بن احمد بندنیجی: او یکی از اساتید نعمانی است که از عبیدالله بن موسی روایت می‌کند.[5] شاید وی، همان علی بن احمد بن نصر بندنیجی باشد که ابن غضائری، او را ساکن رمله (از شهرهای فلسطین) می‌داند،[6] و سندی دیگری به نقل از ابوالمفضل شیبانی وجود دارد که این احتمال را تقویت می‌کند: «حدّثنا علی بن احمد بن نصر البندنیجی بالرقه، قال: حدّثنا ابوتراب عبیدالله بن موسی الرویانی،[7] ...».[8]
شیبانی، محدّث پرتلاشی بوده[9] و تقریباً هم‌طبقه ابوعبدالله نعمانی می‌باشد و بر این اساس ممکن است مروی عنه هر دوی آنان ،‌یک نفر باشد و نام «الرقه » در این سند، همان «الرمله» باشد  که در نگارش مشابه یکدیگرند و ممکن است که یکی از این دو، تصحیف دیگری باشد. هر چند کاملاً محتمل است که کسی در شهری زندگی کرده و در شهرهای دیگر نیز حدیث نقل کند.[10]
سند دیگری شبیه این سند، در اقبال به نقل از همان ابوالمفضل شیبانی، آمده است: «حدثنی علی بن نصر السبندنجی(بندنیجی)، قال: حدثنی عبدالله (عبیدالله) بن موسی عن عبدالعظیم الحسنی عن ابی‌جعفر الثانی(ع) - فی حدیث - قال: ...».[11] علی بن نصر، ظاهراً همان علی بن احمد بن نصر است که نام پدر وی، افتاده یا در نسب او اختصار رخ داده است. به هر حال لقب وی، «البندنیجی» است.
در نگاه سندشناسی، علمای رجال؛ علی بن احمد بندنیجی را ضعیف دانسته‌اند.[12]
2. عبیدالله(عبدالله)[13] بن موسى علوی عباسی: نعمانی از او زیاد روایت نقل می‌کند و مطلبی درباره ضعف او گفته نشده است. [14]
3. حسن بن معاویه: معلوم نیست که آیا این حسن بن معاویه، همان حسن بن معاویه بن وهب است، که در سند «کامل الزیارات» وجود دارد[15] یا حسن به معاویه دیگری؟ به هر حال؛ جز تنها در همین روایت، در جای دیگر حسن بن معاویه، از حسن بن محبوب روایت نمی‌کنند.
البته محقق کتاب الغیبة نعمانی می‌گوید: در بعضی از نسخه‌های روایت مورد بحث؛ به‌جای حسن بن معاویه، حسن بن یعقوب آمده است؛ در این صورت هم، شاید بتوان گفت که حسن بن یعقوب درست نباشد، بلکه - به جهت تصحیف در نسخه- درست، حسن بن محمد بن سماعه ‌باشد، که از آن در سند روایات تعبیر به حسن بن سماعه شده و بسیار از حسن بن محبوب حدیث نقل می‌کند.[16] اگر این دیدگاه را بپذیریم؛ حسن بن سماعه با این‌که واقفی بوده، ولی علمای رجال حدیث، او را ثقه دانسته‌اند.[17]
4. حسن بن محبوب: امامی و ثقه است.[18]
5. خلاد بن صفار: بنابر تحقیق برخی علمای رجال، همان خلاد بن عیسى صفار است، که ثقه می‌باشد.[19]
اگر اشکالات سندی را کنار بگذاریم؛ محتوای روایت بیانگر ارزش خدمت به امام مهدی(عج) است، که مقام رفیع یاران آن‌حضرت و ارزش خدمت به آیین «انتظار» روشن می‌شود. چرا که یاری امام زمان، به عنوان آخرین حجت الهى، در حقیقت خدمت به تمام پیامبران و اوصیا و امامان معصوم(ع) می‌باشد.
این‌گونه است که ابوخالد کابلی نیز مشابه چنین سخنی را از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: «گویا مردمى را می‌بینم که در شرق براى دسترسی به حق قیام کرده‌اند ولى این حق را به آنها نمی‌دهند. باز آنها قیام می‌کنند ولى به آن نمی‌رسند. آنان با مشاهده چنین وضعیتی، شمشیرهاى خود را حمایل کرده و آن‌گاه آنچه را که می‌خواهند به آنها می‌دهند .... و در نهایت، قدرت را به دست فرمانروای اصلی شما می‌سپارند. کشته‌های آنان شهیدند، آگاه باشید! اگر من آن روز را درک می‌کردم خود را براى صاحب الامر ذخیره می‌کردم».[20]

[1]. نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشی، ص 383، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ ششم، 1365ش. ر. ک: نعمانی و کتاب الغیبه، 22517.
[2]. ابن أبی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم‏، الغیبة، ص 245، تهران، نشر صدوق‏، چاپ اول، 1397ق‏.
[3]. مقدسى شافعى سلمى(640- 685 ق)، یوسف بن یحیى، عقد الدرر فی أخبار المنتظر(عج)، ص 212، قم، مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، 1428ق.
[4]. ر. ک: فوادیان، محمدرضا، از حسین(ع) تا مهدى(عج)، ص 42، قم، بنیاد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج)، چاپ هفتم، 1385ش.
[5]. محدّث نورى، میرزا حسین‌، خاتمة المستدرک، ج ‌3، ص 267، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول‌، 1417ق؛ شوشترى، محمد تقى‏، قاموس الرجال، ج ‏7، ص 363، قم،  مؤسسة النشر الإسلامی‏، چاپ دوم، 1410ق.
[6]. ابن غضائرى، احمد بن حسین‏، الرجال، ص 82، قم، مؤسسه علمى فرهنگى دار الحدیث، چاپ اول، 1422ق؛ ‏قاموس الرجال، ج ‏7، ص 363.
[7]. ممکن است که او همان عبیدالله بن موسی علوی عباسی باشد که در اسناد «الغیبة» نعمانی دیده می‌شود. هر چند با عنایت به یکی نبودن اساتید این دو و نیافتن دلیلی بر علوی بودن عبیدالله بن موسی رویانی، نمی‌توان این مطلب را قطعی دانست.
[8].  طوسى، محمد بن الحسن‏، امالی، ص 589، قم، دار الثقافة، چاپ اول‏، 1414ق.
[9].  برخی از مورّخان و علمای رجال؛ نخستین سماع صحیح حدیث ابوالمفضل شیبانی (297- 387 ق) را در سال 306 ق دانسته‌اند (ر. ک: خطیب بغدادى، احمد بن على‏، تاریخ بغداد، ج ‏3، ص 87، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق). ولی در  «امالی» شیخ طوسی، روایتی از ابو المفضل شیبانی از برخی راویان در سال 304 ق نیز آمده است (الأمالی، ص 609). به هر حال؛ وی تقریباً هم‌طبقه نعمانی است (ر. ک: موسوعة طبقات الفقهاء، ج ‏4، ص 419 - 420).
[10]. چنان‌که در کتاب احتجاج طبرسی چنین آمده است: «حدث الشیخ أبو علی الحسن بن محمد الرقی بالرملة»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج ‏2، ص 499، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[11]. ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال، ج ‏1، ص 212، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، 1409ق.
[12]. «ضعیف متهافت، لا یلتفت إلیه»؛ ابن غضائری، الرجال، ص 82؛ حلی، حسن بن علی بن داود، الرجال، ص 481، دانشگاه تهران‏، چاپ اول‏، 1342ش؛ علامه حلى، حسن بن یوسف‏، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‏، ص 235، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم‏، 1411ق.
[13]قاموس الرجال، ج ‏6، ص 632  و  ج ‏7، ص 93.
[14]. در کتاب «الغیبة» نعمانی، عبیدالله بن موسی دارای پسوندهای «علوی»، «علوی عباسی» و «عباسی» است؛ ر. ک: الغیبة، ص 52، 155، 176، 205 و 289.
[15]. مرتضی، بسام، زبدة المقال من معجم الرجال، ج ‏1، ص 326، بیروت، دار المحجة البیضاء، 1426ق.
[16]. الغیبة، ص 245، پاورقی.
[17]رجال ‏النجاشی، ص ‏41؛ خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‏، ص ‏212.
[18]. خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‏، ص ‏37 .
[19]. ر. ک: اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و إزاحة الإشتباهات عن الطرق و الأسناد، ج ‏1، ص 296، بیروت، دار الاضواء، بی‌تا؛ قاموس الرجال، ج ‏4، ص 182 – 183.
[20]. الغیبة، ص 273. 
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • منصوب به نزع خافض، معتل، مثال، اجوف، ناقص و لفیف یعنی چه؟
    24757 بیشتر بدانید 1393/07/22
    1. منصوبٌ بِنَزعِ الخافِض یعنی اسمی که نصب داده شده به سبب کنده شدن حرف جر، بنابراین «منصوب به اسقاط حرف جر» با «منصوب بنزع الخافض» فرقی ندارد. مانند قوم در آیه: «وَ اخْتَارَ مُوسىَ‏ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا.»[1] در این‌جا «قوم» منصوب بنزع الخافض ...
  • تفاوت «تأویل معرفت‌شناسانه» با «تأویل وجودشناسانه» در چیست؟
    5042 معرفت شناسی 1396/09/11
    «معرفت‌‌شناسی» یا «شناخت‌‌شناسی» شاخه‌‌ای از فلسفه است که به چیستی و امکان معرفت(شناخت) و راه‌‌های حصول آن می‌‌پردازد. بنیادی‌ترین سؤال‌های فلسفی، سؤال‌های معرفت‌شناسی هستند. سؤالاتی؛ مانند: شناخت یعنی چه؟ آیا اساساً ما می‌توانیم چیزی را بشناسیم؟ اگر چیزی را می‌شناسیم، از کجا می‌دانیم که آن‌را می‌شناسیم؟ و از ...
  • پیامبرگرامی اسلام چند دختر داشتند؟
    32137 تاريخ بزرگان 1387/04/11
    پژوهشگران در این مسئله با هم اختلاف کردند، از جمله علامه جعفر مرتضی عاملی که در کتابش "الصحیح من السیرة"به این بحث پرداخته است و کتابی مستقل به نام "بنات النبی أم ربائبه" در این زمینه نوشته است که می توانید به آن مراجعه کنید. در هر صورت ایشان معتقد ...
  • اعمال منافى عفت چه حکمی دارد و آیا اگر این اعمال به حد زنا نرسد باز گناهی دارد؟
    32715 تفسیر 1387/04/22
    ارتکاب عمل زنا از نظر قرآن گناه بزرگى است که خداوند در بارۀ آن می‌‏فرماید:" نزدیک زنا نشوید چرا که عمل بسیار زشتى است و راه و روش بدى است."[1] در این بیان کوتاه به سه نکته اشاره شده است: الف- ...
  • فعل تَمَنَّوا چه صیغه‌ای است؟ ماضی، مضارع و امر آن چیست؟
    15480 تفسیر 1393/03/20
    فعل «تَمَنَّوا» از ریشه «م‌ن‌ی» به معنای تقدیر و اندازه‌گیری کردن است. ماده «منی» هنگامی که به باب تفعّل برود به معنای درخواست و آرزوی قلبی نسبت به تحقق یا عدم تحقق چیزی می‌باشد که هنوز در خارج تحقق پیدا نکرده است.[1] این فعل، ...
  • اگر پدری دارای سه همسر بوده و از دو همسر که مرده اند، فرزندانی داشته باشد، تقسیم ارث چگونه است؟
    14925 Laws and Jurisprudence 1389/06/18
    اموال مادر شما بین فرزندان مادرتان و شوهرش تقسیم می شود و برادرانی که از همسر دیگر هستند در این اموال سهمی ندارند. شما می توانید ارث مادر خود را در اختیار گرفته و بین وارثین او تقسیم کنید و می توانید به خاطر احسان و نیکی در حق ...
  • معنای یوم التغابن چیست؟
    36683 تفسیر 1391/03/10
    منظور از «یوم التغابن» که در قرآن کریم آمده، روز قیامت است؛ چون در آن روز براى همه مردم کشف مى ‏شود که در معامله ‏اى که کرده اند، مغبون شده‏اند، آن کس که با خدا معامله نکرده مى ‏فهمد که از معامله نکردن مغبون شده، ...
  • آیا علاوه بر نکوهش زیاده‌روی در خوردن، افراد چاق نیز مورد نکوهش قرار گرفته‌اند؟!
    4357 حدیث 1398/11/01
    در منابع دینی، کم‌خوردنی که موجب ناتوانی جسمی شده و هم‌چنین پرخوری افراطی و بیش از اندازۀ مورد نیاز بدن، مورد نکوهش واقع شده است:[1]امام علی(ع) فرمود: «اگر گرسنگی انسان را بیازارد، ناتوانی، وی را از پای درآورد و اگر پرخوری‏ نماید، پری شکم ...
  • چگونه امکان دارد که دوشیزه باکره(حضرت مریم) حامله شود؟
    85927 تاريخ بزرگان 1391/09/28
    1. در حالت طبیعی و بدون این‌که بحث معجزه یا خارق العاده بودن مطرح باشد باید گفت، وجود پرده بکارت و باکره بودن منافاتی با حامله شدن ندارد. همان‌گونه که پرده بکارت مانع بیرون آمدن خون حیض نمی‌شود همچنین مانع داخل شدن منی و نطفه در رحم ...
  • منظور روایاتی که دانش پژوهان را مانند مجاهدان در راه خدا معرفی می‌کند چیست؟
    8061 حدیث 1392/11/20
    در بخشی از روایات برخی فعالیت‌های فردی و اجتماعی، همسان با جهاد شمرده شده‌اند؛ مانند: 1. امام علی(ع) فرمود: و آن‌کس که به جست‌وجوى روزی حلال برخیزد، مانند مجاهد در راه خدا است.[1] 2. حضرتش در جایی دیگر(ع) می‌فرماید: و آن‌کس که به جست‌وجوى ...

پربازدیدترین ها