جستجوی پیشرفته
بازدید
6313
آخرین بروزرسانی: 1397/01/04
خلاصه پرسش
آیا در جریان گفت‌وگو در مورد امکان امامت امام جواد(ع) در خردسالی، شیعیان با هم درگیر شده و ریان بن صلت، یونس بن عبدالرحمن را سیلی زد؟!
پرسش
از نظر سندی و بررسی تاریخی جریان سیلی خوردن یونس بن عبدالرحمن از ریان بن صلت چه بوده است؟ آیا این خبر معتبر است؟
پاسخ اجمالی
از گذشته درباره امکان آن‌که یک کودک بتواند راهبری جامعه را بر عهده بگیرد، تردیدهایی می‌شده که تردید در مورد عیسای پیامبر(ع) که در آیه 29 سوره مریم بدان اشاره شده، از همین موارد است. خداوند در آیات دیگری نیز به پیامبری یحیی(ع) در کودکی تصریح کرده است.
در همین راستا هنگام امامت امام جواد(ع) در خردسالی،‌ برخی از شیعیان دچار تردیدهایی شدند تا جایی که گزارش شده است که «ریان بن صلت» و «یونس بن عبدالرحمن» که هر دو از شیعیان برجسته بودند، با هم درگیری فیزیکی داشتند.
البته ممکن است این درگیری واقعی نبوده و آن دو اهداف دیگری داشتند که در ادامه بدان خواهیم پرداخت، اما در ابتدا توجهتان را به اصل گزارش جلب می‌کنیم:
بعد از وفات امام رضا(ع)، ریان بن صلت، صفوان بن یحیى، محمّد بن حکیم، عبدالرحمن بن حجاج، یونس بن عبدالرحمن و گروهى دیگر از افراد برجسته و مورد اعتماد شیعی، در خانه عبدالرحمن بن حجاج گرد آمده و در حال گریه و زاری بودند. یونس بن عبدالرحمن به آنها گفت: گریه بس است! امام بعدی کیست؟! تا این کودک(امام جواد) بزرگ شود، چه فردی مسئولیت پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و حل مشکلات را بر عهده خواهد گرفت؟!
ریّان بن صلت با شنیدن این سخنان، خشمگین شد و برخاست و بیخ گلوى یونس را گرفت و چند سیلى به او زد و ‌گفت: ای ابن الفاعلة! [1] تو پیش ما ادعاى ایمان می‌کنى، ولى در دلت شک دارى و مشرک هستى؟! اگر مقام امامت آن‌ کودک از طرف خدا باشد، باید بدانی که تفاوتی میان کودک یک روزه و پیرمرد صدساله نیست! اما اگر از طرف خدا نباشد، حتی اگر او هزار ساله هم شود، با دیگر مردم تفاوتی نخواهد داشت! این معیار مهم، چیزی است که باید به آن توجه کرد!
بعد از این درگیری بود که بزرگان شیعی، یونس بن عبد الرحمن را در مورد سخنانی که بر زبان آورده بود سرزنش کردند.[2]
اکنون نکاتی را در مورد این گزارش، یادآور می‌شویم:
1. این روایت اگرچه در کتاب معتبری نقل شده است، اما از لحاظ سندی، روایتی مرسل و ضعیف است.
2. ریّان بن صلت اشعری قمی از یاران ویژه امام رضا(ع) و فردی راست‌وگو و مورد اعتماد بوده[3] و گزارش‌هایی وجود دارد که نشانگر پاکی عقیده او است.[4]
3. یونس بن عبدالرحمن نیز از یاران امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) و فردی مورد اعتماد بود.[5] گزارش‌هایی وجود دارد که هم امام رضا(ع) و هم امام جواد(ع)، بهشت را برای او ضمانت کرده‌اند.[6] او فردی پاک‌دست بود و در همین راستا، با آن‌که به او پیشنهاد کرده بودند که در برابر دریافت مال فراوانی، به گروه منحرف واقفیه بپیوندد؛ اما او این پیشنهاد را رد کرد.[7]
4. با فرض پذیرش این گزارش، باید گفت با توجه به جایگاه ویژه «ریّان» و «یونس»، و نیز شواهد و قرائن پیرامونی، درگیری این دو نفر یا از روی تقیه بوده و یا رفتاری جهت امتحان و آموزش دیگران بوده است، زیرا:
الف. امام رضا(ع) سفارش کرده بود که اگر شیعیان به او دسترسی ندارند، به یونس بن عبدالرحمن مراجعه کنند،[8] و نیز او فقیه‌ترین فرد بعد از سلمان فارسی معرّفی شده است[9] که  دانش ائمه به او رسیده است.[10] از این‌رو، بعید است که چنین فرد دانشمندی در مسئله‌ای ساده که مشابه آن در قرآن وجود دارد، در امکان رهبری پیامبر یا امامی خردسال تردید داشته و از دیگران بخواهد که تکلیف او را مشخص کنند!
ب. از فردی مثل ریّان بن صلت که از اصحاب ویژه امامان بود، نیز بعید است که در رویکردی واقعی، فرد هم‌کیش خود را با عبارت «یا ابن الفاعله» خطاب قرار دهد؛ بویژه آن‌که ائمه(ع) از افراد بدزبان دوری می‌جستند.[11]
بر این اساس، این رفتار خشونت‌آمیز:
الف) یا به دلیل تقیه بوده؛ چون احتمال وجود جاسوسان حکومت در میان جمعیت وجود داشت که مشاهده چنین رفتاری، آنان را به این نتیجه می‌رساند که خود شیعیان با هم درگیرند و در نتیجه نابود خواهند شد و حکومت نیازی ندارد تا برای مبارزه با آنها هزینه کند.
ب) و یا جنبه آموزشی داشته تا شیعیان دیگر از این گفت‌وگو آگاه شده و آنانی که ایمان ضعیف‌تری دارند، به استدلال محکم شیعه در مورد امکان امامت کودکی خردسال آگاه شده و تردیدهایشان در مورد امامت امام جواد(ع) از میان برداشته شود.
 

[1]. در زبان رایج آن زمان، افراد زنازاده را با تعبیر «ابن الفاعله» خطاب قرار می‌دادند، اما اگر درگیری یاد شده را واقعی ندانسته و اهداف دیگری را برای آن متصور بدانیم، می‌توان معنای دیگری را برای این عبارت در نظر بگیریم که توهین‌آمیز نباشد، معنایی مانند «فرزند زن پرتلاش».
[2]. مسعودی، ابو الحسن، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی‌طالب(ع)‏، ص 220، قم، انصاریان‏، چاپ سوم، 1423ق‏.
[3]. نجاشى، احمد بن على بن احمد، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال النجاشی)، محقق، شبیرى زنجانى‏، سید موسى، ص 165، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، 1407ق‏.
[4]. کشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال(‏رجال الکشی)، ص 546 - 547، مؤسسة نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق‏.
[5]. حلى، حسن بن یوسف‏، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‏ (رجال العلامة الحلی)‏، ص 184، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411 ق‏.
[6]. ر. ک: رجال الکشی، ص 484.
[7]. رجال العلامة الحلی، ص 184.
[8]. رجال الکشی، ص 483.
[9]. همان، ص 484.
[10]. همان، ص 485.
[11]. ر. ک: کلینى، محمد بن یعقوب،‏ کافی، ج 2، ص 324، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‏، 1407 ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها