جستجوی پیشرفته
بازدید
7621
آخرین بروزرسانی: 1398/02/22
خلاصه پرسش
در دانش اصول فقه، معنای «اشتراک» چیست و چند قسم دارد؟
پرسش
اشتراک به چه معنا است و بر چند قسم است؟
پاسخ اجمالی
در دانش اصول، «اشتراک» را به نوعی در مقابل «ترادف» در نظر میگیرند، بدین ترتیب که اگر چند واژه دارای یک معنا باشند آن واژهها را «مترادف» میگویند، مثل واژههای «انسان» و «بشر» که هر دو به یک معنا هستند. اما «اشتراک» عبارت است از این که یک واژه دارای معانی متعددی باشد، مثل لفظ واژههای «شیر» در زبان فارسی و «قرء» در عربی که هر کدامشان چند معنای متفاوت و مستقلی دارند.
اشتراک بر دو قسم است، لفظی و معنوی.
الف) اشتراک لفظى: منظور از اشتراک لفظى این است که یک واژه دارای معانی متعدد باشد؛ یعنی هرگاه لفظى براى هرکدام از معانى گوناگونى که با یکدیگر متباین هستند، مستقلاً وضع شود و تنها وجه مشترک بین این موارد گوناگون همان واژه و لفظ مشترک باشد، چنین اشتراکی را «اشتراک لفظى» گویند. مانند لفظ شیر که در بالا گفته شد، در زبان فارسى بر سه معنا اطلاق میشود.
1. مایع سفیدرنگ خوراکى.
2. حیوان وحشى و درنده‏.
3. دستگاه قطع و وصل جریان آب.
که در اینجا با وجود تفاوت معانی، اما تنها یک واژه برای تمامشان مورد استفاده قرار گرفته که به این واژه، «مشترک لفظى» میگویند. در زبان عربى نیز واژهای مانند لفظ «قرء» دارای چنین وضعیتی بوده که هم به معناى حیض است و هم به معناى طهر(پاکی از حیض).
ب) اشتراک معنوى: هرگاه یک لفظ براى معنایى وضع شود که خود آن معنا داراى موارد و مصادیق گوناگون باشد، و این یک واژه به اعتبار همان یک معنا، بر تمام مصادیق اطلاق شود؛ مانند لفظ «انسان» که بر زن، مرد، کوچک، بزرگ و ... اطلاق میشود، و یا لفظ «حیوان» که بر انواع و اقسام مختلف حیوانات اطلاق میشود؛ زیرا تمام اقسام و انواع مختلف حیوان یا انسان دست کم در یک معناى خاص با هم مشترکاند؛ و به همین جهت این قسم را «مشترک معنوى» نامیده‏اند.
بیگمان «اشتراک» و همین‏طور «ترادف» در تمام زبانها وجود دارد و وجدان اهل هر زبان بر وقوع اشتراک و ترادف در آن زبان، بهترین دلیل بر این مطلب است، هرچند برخى منکر امکان یا وقوع اشتراک شده و در صدد توجیه موارد واقع شده برآمده‏اند.[1]
گفتنی است که در بحث اشتراک در دو مورد اتفاق وجود دارد:
1. استعمال لفظ مشترک در یک معنا جایز است، ولى به شرط اینکه با کمک قرینه باشد.
2. استعمال لفظ مشترک در تمام معانى و به اعتبار مجموع جایز است، هرچند این استعمال مجازى است؛ چون استعمال لفظ در غیر موضوع له آن است.
ولى بحث و اختلاف در این است که آیا گوینده میتواند یک لفظ را در دو یا چند معنا استعمال کند، به گونه‏اى که هرکدام از معانى به خصوصه و شخصاً مراد و مقصود باشند و چنان باشد که لفظ را نسبت به هرکدام از معانى که ملاحظه کردیم، گویا فقط در همین معنا استعمال شده است.[2]
در اینجا دو نظریه وجود دارد:
1. برخی میگویند جایز نیست؛ چون استعمال لفظ در معنا به مثابه ایجاد جعلی و قراردادی(نه حقیقی) معنا به وسیله لفظ است؛ یعنی در واقع لفظ فانی در معنا است و لحاظ تبعی دارد؛ به همین دلیل نمیتوان در یک استعمال دو معنا را اراده کرد؛ زیرا باید دو بار به صورت تبعی لحاظ شود، و این ممکن نیست؛ چرا که لفظ مانند آیینه باید تمام قد و قامت مقصود را نشان دهد، همانگونه که تصویر یک شیء تمام سطح آیینه را میپوشاند، به گونهای که جایی برای تصویر دیگر باقی نمیماند؛ لذا لفظ نیز باید هنگام استعمال در ذهن گوینده، جایی برای لفظ دیگر باقی نگذارد؛ به همین دلیل میگویند اراده دو چیز از یک لفظ در یک لحظه محال است.[3]
2. برخی اما میگویند جایز است؛ چرا که بهترین دلیل وقوع آن در کلام ادیبان و شاعران و لغتشناسان است؛ زیرا لفظ تنها علامت معنا است و هیچ منعی وجود ندارد که یک علامت، دو چیز را نشان دهد و استعمال آن در هر دو معنا نیز حقیقت باشد، نه مجاز.[4]
گفتنی است که اشتراک لفظى و معنوى دو مفهوم نسبى هستند؛ به این معنا که یک لفظ ممکن است هم مشترک لفظى باشد و هم مشترک معنوى، ولى از دو جهت. مثلاً لفظ شیر به اعتبار اطلاق بر سه معناى متباین و متفاوت، مشترک لفظى است، ولى همین لفظ شیر به اعتبار اطلاق بر شیر انسان و گاو و گوسفند، مشترک معنوى است.[5]
با توجه به آنچه گفته شد روشن میشود که اشتراک معنوی به چند چیز از اشتراک لفظی متمایز میشود:
1. در اشتراک معنوی لفظ برای مفهوم کلی وضع شده، اما در اشتراک لفظی لفظ هم برای کلی و هم برای معنای شخصی وضع شده است.
2. در اشتراک معنوی به غیر از وضع واحد لفظ برای معنای کلی چیز دیگری وجود ندارد، در حالیکه در اشتراک لفظی منوط است به وضع لفظ واحد به وضعهای متعدد. به این معنا که هریک از این معانی به وضع مستقل موضوع له لفظ هستند.
3. آنچه باعث صحت استعمال لفظ در معانی متعدد در موارد مشترک معنوی میشود، همان اشتراک این معانی در معنای کلی است که آن معنا موضوع له لفظ است، اما مصحح برای استعمال لفظ در معانی متعدد در موارد اشتراک لفظی آن است که این لفظ وضع شده برای هر یک از معانی به وضع مستقل.
4. در اشتراک معنوی امکان تباین تام بین معانی وجود ندارد، در حالیکه در اشتراک لفظی تباین تام وجود دارد.[6]
 
 

[1]. ر. ک: ملکى اصفهانى، مجتبى‏، فرهنگ اصطلاحات اصول، مقدمه، سبحانى تبریزى، جعفر، ج ‏1، ص 72- 73، قم، عالمه، چاپ اول، 1379ش.                    
[2]. همان، ص 75.
[3]. ر ک: مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 28- 30، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403ق؛ ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص  72، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1387ش.
[4]. ر. ک: امام خمینی، تهذیب الاصول، ج 1، ص 69، قم، اسماعیلیان، 1382ق؛ فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص  72.
[5]. فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 76.
[6]. بحرانى، محمد صنقور على‏، المعجم الاصولی، ص 196- 197، قم، عترت، چاپ اول، 1421ق.
 
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها