1. تجربههای نزدیک به مرگ، همانگونه که از نامش پیدا است، هنگامی اتفاق میافتد که روح هنوز در این دنیا است، و ارتباط آن با بدن کاملاً قطع نشده است؛ از اینرو تحت تأثیر جسم و بدن است و کاملاً از حیطه تأثیرات جسم بیرون نرفته است. بنابراین هنوز عوامل محیطی و آگاهیهای مرتبط با آن میتواند در روح اثر گذار باشد؛
[1] در نتیجه کسانی که در محیط یهودیت و مسیحیت زندگی میکردند، و با تعالیم تورات و انجیل آشنا هستند؛ ممکن است تجربه و مشاهدهی آنها در همان قالبهای تورات و انجیل بروز و ظهور پیدا کند.
2. اگر چنین تجربههایی صحت داشته باشد؛ یعنی بهشتی که دیدهاند بدون جنسیت بوده است، منافات با بهشت قرآن یعنی بهشت همراه با جنسیت ندارد؛ چنانکه بهشت تورات و انجیل – حتی با فرض اینکه هیچ اشارهای به جنسیت در آنها نشده باشد - با بهشت قرآن ناسازگار نیست؛ زیرا شهود دارای درجات است؛ همانگونه که دیدن در این دنیا نیز دارای درجات است، که اگر فاصله دور باشد اشیاء به صورت شبح دیده میشوند و هر چه فاصله نزدیکتر باشد، واضحتر دیده میشوند؛ بنابراین ممکن است افرادی از درجات شهود پایینتری برخوردار باشند، در نتیجه بهشت را در فضایی غبارآلود ببینند و جنسیت برایشان واضح نباشد؛ اما قرآن کریم که کشف تام است حقیقت بهشت را بدون شبح و به صورت واضح بیان کرده است.
3. بر اساس مبانی محکم عرفانی و فلسفی، همهی تجربیات و کشف و شهودات با معیار کشف اتم محمدی؛ یعنی آیات و روایات متقن سنجیده میشوند و هر کشف و شهودی که مخالف با آن باشند پذیرفته نخواهند شد.
[2]