لطفا صبرکنید
بازدید
37221
آخرین بروزرسانی: 1404/06/22
کد سایت fa2310 کد بایگانی 1674 نمایه فرمانبرداری زنان در برابر مردان
طبقه بندی موضوعی Practical,زن
برچسب اطاعت|زن|شوهر|حقوق|تمکین|وظایف|فرمانبرداری
خلاصه پرسش
چرا در اسلام مادامی که زن از همسرش اطاعت کند، قابل تمجید و ستایش است؟
پرسش
چرا در اسلام مادامی که زن از همسرش اطاعت کند، قابل تمجید و ستایش است؟
پاسخ اجمالی

قوام، تحکیم و استمرار زندگی زناشویی به محبت، دوستی، تفاهم، احترام متقابل و به رسمیت شناختن و رعایت حقوق یکدیگر است. دین اسلام برای آن‌که محیط و اجتماع کوچکِ خانواده قوام پیدا کند و تداوم یابد، برای هر یک از زن و شوهر حقوقی در نظر گرفته و در مقابل این حقوق وظایفی را نیز برای آنان تعیین کرده است؛ چرا که خداوند هر جا حقی در نظر گرفته، تکلیفی را هم مقرر نموده است.

آنچه که مربوط به بحث ما است وظایفی است که همسران (زن و مرد) در قبال همدیگر دارند. و آن وظایفی است که خدای متعال برای انسان‌ها تعیین فرموده است. بنابر این انجام وظایف و تکلیف به اطاعت از خدا برمی‌گردد؛ مثلا اگر کسی به پدر و مادر مشرک و کافر خود خدمت کند و از ایشان -در غیر معصیت خدا- اطاعت کند، این شخص قابل ستایش و تمجید است و عملش ستودنی است، نه از آن جهت که از پدر و مادر کافر اطاعت کرده، بلکه از آن جهت که در راستای اطاعت خدا گام برداشته و در جهت اطاعت از خدا از ایشان اطاعت نموده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: "آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید".

بنابر این، اگر بانویی به جهت فرمان‌برداری از شوهرش قابل تمجید است، بدان جهت است که جامعۀ کوچک خانواده مثل سایر جوامع نیاز به مدیری دارد که برای ادارۀ جامعۀ خانواده، باید حرف آخر را بزند. البته به دلیل ویژگی‌هایی که مرد دارد این وظیفه به او واگذار شده است؛ از این‌رو، اطاعت زن از شوهر -در حدی که شرع مشخص نموده- در راستای تلاش او برای دوام زندگی، و در حقیقت اطاعت از خدا ارزیابی می‌گردد؛ لذا قابل تمجید و ستایش است.

البته باید توجه داشت که واگذاری این مسئولیت به مردان دلیل برتری مردان بر زنان نیست. در این جهت فرقی بین زن و مرد نیست؛ یعنی هر یک از زن و مرد که وظایفش را بهتر انجام دهد، در حقیقت بیشتر از خداوند متعال اطاعت کرده؛ و از این‌رو قابل تمجید و ستایش است.

 
پاسخ تفصیلی

 خدای متعال زن و مرد را از جهت جسمی و روحی به گونه‌ای آفرید که بدون هر یک نه پیدایش و بقای آنان امکان‌پذیر است و نه نیازهای جسمی و روحی هر یک، بدون دیگری به طور کامل برآورده می‌شود، و نه تکامل روحی و دینی هر یک به صورت فردی و اجتماعی امکان‌پذیر است. گویا هر یک پاره‌ای از یک موجود کامل‌اند و بدون هم ناقص و نسبت به هم مکمل‌اند.[1]

اطاعت از شوهر در راستای اطاعت از خدا

بنده کامل و مؤمن بنده‌ای است که در مسیر اطاعت خدا بوده و از خداوند فرمان‌برداری کند. به عبارت دیگر، جایگاه و رتبۀ انسانى و ایمانی هر شخص بستگی به میزان اطاعت او از خداوند متعال دارد. از این جهت فرقی بین زن و مرد، بزرگ و کوچک(مکلف) نیست. از نظر اسلام همۀ افراد جامعه دو نوع تکلیف دارند: فردی و اجتماعی.

  1. تکالیف و وظایفی که شامل عبادات و اخلاقیات فردی؛ مثل نماز (فرادی) روزه، حج، راستی، صداقت و... می‌شود.
  2. این قسم که بیشتر اعمال بندگان و مکلفان را به خودش اختصاص می‌دهد، شامل عبادات، معاملات، اخلاقیات که وظیفۀ شخص در قبال خانواده (اعم از فرزند، همسر، پدر و مادر و...) و بیرون از خانواده (مثل همسایه، دوستان، همکاران و...) را مشخص می‌کند، می‌شود.

آنچه که مربوط به بحث ما است وظایفی است که همسران(زن و مرد) در قبال همدیگر دارند و آن وظایف را خدا برای انسان‌ها تعیین فرموده است. بنابر این انجام وظایف و تکلیف به اطاعت از خدا برمی‌گردد؛ مثلا اگر کسی به پدر و مادر مشرک و کافر خود خدمت کند و از ایشان -در غیر معصیت خدا- اطاعت کند، این شخص قابل ستایش و تمجید است و عملش ستودنی است، نه از آن جهت که از پدر و مادر کافر اطاعت کرده، بلکه از آن جهت که در راستای اطاعت خدا گام برداشته و در جهت اطاعت از خدا از ایشان اطاعت نموده است. بنابر این، اگر زنی به دلیل فرمان‌برداری از شوهرش قابل تمجید است، می‌توان گفت که این بدان جهت است که جامعۀ کوچک خانواده مثل سایر جوامع نیاز به مدیری دارد و خداوند برای ادارۀ جامعۀ خانواده او را انتخاب نمود که باید حرف آخر را بزنند: "مردان، سرپرست و نگهبان زنانند".[2]

بر این اساس، اگر قیمومیت زندگی زناشویی به مرد واگذار شده، از آن‌رو است که قیام و دوام زندگی به این بستگی دارد، و زن با اطاعت از شوهر -در حدی که شرع مشخص نموده- در حقیقت از خدا اطاعت نموده که این قابل تمجید و ستایش است.   

البته باید توجه داشت که از سویی، واگذاری مدیریت خانواده به مردان بر اساس مصالح و خصوصیاتی بوده است که در مردان وجود دارد، و از سویی دیگر، وجود این ویژگی‌ها در مردان که موجب این حکم شده است دلیل برتری مردان بر زنان نیست.[3]

به عبارت دیگر، خدای متعال با توجه به آفرینش زن و مرد و تفاوت‌های روحی و جسمی آن دو، حقوق و تکالیف[4] زناشویی و خانوادگی خاصی به صورت مشترک و خاص برای هر یک قرار داده است تا تأمین کنندۀ نیازهای دنیوى و اخروى هر یک به صورت کامل باشد.

در زیر به برخی از این وظایف اشاره می‌شود:

وظایف زن و مرد در قبال یکدیگر

  1. زن و مرد وظیفه دارند در زندگی مشترک خانوادگی و زناشویی، نسبت به هم خوش‌رفتار، خوش‌رو و خوش‌گو باشند و از هرگونه بدرفتاری، ترش‌روی و بدگویی دوری نمایند.
  2. زن و مرد باید در پیشبرد و تحکیم زندگی خانوادگی، همکاری و همراهی داشته باشند، و معیار این همکاری هم بنابر راهنمایی شرع و انتظار عرف، فرهنگ، زمان، مکان و موقعیت آن دو است. به عنوان نمونه،‌ اگر عرف خانه‌داری، بچه‌داری، شیردهی بچه را به عهدۀ زن می‌داند و کارهای بیرون خانه را از وظایف مرد می‌داند، ‌هر دو در این امور محوله،‌ همکاری نمایند.
  3. زن و مرد، هر دو موظف‌اند در حد توانایی و مقتضای عرف زمان و مکان و موقعیت، در رشد و پرورش فرزند، کوشش نمایند.
  4. زن و مرد نباید رابطۀ نامشروع با فرد دیگری داشته باشند.

 وظایف زن در قبال مرد

  1. پذیرش ریاست شوهر: اگر در زندگی زناشویی و خانوادگی مشکلی و مسئله‌ای پیش آمد، حل آن با نظر نهایی شوهر است، ‌البته این وظیفۀ شوهر، نباید خارج از حسن معاشرت و معاضدت،‌ شرع و قانون باشد و باعث سوء استفادۀ شوهر شود.
  2. تبعیت از مرد در محل اقامت و مسکن، مگر این‌که این اختیار را شوهر به زن واگذار کرده باشد، و یا خلاف شأن اجتماعی زن باشد و یا ضرر جانی و جسمی برای زن داشته باشد.
  3. تبعیت از مرد، در خروج از منزل و ورود دیگران به منزل،‌ در حد عرف، مگر این‌که برای انجام تکالیف دینی، مثل حج واجب و یا برای انجام مداوا، یا ماندن در خانه ضرر جانی، بدنی و شرافتی، ‌برای زن داشته باشد.
  4. تبعیت از مرد در اصل شاغل بودن و نوع شغل، در صورتی که خلاف انتظار عرف زمان، مکان و موقعیت و جنسیت زن باشد.
  5. زن آرایش برای شوهرش نماید و برای غیر شوهرش بوی خوش استفاده نکند و الاّ نماز او مورد قبول واقع نخواهد شد.[5]

وظایف مردان در برابر زنان

  1. 1. رفتار نیکو با زنان:

1-1. دوستی با زنان از اخلاق پیامبران(ع) بود.[6]

1-2. اظهار دوستی با زنان، هرگز از یاد آنان نمی‌رود.

1-3. گذشت و بخشش نسبت به زنان، اگر رفتار بدی را مرتکب شدند.

1-4. خوش‌رویی و خوش‌رفتاری با زنان.

1-5. ترس از ذات حق تعالی که مبادا، حق زن خود را به جا نیآورد.

  1. الزامات اخلاقی:

2-1. نگاه به زن به عنوان گل باشد نه خدمت‌کار، تا طراوت و شادابی آن حفظ شود و کاری فراتر از حد متعارف، از زن خواسته نشود.

2-2. مشورت با زن در امور مهمۀ زندگی.

2-3. رعایت اخلاق و حقوق همبستری با زن.

  1. وظایف مالی و پرداخت نفقه:

3-1. تهیۀ غذا، در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.

3-2. تهیۀ پوشاک، در حد متعارف زمان،‌ مکان و موقعیت متناسب زن.

3-3. تهیۀ وسایل بیشتر و بهتر زندگی، پوشاکی، خوراکی، به ویژه در ایام عید.

3-4. تهیۀ وسایل آرایشی و تزیینی، در حد متعارف زمان،‌ مکان و موقعیت متناسب زن.

3-5. تهیۀ مسکن،‌ در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.

3-6. تهیۀ لوازم منزل در حد متناسب زمان،‌ مکان و موقعیت متناسب زن.

3-7. تهیۀ خدمت‌کار، اگر شأن اجتماعی و خانوادگی زن اقتضا دارد، یا اگر بیمار است.[7]

اینها اجمالی از وظایف مشترک زن و مرد و وظایف اختصاصی هر کدام بود. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "آنچه را رسول الله براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید".[8] و هر کدام از زن و مرد که بیشتر وظایفشان را انجام دهند، در حقیقت بیشتر از خداوند متعال اطاعت کردند، پس از این جهت قابل تمجید و ستایش هستند و فرقی بین زن و مرد نیست.


[1]. مصباح یزدی، محمد تقی، جزوۀ حقوق زن در اسلام، جلسۀ 209، ص 2096.

[2]. نساء، 34.

[3]. ر. ک: «قرآن و قوامیت مردان بر زنان»، 267.

[4]. بقره،233؛ نساء،4؛ نحل، 72 و 21؛ روم و آیات دیگر قرآن مربوط به حقوق و تکالیف زن و مرد.

[5]. حلیة المتقین، فصل 6، ص 76 – 79.

[6]. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، ج 2، ص 795، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1409ق؛ ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 3، ص 282، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.

[7]. اقتباس از نمایه: «وظایف زنان در برابر مردان»، 850.

[8]. حشر، 7.