لطفا صبرکنید
بازدید
8885
آخرین بروزرسانی: 1397/11/08
کد سایت fa94073 کد بایگانی 110582 نمایه خدا یاور مظلومان
طبقه بندی موضوعی ارتباط انسان و خدا,انسان و خدا,انسان و خدا
برچسب خدا|مظلوم|ظلم|انتقام|یاور
خلاصه پرسش
افرادی مورد ظلم و ستم قرار می‌گیرند، نه حمایت‌کننده‌ای دارند و نه توانایی مقابله! خداوند چه تدبیری برای آنان اندیشیده است؟!
پرسش
سلام؛ در زندگی مواردی پیش می‌آید که فردی ما را ناراحت می‌کند، به ما ظلم می‌کند، غیبت ما را می‌کند، ... و ما توان مقابله نداریم. آیا می‌شود در برابر تمام رفتارهای نامناسب دیگران سکوت کرد، به امید روزی که خدا پاسخ‌ آنها را بدهد؟ آیا خداوند انتقام ما را از آنها خواهد گرفت؟
پاسخ اجمالی
اگرچه نظام زندگی بشر در این دنیا به گونه‌ای نیست که تمام مظلومان بتوانند در همین دنیا، مجازات ظالمان را با چشمان خود ببینند، اما بی‌گمان ظالمان در نهایت به مجازات سختی دچار خواهند شد که شاید بخش کوچکی از آن هم در این دنیا باشد.
خداوند در قرآن کریم در آخرین آیه سوره شعراء می‌فرماید: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون‏». و در همین راستا، روایاتی ناظر به آن است که خداوند به صورت ویژه حامی افرادی است که به آنها ظلم شده و آن‌ مظلومان جز خدا یاوری را نمی‌بینند: [1]
1. پیامبر اسلام(ص): «خدا فرمود: غضب من بر آن فردی برافروخته خواهد شد که به شخصی ستم کند که یاوری جز من ندارد». [2]
2. پیامبر اسلام(ص): «وقتی بنده‌ای مورد ستم قرار بگیرد، اما دست یاری به سوی کسی دراز نکرده و اساساً کسى را نداشته باشد که او را یاری کند، وقتی رو به آسمان کرده و با خدا به گفت‌وگو بنشیند، خداوند می‌فرماید: لبّیک! من در دنیا و آخرت به یاری‌ات خواهم شتافت. من در برابر ستم‌کاری که ظلمش را متوجه فردی کند که جز من یاورى ندارد، بسیار خشمگین خواهم شد».[3]
3. امام باقر(ع): پدرم هنگام وفات وصیت کرد که از ستم به کسی که در برابرت هیچ یاورى جز خدا نمی‌‏یابد، پرهیز کن.[4]
4. امام صادق(ع): «ستمى سخت‏‌تر از آن ستم نیست که مظلومش یاورى جز خدا ندارد».[5]
 

[1]. سکوت خداوند در مقابل ظالمان»، 32752؛ «مرز میان گذشت و زیر بار ستم نرفتن»، 31610؛ عفو و گذشت در اسلام»، 45243؛ نبخشودن و اصرار بر قهر و جدایی»، 3653.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 72، ص 329، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، 1410ق.
[3]. بحار الأنوار، ج ‏72، ص 329 -330.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 331، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. همان.