جستجوی پیشرفته
بازدید
14340
آخرین بروزرسانی: 1399/01/30
خلاصه پرسش
برخی اهل سنت جایگاه خلافت را جایگاهی سیاسی و جایگاه امامت را جایگاهی دینی دانسته و با امامت ائمه هدی(ع) مشکلی ندارند. چرا این نظر توسط شیعیان مورد پذیرش نیست؟
پرسش
پاسخ به این سوال که برادران اهل سنت جایگاه خلافت را جایگاه سیاسی وجایگاه امامت را جایگاه دینی میدانند و با امامت ائمه هدی(ع) مشکلی ندارند،چیست؟
پاسخ اجمالی

اگرچه اهل سنت برای رهبری سیاسی، به سراغ ابوبکر و سایر خلفاء رفتند و گروهی از آنان امام علی(ع) را لایق و شایسته رهبری علمی و معنوی دانسته اند، ولی از نظر تشیع این تفکیک بین امامت و خلافت نمی تواند یک اندیشه درستی باشد. شیعه امامت را یک مفهوم خاصی می داند و معتقد است که امامت ادامه نبوت است و امام از تمامی شئون نبی (غیر از نزول وحی) برخوردار است؛ یعنی معتقد است که هر آنچه بر نبی لازم بوده، بر امام هم لازم بوده است. بر این اساس؛ همانگونه که تفکیک رهبری سیاسی از مرجعیت دینی برای پیامبر (ص) از منطق صحیحی برخوردار نیست، برای امام نیز چنین تفکیکی درست به نظر نمی رسد.

پاسخ تفصیلی

در ابتدا باید تذکر داده شود که اگرچه اهل سنت برای رهبری سیاسی، به سراغ ابوبکر و سایر خلفاء رفتند و گروهی از آنان امام علی(ع) را لایق و شایسته رهبری علمی و معنوی دانسته اند، ولی از نظر تشیع این تفکیک بین امامت و خلافت نمی تواند یک اندیشه درستی باشد.

 

آنان برای ارائه توجیهی عامه پسند گفتند رهبری سیاسی با رهبری معنوی تفاوت دارد؛ یعنی قائل به تفکیک این دو مقوله از همدیگر شدند و گفتند ضرورتی ندارد که رهبری سیاسی را کسی مانند امام علی(ع) برعهده بگیرد که از جهت علمی بر سایرین تقدم دارد.

 

البته در مورد مقامات معنوی و علمی نیز اگرچه جایگاه علی (ع) را برتر می دانند ولی اکثراً قائل به بسیاری از مقامات معنوی والایی که شیعه در مورد آن حضرت و سایر ائمه معتقد است، نیستند از جمله عصمت و مقامات باطنی؛ مگر عده خاصی از اهل سنت که قائل به مقامات بلند عرفانی خصوصا برای حضرت علی (ع) بوده اند.

 

اما باید توجه داشت که در نظر شیعه امامت مفهوم خاصی دارد . شیعه معتقد است که امامت ادامه نبوت است و در واقع امام از تمامی شئون نبوت (غیر از نزول وحی) برخوردار است. شیعه می گوید: هر آنچه بر نبی لازم بوده بر امام هم لازم است؛ مثلا اگر وظیفه نبی اصلاح امور مسلمین بوده امام هم باید این امور را به سامان برساند. هدایت در تمام ابعاد بر عهده پیامبر است و از این جهت لازم است که آن حضرت در تمام ابعاد معصوم باشد و چون بر عهده امام همان وظایف است، لازم است که امام معصوم باشد. بدین ترتیب اگر برای پیامبر لازم بوده که در مسائل سیاسی مانند مسائل دینی دخالت بکند و انسانها را به کمال برساند، بر امام بعد از نبی هم، چنین چیزی لازم است. مردم در همه این حوزه ها، چه دینی و چه سیاسی نیاز به هدایت دارند. به عبارت روشن تر نیاز مردم به معصوم تنها در زمینه مسایل معنوی نیست بلکه زمانی جامعه اسلامی می تواند به اهداف خلقت برسد که حاکم اسلامی بهترین راه را حتی از نظر سیاسی به مسلمین ارائه نماید و چنین چیزی امکان پذیر نیست مگر با عصمت امامان معصوم.

 

پس نیاز مسلمانان به چنین رهبری، محدود به زمان پیامبر نبوده است و نیاز بشریت نیز به هدایتِ همه جانبه و درست، اختصاصی به زمان پیامبر نداشته است و کسی که در همه حوزه های سیاسی و دینی و... اعلم باشد، نیز وجود داشته است. با این تفصیل می توان باور کرد که مدیریت این حوزه ها در اختیار انسانی پایین تر قرار گیرد.

 

تذکر این نکته هم ضروری است که حکومت دینی به معنای صحیح آن حکومتی است که جامعه را بر اساس قوانین الهی اداره کند و زمینه‏های رشد استعدادها و امکان رسیدن انسان‏ها به کمال و ایجاد جامعه‏ای برین، صالح و شایسته را برای مردم آماده سازد و با فسادهای اخلاقی، اجتماعی و... مبارزه کند.

 

در نگاه قرآن، پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی، اصلاح امور جامعه و برقراری مناسبات عادلانه، از اهداف نبوت و از تعالیم اساسی دین است. که پاره‏ای از آیات بر این مطلب گواهی می‏دهد. [1]

 

همچنین اختصاص حاکمیت، ولایت و سرپرستی همه جانبه مادی، معنوی، دنیوی و اخروی برای خدا، رسول و اولیای خاص او [2] و اثبات امامت و رهبری سیاسی - اجتماعی برای پیامبر(ص)، امام(ع) و منصوبان از ناحیه آنان [3] از جمله دلائل عدم جدایی دین از سیاست است.

 

با ذکر این نکات کاملا روشن می شود که جدا کردن حوزه سیاست از دیانت امکان پذیر نیست. و چون این جدایی امکان ندارد لازم است کسی متصدی امور مسلمین شود که هم در دین و هم در سیاست کامل ترین و صالح ترین مردم در زمان خویش باشد. البته این که چه شخصی این شرائط را دارا است در جای خود مورد بحث واقع شده است. ما بر اساس ادله موجود معتقدیم که امامان معصوم نه تنها برترین اشخاص در زمان خود بلکه عصاره خلقت هستند که خداوند آنان را برهان، حجت و نشانه برای هدایت همه جانبه انسانها قرار داده است.

 

برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به پاسخهای ذیل مراجعه کنید:

 

سؤال 321 (سایت: 2707) .

 

سؤال 614 (سایت: 671) .

 

 

[1] (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ) ، حدید ، آیه 25و (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ)   نحل ، آیه 36

[2] إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)    مائده ، آیه 55

[3] (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ...)    نساء ، آیه 58

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها