جستجوی پیشرفته
بازدید
5023
آخرین بروزرسانی: 1400/01/31
خلاصه پرسش
خلاصه¬ای از زندگی ابودجانه انصاری را بیان نمایید؟
پرسش
در مورد زندگی ابودجانه انصاری مطالبی را بیان نمایید؟
پاسخ اجمالی

ابودُجانه، سماک(مالک)[1] (بن اوس)[2] بن خرشه(خرثه)[3] بن لوذان بن عبدود،[4] انصاری ساعدی،[5] از قبیله‌ی بنی‌ثعلبة بن خزرج بن ساعده[6] خزرجی،[7] یکی از یاران نزدیک پیامبر خدا(ص) بود. نام مادرش حزمة بنت حرمله از قبیله‌ی بنی‌زعب از بنی‌سلیم بن منصور بود.[8]

همسر و فرزندان

در منابع تاریخی تنها یک فرزند به نام خالد -که نام مادر وی آمنه بنت عمرو بن اجش بود-، برای ابودجانه گزارش شده است.[9] البته برخی خالد را فرزند عبدالله بن سماک بن خرشه دانسته‌اند.[10] نسل و ذریه او تا قرن سوم در مدینه و بغداد حضور داشتند.[11]

از زندگی ابودجانه قبل از ظهور اسلام گزارشی دیده نشده است. اما زمانی که او اسلام آورد بت‌های بنی‌ساعده را شکست.[12] هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، وی از آن‌حضرت درخواست نمود تا در منزل وی اقامت نماید.[13]

رسول خدا(ص) بین ابودجانه و عتبه بن غزوان‏ پیمان اخوت قرار داد.[14]

حضور در جنگ‌ها

ابودجانه فردی شجاع بود[15] و هنگام رفتن به سمت نبرد با غرور گام برمی‌داشت که پیامبر(ص) فرمود: خداوند این‌گونه راه‌رفتن را جز در چنین صحنه‌ای دوست ندارد.[16] وی به دلیل این‌که در جنگ أحد همزمان با استفاده از شمشیر خودش و شمشیر رسول خدا(ص) می‌جنگید،[17] به «ذو السیفین» و یا صاحب دو شمشیر مشهور شد.[18] همچنین به دلیل پوشیدن زرهی ویژه، معروف به «مشهره»،[19] و «ذو المشهره» شد.[20]

ابودجانه در جنگ‌های زیادی شرکت داشت؛ از جمله:

  1. جنگ بدر: او از مجاهدان جنگ بدر بود، و در آن نبرد، دستمال سرخی را بر سر بسته و به همین دلیل شناسایی او آسان بود.[21]
  2. جنگ احد: اوج رشادت و ایثار ابودجانه را می‌توان در جنگ احد یافت؛ چراکه ابودجانه در این جنگ با رسول خدا(ص) تا پای جان و مرگ بیعت کرد،[22] و از هشت نفری بود که پیمان بستند تا هنگام مرگ همراه پیامبر(ص) خواهند بود[23] و این وعده و پیمان را نیز عملی نمود و تا لحظه آخر همراه آن‌حضرت پایداری کرد و به همین جهت مورد تقدیر و ستایش پیامبر(ص) قرار گرفت.

پیامبر(ص) روز جنگ احد شمشیری به دست گرفت و فرمود: چه کسی این شمشیر را می‌گیرد؟ همه جنگ‌جویان برای گرفتن آن اعلام آمادگی کردند! پیامبر(ص) دوباره پرسید: چه کسی آن‌را می‏گیرد، اما به شرط آن‌که حقش را ادا کند؟! مردم سکوت کردند. ابودجانه گفت: من می‌گیرم و حقش را ادا می‌کنم. شمشیر را گرفت و با آن سرهای مشرکان را از هم جدا می‌کرد، و این‌گونه رجز می‌خواند:

 «من کسی هستم که دوستم با من در دره و بن کوه و کنار خرما عهد بست که ناپدید نشوم و فرار نکنم و با شمشیر خدا و رسولش شمشیر بزنم‏».[24]

بعد از فرار برخی اصحاب در جنگ احد، ابودجانه در کنار پیامبر(ص) باقی ماند.[25] با سخت شدن شرایط و وقتی جان حضرتشان به خطر افتاد، ابودجانه خود را به روی ایشان افکند تا ایشان از آسیب تیرها در امان باشد.[26] در این جریان با این‌که تیرهای زیادی به پشت او[27] و یک تیر به انگشت او[28] برخورد کرد، ولی دست از حمایت خود برنداشت.[29]

به دنبال این رشادت‌ها بود که رسول خدا(ص) در حق او فرمود: خدایا! از ابودجانه راضی باش، همان‌گونه که من از او راضی هستم.[30]

جوان‌مردی وی در این جنگ وقتی نمایان شد که بر هند، همسر ابوسفیان - که مشرکان را به جنگ تحریک می‌کرد - چیره گشت، ولی از کشتن او خودداری نمود و گفت: شمشیر رسول خدا گرامی‌تر از آن است که بر سر زنی فرود آید.[31]

  1. جنگ بنی‌نضیر: وی در جنگ بنی‌نضیر شرکت کرد و از آن‌جا که شخص فقیری بود، پیامبر(ص) در هنگام تقسیم اموال قبیله‌ی بنی‌نضیر که به مهاجرین اختصاص داشت، به وی نیز سهمی بخشید.[32]

علاوه بر آن، ابودجانه در جنگ‌های خیبر،[33] حنین،[34] تبوک،[35] نقش مؤثری داشت و توانست چندین نفر از سران سپاه دشمن را به هلاکت برساند.[36]

مناقب

بر اساس برخی از روایات وی در دوران رجعت به دنیا برمی‌گردد و جزء یاران امام زمان(عج) خواهد شد:

  1. امام صادق‌(ع) فرمود: «همراه قائم(ع) که از پشت کوفه حرکت می‌کند 27 مرد حرکت می‌کنند که پانزده نفرشان از یاران حضرت موسی(ع) هستند که معاصران خود را به راه حق و عدالت دعوت می‌کردند و هفت نفر از اصحاب کهف هستند، بقیه‌ی آنها یوشع بن نون، سلمان، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر می‌باشند که آن‌حضرت یاری و دستورات ایشان را اجرا می‌کنند.[37]
  2. روزی ابودجانه بیمار شد و زید بن اسلم به عیادتش رفت و دید چهره‌‏اش می‌درخشد. از او پرسید: چرا چهره‌‏ات این چنین تابان است؟ وی پاسخ داد: در نظر خودم از همه‌ی کارهایم فقط دو کار، بسیار ارزنده و قابل اعتماد است، نخست این‌که در کاری که مربوط به من نبود سخن نمی‌گفتم، و دیگر آن‌که دلم نسبت به مسلمانان در کمال سلامت و تسلیم بود.[38]

آیات نازل شده در حق ابودجانه

  1. در جنگ احد وقتی اصحاب متواری شدند، و رسول خدا(ص) را تنها گذاشتند، امام علی(ع) به همراهی ابودجانه از آن‌حضرت(ص) دفاعی جانانه کردند و مشرکان را از اطراف آن‌حضرت پراکنده نمودند. در آن هنگام آیه‏های «وَ لَقَدْ کنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ ... تا آیه سَیجْزِی اللَّهُ الشَّاکرِینَ»،[39] در تحسین و تمجید امام علی(ع) و ابودجانه نازل شد.[40]
  2. ابن عباس در مورد آیه‌ی «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الَّذِینَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»،[41] معتقد است که این آیه در شأن امام علی(ع)، حمزه، عبیده، سهل بن حنیف، حارث بن صمه و ابودجانه نازل شده است.[42]

شهادت

ابودجانه در سال دوازدهم هجرت و به روزگار خلافت ابوبکر[43] در جنگ یمامه که با مسیلمه‌ی کذاب صورت گرفت، شرکت داشت[44] و در همان جنگ از ناحیه‌ی پا مجروج شد،[45] سپس به سمت مسیلمه حمله‌ور شده و او را زخمی کرد، اما مسیلمه نیزه‌ خود را به بدن او فرو برده و او زا به شهادت رساند.[46]

البته، برخی وی را با شخص دیگری به نام سماک بن خرشه انصاری)که هم‌نام او بود) اشتباه گرفته[47] و گفتند وی در جمع‌آوری خمس غنایم سرزمین‌های فتح شده در دوره عمر زنده بود.[48] و یا در نبرد قادسیه[49] و یا در سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین حضور داشت.[50] با این وجود، این نظرات مورد قبول تاریخ‌نویسان قرار نگرفت.[51]


[1]. مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 1، ص 157، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق.

[2]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1644، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق. اکثر مورخان نام اوس را در نسب ابودجانه ذکر نکرده‌اند. ر. ک: ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 3، ص 146، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[3]. ابن‏جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، محقق، رمضان، ابراهیم محمد و لحام، سعید محمد، ج 1، ص 251، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون‏، چاپ سوم، 1423ق.

[4]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 419، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.

[5]. الاستیعاب، ج ‏4، ص 1644.

[6]. ابن‏حبان، محمد بن حبان، تاریخ الصحابة الذین روی عنهم الأخبار، محقق، ضناوی، بوران‏، ص 126، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون‏، چاپ اول، 1408ق.

[7]. نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات‏، ‏مصحح، غضبان، عامر، مرشد، عادل‏، ص 407، دمشق، دار الرسالة العالمیة، چاپ اول، 1430ق.

[8]. الطبقات‏الکبری،ج ‏3، ص 419.

[9]. همان.

[10]. ابن قانع بغدادی، عبد الباقی، معجم الصحابة، محقق، قوتلای، خلیل ابراهیم‏، ج 5، ص 1959، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1424ق.

[11]. الطبقات‏الکبری، ج ‏3، ص 420.

[12]. همان، ص 461.

[13]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 2، ص 504، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق.

[14]. الطبقات‏الکبری، ج ‏3، ص 420.

[15]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 5، ص 96، بیروت، دار الفکر، 1409ق.

[16]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 337، بیروت، دار الفکر، 1407ق.

[17]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 3، ص 139، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.

[18]. صفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک، الوافی بالوفیات، ج 14، ص 35، بیروت، دار إحیاء التراث، 1420ق.

[19]. الاعلام، ج 3، ص 139.

[20]. امتاع الاسماع، ج ‏1، ص 159.

[21]. الطبقات‏الکبری، ج ‏3، ص 420.

[22]. همان.

[23]. امتاع الاسماع، ج ‏1، ص 148.

[24]. الطبقات‏الکبری، ج ‏3، ص 420.

[25]. امتاع الاسماع، ج ‏1، ص 148.

[26]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 202، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.

[27]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 516، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.

[28]. البدء و التاریخ، ج 4، ص 202.

[29]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، تحقیق، خلیل شحادة، ج 2، ص 435، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.

[30]. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق، مارسدن جونس، ج 1، ص 246، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق.

[31]. البدایة و النهایة، ج ‏4، ص 17.

[32]. ابن سید الناس‏، عیون الاثر، ج 2، ص 74، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول، 1414ق.

[33]. کتاب المغازی، ج ‏2، ص 654.

[34]. همان، ج ‏3، ص 902.

[35]. همان، ص 996.

[36]. همان، ج ‏2، ص 654 و 710.

[37]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 386، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.

[38]. الطبقات‏الکبری، ج ‏3، ص 420.

[39]. آل‌عمران، 143 –144 .

[40]. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی‏، محمد باقر، ج 1، ص 176 – 177، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق.

[41]. صف، 3.

[42]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 36، ص 24، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[43]. الطبقات‏الکبری، ج ‏3، ص 420.

[44]. همان.

[45]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 2، ص 652، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.

[46]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 130، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.

[47]. الاصابة، ج ‏3، ص 146.

[48]. البدایة و النهایة، ج ‏7، ص 121.

[49]. الاصابة، ج ‏3، ص 146.

[50]. البدایة و النهایة، ج ‏6، ص 337.

[51]. الاستیعاب، ج ‏2، ص 652.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود