جستجوی پیشرفته
بازدید
842
آخرین بروزرسانی: 1402/07/17
خلاصه پرسش
«یا دهر أفّ لک من خلیل ...» امام حسین(ع) در این ابیات به سرزنش روزگار پرداخته است! آیا این موضوع با بینش توحیدی همخوان است؟!
پرسش
امام سجاد(ع) می‌فرماید: پدرم شعرى مى‏خواند به این مضمون: اى روزگار پلید که دوست بدى بوده و صبح‌گاهان و شبان‌گاهان یاران و دنیاجویان کشته دارى، روزگار عوض نمی‌پذیرد، کار به دست خداى جلیل است، و هر زنده‏‌اى به راه مرگ می‌رود.(تاریخ طبری، ترجمه، ج 7، ص 3018) منظور امام حسین(ع) از این شعر چیست؟ آیا استناد مشکلات به روزگار، همخوان با بینش توحیدی است؟
پاسخ اجمالی

در منابع تاریخی و روایی از امام سجاد(ع) نقل شده است:

آن شبى که پدرم فردایش به شهادت رسید، عمّه‌‏ام زینب(س) در کنارم بود و از من پرستارى می‌کرد، پدرم با یارانش نیز در خیمه‌ای که از ما فاصله داشت بودند. جوین(غلام ابوذر) نزد ایشان بود و شمشیرشان را آماده و تیز می‌کرد، و پدرم این اشعار را می‌خواند:

یا دهر افّ‏ لک من خلیل‏

 

کم لک بالإشراق و الاصیل‏

من صاحب أو طالب قتیل‏

 

و الدّهر لا یقنع بالبدیل‏

و إنما الأمر الى الجلیل‏

 

و کلّ حیّ سالک سبیل

     

(اف بر تو اى زمانه؛ چه بد رفیقى هستى! چقدر در صبح و شام، همراهان و جویندگانت کشته شدند! روزگار قانع نمی‌‏شود کسى را به جاى دیگرى جایگزین کند. سرنوشت [انسان‏] به دست پروردگار است و هر زنده‌‏اى راهی را خواهد رفت).[1]

مقصود اصلی امام حسین(ع) از این شعر، همان‌‌گونه که در متن روایت آمده و امام سجاد(ع) نیز از آن برداشت کرده‌اند، قطعی شدن نزول بلا و بازگشت‌ناپذیر بودن آن است.[2]

اما این مطلب که چگونه سید الشهداء(ع) اموری را به روزگار نسبت می‌دهد و چگونه با بینش توحیدی سازگار است؟

ابتدا باید گفت؛ در این ابیات نیز فرازی وجود دارد که صریحا سرنوشت انسان را به دست خدا می‌داند (وإنما الأمر إلی الجلیل).[3]

علاوه بر آن؛ نسبت‌دادن بعضی از کارها به غیر خداوند با مستند بودن تمام امور به خداوند منافاتی ندارد؛[4] زیرا خدای متعال همه امور را بر اساس اسباب و مسببات آفرید و اداره می‌کند[5] و نسبت‌دادن تمام کارها به خدا، به معنای نفی واسطه‌ها و ‌تأثیرگذار نبودن علل و عوامل طبیعی نیست، و به این معنا نیست که خداوند همواره فاعل مباشر و مستقیم است. نگاه واقعی توحیدی آن است که سهم و نقش همه‌ی موجودات در نظام هستی در نظر گرفته شود و مجموعه نظام هستی به همان کیفیت حقیقی خود به خداوند نسبت داده شود.[6]

پاسخ نهایی آن‌که امام حسین(ع) در این ابیات، سرنوشت انسان را وابسته به روزگار نمی‌داند؛ بلکه روزگار را دوست و رفیقی بد معرفی کرده است.


[1]. ر. ک: ابو مخنف کوفى، لوط بن یحیى، وقعة الطفّ، ص 200، قم، جامعه مدرسین، چاپ سوم، 1417ق؛ ابن بابویه، محمد بن على، امالی، ص 156، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق/ 1362ش؛ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 93، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.

[2]. «فعلمت أن البلاء قد نزل». همان.

[3]. البته می‌توان ترجمه‌ دیگری از این مصرع داشت به این معنا که به سوی سرنوشتی تاریخی پیش می‌رویم که در این صورت، نمی‌توان آن‌را مرتبط با آنچه گفته شد، دانست.

[4]. ر. ک: منظور از علم الدهر

[5]. «أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ‏ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب‏». صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، ج 1، ص 6، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404 ق6؛ کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 183، تهران،  دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[6]. ر. ک: اصطلاحات کلامی

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها