جستجوی پیشرفته
بازدید
1052
آخرین بروزرسانی: 1402/02/07
خلاصه پرسش
تفاوت‌های میان آیه 58 بقره و آیه 161 اعراف که هر دو در مورد دستور خداوند به بنی‌اسرائیل برای ورود به سرزمین مشخصی است، ناظر به چیست؟
پرسش
سلام علیکم؛ در سوره بقره عبارت «ادخلوا هذه القریه» آمده، در حالی که در سوره اعراف به این صورت آمده است: «اسکنوا هذه القریه». سؤال این است که چرا برای یک مسئله دو عبارت مختلف به‌کار رفته است؟
پاسخ اجمالی

سرگذشت بنی‌‌اسرائیل در دوره‌های مختلف، بخش مهمی از قرآن را تشکیل می‌‌دهد. گاهی یک داستان به دلیل اهمیت بالا و نکته‌ها و پندهای موجود در آن، چندین بار در قرآن تکرار شده است که معمولا در هر تکرار، آن داستان از زاویه‌‌ای متفاوت، مورد بررسی و توجه قرار گرفته و نیز از الفاظی متفاوت برای بیان آن استفاده شده است. از جمله این موارد، دو آیه ذیل در مورد دستور خدا به بنی‌‌اسرائیل برای وارد شدن به سرزمین معین است:

«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ».[1]

«وَ إِذْ قیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکُمْ خَطیئاتِکُمْ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ».[2]

مفسران درباره اختلافاتی که بین این دو آیه وجود دارد، مطالبی ارائه کرده‌‌اند که البته برخی از آنها قطعی نیست؛ بلکه تنها برداشت شخصی خود آنان بوده و مستند به آیه‌ای دیگر و یا روایتی معتبر نیست.

نخست در مورد این‌که منظور از این شهر -که نامش صریحا در قرآن ذکر نشده- کدام شهر است، برخی تنها گفته‌اند که این شهر در سرزمین فلسطین بوده،[3] و گروهی نیز شهر اریحا در همین سرزمین را شهر مورد نظر اعلام کرده‌اند.[4]

با این‌که واژه «ادْخُلُوا» و «اسْکُنُوا» نزدیک به هم هستند و منافاتی با یکدیگر ندارند؛[5] اما «اسکنوا» کامل‌تر و تمام‌تر از «ادخلوا» است؛ زیرا اسکنوا خود مستلزم و دربرگیرنده ادخلوا است؛[6] از این‌رو در سوره اعراف عبارت «اسکنوا» آمده تا عبارت «ادخلوا» در سوره بقره را تفسیر کرده و بیان کند که ادخلوا در آن آیه، به معنای ورود به قصد اقامت در آن شهر است؛ نه صرف ورود.[7]

فرق بین دیگر فقرات دو آیه

  1. تفاوت بین «فَکُلُوا» و «وَکُلُوا» به تفاوت بین ادخلوا و اسکنوا برمی‌‌گردد. به دلیل این‌که ابتدا ورود صورت می‌گیرد و بعد اکل(خوردن)؛ از این‌رو، از حرف فاء که ترتیب بین دو کار را نشان می‌دهد، استفاده شده است؛ اما در سوره اعراف که واژه اسکنوا آمده، به دلیل این‌که می‌تواند سکونت، همزمان با استفاده از نعمت‌ها باشد، از واو که معنای معیت دارد، استفاده شده است. از جهتی دیگر، واردشدن یک حالتی است که محدود به زمان کوتاهی می‌شود و پس از وارد شدن به جایی، آن حالت از بین می‌رود؛ برخلاف سکونت که یک حالتی است که می‌تواند استمرار داشته باشد؛ لذا می‌تواند از حیث زمانی همراه با خوردن قرار گیرد؛ برخلاف حالت دخول که منقضی می‌شود و خوردن پس از آن صورت می‌گیرد.
  2. تفاوت دیگر، وجود کلمه «رَغَداً» در سوره بقره است؛ واژه‌‌ای که در سوره اعراف نیامده است. علت وجود این عبارت در سوره بقره باز هم به تفاوت بین دو کلمه «ادخلوا» و «اسکنوا» برمی‌گردد. به دلیل این‌که وارد شدن به یک شهر، آن هم اگر مسبوق به انجام مسافرت باشد، موجب خستگی می‌شود، خوردن و آشامیدن پس از آن لذت‌بخش‌‌تر خواهد بود؛ زیرا در چنین حالتی، انسان نیاز شدیدی به خوردن و آشامیدن پیدا می‌کند؛ برخلاف خوردن و آشامیدن پس از ورود و ساکن شدن.
  3. اختلاف بعدی مربوط به تغییر ترتیب در عبارت «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ» است که در سوره اعراف به صورت «وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً» آمده. در این تقدیم و تأخر نکته خاصی وجود ندارد و تنها این مطلب را می‌توان دریافت که دستور به ورود و سجده و دستور گفتن حطه،‌ بر یکدیگر تقدم و تأخر نداشته و هدف اصلی تنها اظهار تعظیم و خضوع و خشوع برای خدا بوده است.
  4. تفاوت دیگر بین دو واژه «خَطایاکُمْ» و «خَطیئاتِکُمْ» است که بیان‌گر این مطلب است که تفاوتی بین گناهان کم و زیاد وجود نداشته و هر شخصی که دستورات ذکر شده در آیه را انجام دهد، گناهان او بخشیده می‌شود.

اما اثر ذکر «واو» در عبارت «وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ» در سوره بقره و حذف آن در سوره اعراف آن است که این جمله در سوره اعراف یک جمله استینافی به شمار بیاید و پاسخی برای سؤال مقدری باشد که پرسیده بشود که بعد از مغفرت چه اتفاقی خواهد افتاد؟[8]


[1]. بقره، 58.

[2]. اعراف، 161.

[3]. ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج ‏1، ص 44، دمشق، مطبعة الترقی، چاپ اول، 1382ق.

[4]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج ‏5، ص 83، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[5]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏15، ص 38، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

[6]. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج ‏9، ص 90، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.

[7]. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‏5، ص 83.

[8]. مفاتیح الغیب، ج ‏15، ص 390- 391.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها