جستجوی پیشرفته
بازدید
68548
آخرین بروزرسانی: 1393/01/23
خلاصه پرسش
روایتی وجود دارد که پذیرفتن سخن حق از هر فردی باشد را توصیه می‌‌کند، اما روایت دیگری وجود دارد مبنی بر این‌که اگر به سخن هر فردی گوش فرا دهیم، گویا او را پرستیده‌‌ایم. این دو روایت چگونه قابل جمع است؟
پرسش
چگونه می‌‌توان به دو روایت زیر عمل کرد: الف. «اُنْظُرْ اِلی ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلی مَنْ قالَ». ب. «هر کس که به گوینده‌‌ای گوش دهد براستی که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، براستی که ابلیس را پرستیده است». توضیح بیشتر این‌‌که: اگر بخواهیم به سخنان کسی گوش کنیم (اُنْظُرْ اِلی ما قالَ ) و آن‌را سبک و سنگین کنیم که در این صورت لازم می‌آید که در مواقعی ابلیس را بپرستیم.
پاسخ اجمالی
در روایت اوّل واژه «انظر» به کار رفته است و از شنونده اندیشمند و دارای قدرت تحلیل، خواسته شده است که سخن را گوش فرا داده، اما با تأمل و تفکر - که به یک معنا نقد آن سخن است - در آن اندیشه کند که اگر آن سخن مفید بود از آن بهره‌مند شده و گرنه آن‌را را وا گذارد. بنابراین ساحت سخن و گوینده آن تفکیک شده است. اما در روایت دوم واژه «اصغی» به کار رفته که به معنای تمایل داشتن است و مخاطب کسانی هستند که قدرت تحلیل کمتری داشته و بدون تأمل به سخنی گوش فرا داده و به سرعت جذب آن می‌‌شوند.
 
پاسخ تفصیلی
هرچند ظاهر دو روایت مطرح شده در پرسش با یکدیگر قدری ناسازگاری داشته، اما با دقت و تأمل بیشتر این ناسازگاری برطرف می‌شود.
روایت اوّل: سخن ژرفی است از امام علی(ع) که فرمود: «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏»؛[1] حکمت را از کسى که آن‌را برای تو می‌آورد، بگیر و به آنچه گفته است، بنگر و به [شخصیت‏] گوینده نگاه نکن.
روایت دوم: امام جواد(ع) فرمود: «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَانَ»؛[2] هر کس به سخن سخنرانى گوش دهد، او را پرستش کرده است. پس اگر او از خدا سخن بگوید، خدا را پرستیده است، و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید، ابلیس را عبادت کرده است.
همچنان‌که ملاحظه می‌گردد؛ روایت اول بیانگر این است که به گفته توجه شود، نه به گوینده و در روایت دوم گفته شده که گوش فرا دادن به سخنان هر کسی، تبعیّت و پیروی از او را در پی خواهد داشت. اکنون با ملاحظه دقیق و تأمل در متن عربی این دو روایت، باید گفت:
1. در روایت اوّل، کلمه «انظر» به کار رفته است که به معنای «نگاه کن» است. این نگاه توأم با تأمّل و تفکّر است؛ زیرا واژه نظر در عربی با تأمل و تفکّر همراه است و منحصر به دیدن معمولی نمی‌شود، چنان‌که راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید: «نَظَر»؛ یعنی بر گرداندن و توجه دادن چشم ظاهر و چشم باطن براى دیدن و ادراک چیزی است. که مقصود از این عمل، تأمل و تحقیق درباره آن است. و نیز مقصود از دیدن و تأمّل، به ‌دست آوردن معرفت و شناختى است که بعد از تحقیق حاصل می‌شود و آن‌را «رؤیة» گویند.[3] در قرآن کریم نیز این واژه بسیار به ‌کار رفته است که عمدتاً نیز به معنای تأمّل و تدبّر است؛ مثلاً در این آیه شریفه آمده است: «قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض»؛‏‏[4] بگو، با دقت تمام به آسمان‌ها و زمین نگاه کنید [تا نشانه‌هاى قدرت خدا را ببینید]. در این آیه مراد از «انظروا» نگاه کردن و دیدن تنها با چشم نیست، بلکه علاوه بر آن، با تفکّر و تدبّر باشد.
واژه «أصغی» در روایت دوم؛ از ریشه «صغو» و «صغی» به معنای میل و توجه نشان دادن است.[5] به ‌گونه‌ای که این میل با همراهی است.[6] مانند این‌که گفته شده: «و صَغَتِ الشَّمْسُ: مالَتْ للغُروبِ»؛[7] آفتاب میل به غروب کرد. «اصغاء» به معناى استماع، در حقیقت میل و توجه دادن گوش است به طرف سخن.[8] همان‌طور که در نهج البلاغه آمده است: «فَأَصْغَیْتُ إِلَیْهِ سَمْعِی‏»؛[9] گوشم را به طرف عقیل متمایل کردم؛ یعنی به سخنش گوش دادم. در قرآن هم این واژه به معنای متمایل شدن و رغبت آمده است: «وَ لِتَصْغى‏ إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِیَرْضَوْهُ وَ لِیَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُون»؛[10] نتیجه (وسوسه‌هاى شیطان و تبلیغات شیطان‌صفتان) این خواهد شد که دل‌هاى منکران قیامت، به آنها متمایل گردد و به آن راضى شوند و هر گناهى که بخواهند، انجام دهند!
آنچه که از مطالب فوق به ‌دست می‌آید این است که؛ این دو روایت نه تنها تعارض و تنافی با یکدیگر ندارند، بلکه به بخشی از ابعاد مهم تربیتی انسان اشاره می‌کنند و او را نسبت به پیچیدگی‌های زندگی‌اش آگاه می‌نمایند. در روایت اول؛ سفارش به تدبّر و تفکّر در سخنان شده است و انسان را از قضاوت‌های سطحی و بدون تأمل برحذر می‌دارد، گاه ممکن است سخن ارزش‌مندی از زبان کسی گفته شود که گرچه به لحاظ عقاید و یا رفتارهای فردی و اجتماعی، فرد شایسته‌ای نباشد، اما سخن او را می‌توان به بوته نقد و بررسی نهاد و موارد ارزش‌مند آن‌را با تفکر و تأمل جدا نموده و از آن استفاده نمود.
اما در روایت دوم؛ تمایل و توجه به سخن گوینده مطرح است، که نوعی تبعیّت و همراهی با وی را بدون تفکر و تأمل در پی دارد و این، گاهی می‌تواند خطرناک باشد؛ زیرا پیروی از کسی که سخنی از جانب خداوند نمی‌گوید امکان انحراف و نهایتاً تباهی وجود دارد. امام جواد(ع)، فرد را از تمایل، پیروی و متابعت بدون سنجش و تفکّر از سخنی که از دهان کسی بیرون می‌آید برحذر داشته است؛ زیرا یک سخن باطل ممکن است در قالب‌های جذّاب عرضه شود و به همین دلیل انسان نیز بدون نقد و بررسی و تفکر و تأمل تحت تأثیر قرار گیرد.
2. در روایت اوّل؛ تأکید بر سخن خوب و منطقی است، نه فردی که سخن می‌گوید؛ یعنی در حقیقت حوزه فکر و عمل فرد از یکدیگر تفکیک داده شده است. و به عبارت بهتر؛ به شنونده سخن تأکید شده است که با تفکیک ساحت سخن و گوینده آن به تقویت استقلال فکری و عقل خود پرداخته و با گزینش دقیق گفته‌ای که شنیده است، بتواند صرف نظر از شخصیت قائل آن، به بهره‌برداری از آن بپردازد.
این در حالی است که در روایت دوم هم ساحت سخن و هم حوزه عمل و واقعیت‌های بیرونی و عینی سخنران مراد است؛ بدین معنا که فرد با شنیدن سخن تمایل به عمل نیز پیدا می‌کند، بدون در نظر گرفتن و تفکر درباره این‌که چنین سخنی اگر از سوی شیطان باشد و شخص شنونده نیز تمایل به آن داشته باشد به ناچار از جمله عاملان به آن قرار خواهد گرفت و پیرو شیطان و یا به تعبیر روایت عبد شیطان خواهد شد.
3. به نظر می‌رسد که مخاطبان هر دو روایت نیز با یکدیگر متفاوت باشند. مخاطب روایت اول، کسانی هستند که در مسئله‌ای تسلط نسبی داشته و به حیطه آن آگاه هستند و یا این‌که در حال تعلیم و آموزش برای علمی و یا حرفه‌ای می‌باشند و تا حدودی به آن چیزی که می‌شنوند آگاهی اجمالی دارند، بنابراین، آنچه را که می‌شنوند با تأمّل و تفکّر در ذهن خود نقد و بررسی خواهند کرد و موارد درست آن‌را گرفته و به‌کار خواهند بست. این در حالی است که در روایت دوم، مخاطبان افرادی هستند که بر چیزی که می‌شنوند آگاهی ندارند و ممکن است جذابیت سخنان باطل آنان را به خود جذب کرده و در گروه تبعیت کنندگان شیطان قرار دهد.
بر این اساس، افرادی که توانایی علمی چندانی برای تحلیل دقیق سخنان نداشته و شخص سخنران و شیوه سخنرانی در آنها تأثیر بیشتری از خود سخن دارد، عملاً نمی­توانند از فرمول «انظر الی ما قال» که برای اندیشمندان است استفاده کنند و در همین راستا، این‌گونه افراد در پذیرش یک سخن باید به شخصیت گوینده «من قال» نیز توجه داشته باشند. البته یک فرد می‌تواند بسته به میزان دانشی که دارد، در برخی موارد از توصیه روایت اول استفاده کرده و در مواردی که دانش او کمتر است به توصیه روایت دوم پایبند باشد.
 

[1]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق و مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 241، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1376ش؛ تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم‏، محقق و مصحح: رجائى، سید مهدى‏، ص 361، دار الکتاب الإسلامی‏، قم، چاپ دوم، 1410ق.‏
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏6، ص 434، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. «النَّظَرُ: تَقْلِیبُ البَصَرِ و البصیرةِ لإدرَاکِ الشی‌ءِ و رؤیَتِهِ، و قد یُرادُ به التَّأَمُّلُ و الفَحْصُ، و قد یراد به المعرفةُ الحاصلةُ بعد الفَحْصِ، و هو الرَّوِیَّةُ»؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن‌، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 812، دارالقلم‏، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[4]. یونس، 101.
[5]. مفردات ألفاظ القرآن، ص 485؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‌14، ص 461، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‌4، ص 130، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش.
[6]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج ‌19، ص 600، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1414ق.‌
[7]. تاج العروس من جواهر القاموس، ج ‌19، ص 599؛ قاموس قرآن، ج ‌4، ص 130.
[8]. قاموس قرآن، ج ‌4، ص 130.
[9]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، خطبه 224، ص 346، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[10]. انعام، 113.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود