جستجوی پیشرفته
بازدید
47386
آخرین بروزرسانی: 1402/05/03
خلاصه پرسش
معنا و معیار «باکره» و «ثیبه» بودن در فقه چیست؟
پرسش
مراد از «باکره» و «ثیبه» در فقه چیست؟ و دارای چه معیاری است؟
پاسخ اجمالی
عنوان ثیبه در فقه، موضوع بخشی از احکام شرعی قرار گرفته از این رو علما و فقهای شیعه و سنی برای تبیین و روشن شدن موضوع آن، مفهوم «ثیبه» و «باکره» را مورد بررسی قرار داده‌اند. با توجه به اختلاف عرف و لغت و روایات در مفهوم این دو، بین فقها نیز اختلاف دیدگاه وجود دارد که نتیجه بررسی و جمع بین عرف و لغت و روایات را می‌توان در سه دیدگاه به شرح زیر خلاصه کرد.
الف؛ هر دختری که پرده بکارت خود را از دست بدهد، ثیبه خواهد شد.
ب؛ ثیبه زنی است که شوهر کرده باشد و با نزدیکی از سوی شوهر از او ازاله بکارت شده باشد.
ج؛ هر زنی که شوهر کرده باشد هر چند تماس جنسی هم نداشته و پرده بکارتش باقی باشد، ثیبه خواهد بود.
 
پاسخ تفصیلی
عنوان ثیّبه در فقه، موضوع پاره‌اى از احکام‌ شرعى قرار گرفته است؛ از این‌رو باید مفهوم دقیق آن مورد بررسی قرار گیرد تا در تشخیص مصداق، و مترتب نمودن حکم بر آن دچار مشکل و اشتباه نشویم.
در معنای «باکره» و «ثیّبه» بین فقهای شیعی - حتی بین اهل سنت - اختلاف دیدگاه به شرح زیر وجود دارد:
دیدگاه فقهای شیعه
1. برخی –مانند شهید ثانی- می‌گویند: «مراد از ثیبه کسی است که بکارتش به سبب جماع و آمیزش یا غیر آمیزش از بین رفته باشد، اما از بین رفتن ولایت پدر در ازدواج، مشروط به این است که بکارتش با آمیزش از بین رفته باشد اگر بکارتش به غیر جماع و آمیزش از بین برود حکم باکره را دارد».[1]
2. نراقی(ره) در مستند می‌گوید: «اگر بکارتش به غیر وطی از بین برود حکم باکره را دارد. همچنین حکم باکره را دارد کسی که بکارتش با زنا از بین برود، و اگر ازدواج کند و قبل از آمیزش شوهرش بمیرد یا او را طلاق دهد ولایت پدر ساقط نمی‌شود».[2] پس ظاهر کلام ایشان این است که ثیبه شدن به از بین رفتن بکارت، به سبب جماع و آمیزش از راه شرعی تحقق خواهد یافت.[3]
3. ظاهر کلام برخی[4] نیز این است که معیار در ثیّبه شدن فقط ازدواج است و به مجرّد ازدواج، بر دختر، اطلاق ثیبه می‌شود حتی اگر قبل از نزدیکی و ازاله بکارت، شوهرش بمیرد یا او را طلاق دهد. اما از بین رفتن بکارت به غیر جماع و آمیزش مانند مرض، ورزش و...، دختر را از بکر بودن خارج نمی‌کند ولی با از بین رفتن بکارت به سبب زنا یا وطی به شبهه بعید نیست که الحاق به باکره شود.[5]
دیدگاه فقهای اهل سنت
1. شافعیه: ثیبه به زنی اطلاق می‌شود که با او از جلو جماع و آمیزش شده باشد چه این آمیزش، از راه شرعی و نکاح صورت گرفته باشد یا از راه غیر شرعی.[6]
2. حنفیه: بکر، اسم است برای زنی که اصلاً با او مجامعت و آمیزش نشده باشد. ولی ثیبه به زنی گفته می‌شود که با او از راه ازدواج صحیح یا فاسد یا به سبب وطی به شبهه یا به زنا حتی یک‌بار یا به زنایی که چند بار صورت گرفته ولی بر او حد جاری نشده، آمیزش شده باشد.[7]
3. مالکیه: ملاک در ثیبه بودن، از بین رفتن بکارت به سبب آمیزش از راه ازدواج صحیح یا ازدواج فاسدی که موجب حد نشود، است و بر کسی که بکارتش از بین نرفته باشد و یا بکارتش به سبب زنا یا به سبب امور دیگری مانند صدمه دیدن یا زیاد شدن سن از بین رفته باشد، باکره گفته می‌شود.[8]
4. حنبلیه: ثیب، زنی است که بکارتش به سبب آمیزش از جلو زائل شده باشد چه این آمیزش، به عقد صحیح باشد و یا عقد فاسد و یا زنا. اما اگر به غیر این موارد بکارت از بین برود، مانند آمیزش از پشت، یا به سبب مریضی یا پیری، و مانند آن، آن زن باکره است.[9]
آنچه از مجموع نظرات و دیدگاه‌های فقهای شیعه و اهل سنت استفاده می‌شود؛ این است که با یکدیگر اتفاق‌نظر ندارند. بنابراین، لازم می‌آید با کمک از عرف، معنای لغوی و روایات، معنای دقیق‌تری از ثیّبه بودن ارائه شود.
باکره و ثیبه در لغت
بیشتر اهل لغت می‌گویند: «ثیّب، زنی است که ازدواج کرده و بعد از مس و دخول از جانب شوهر، از او به هر طریقی (طلاق یا وفات) جدا شده است».[10]
برخی دیگر می‌گویند: «ثیّب، از ریشه ثوب به معنای رجوع و برگشتن به حالت اولیه‌اش می‌باشد و زن ثیبه زنی است که از شوهرش بر گشته است».[11] طبق این نظر، ملاک جدا شدن از شوهر است نه مس و ازاله بکارت.
بنابر این قدر جامع و متیقن، از کلمات اهل لغت این است که ثیب بودن دارای سه شرط است: الف. ازدواج کردن، ب. نزدیکی و آمیزش، ج. جدا شدن از شوهر.[12]
باکره و ثیبه در عرف
اما در عرف، اگر پرده بکارت باقی باشد می‌گویند باکره است و اگر پرده بکارت از بین رفته باشد می‌گویند ثیبه است.[13]
باکره و ثیبه در روایات
برخی از روایات، معیار و ملاک ثیبه و باکره بودن را ازدواج و عدم ازدواج، دانسته‌اند؛ چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید: «زنی که ثیّب است (یعنی قبلاً ازدواج کرده باشد) مالک و صاحب اختیار امور خودش است و می‌تواند هر مردی را که هم‌شأن او است برای خودش خواستگاری و با او ازدواج کند».[14]
دسته دیگر؛ علاوه بر ازدواج، دخول و آمیزش را ملاک ثیبه بودن و سقوط اذن پدر بیان نموده‌اند؛ مانند این‌که در روایتی از امام موسی بن جعفر(ع) سؤال شد: آیا پدر صلاحیت دارد که دختر خود را بدون اذن او به تزویج کسی درآورد؟ امام(ع) فرمود: «بله! فرزند نمی‌تواند مخالفت کند مگر این‌که دختری باشد که قبلاً ازدواج کرده و با او دخول شده باشد(ثیب) که در این صورت شوهر دادنش بدون رضایت و اجازه او جایز نیست».[15]
با نگاه جامع به هر دو گروه از روایات می‌توان بین آنها جمع عرفی نمود و گفت: در حقیقت ملاک و معیار در هر دو گروه از روایات، همان نکاح و ازدواج است، اما چون غالباً ازدواج منجر به آمیزش و نزدیکی می‌شود روایات دسته دوم، قید آمیزش و دخول را از باب غالبیت ذکر نموده‌اند. پس دخول و آمیزش خصوصیت نداشته و معیار برای باکره و ثیبه بودن نیست. بنابراین، ثیبه زنی است که شوهر کرده باشد هر چند دخولی صورت نپذیرفته و پرده بکارتش باقی باشد.[16]
ولی برخی از فقها گفته‌اند: لفظ نکاح، در روایات دسته اول را بر فرد غالب آن که نکاح همراه با دخول و آمیزش است حمل می‌کنیم و می‌گوییم در هر دو گروه از روایات، ملاک و معیار در باکره و ثیبه بودن آمیزش و عدم آمیزش به سبب نکاح و ازدواج است، بنابراین، ثیبه زنی است که شوهر کرده باشد و با نزدیکی از سوی شوهر از او ازاله بکارت شده باشد.[17]
 

[1]. عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على‌، مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام‌، ج 7، ص 144،‌ قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة‌، چاپ اول، 1413 ق‌.
[2]. نراقى، مولى احمد بن محمد مهدى، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة،‌ ج 16، ص 123،‌ قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، 1415ق.‌
[3]. مکارم شیرازى، ناصر،‌ أنوار الفقاهة، کتاب النکاح، ص 284،  قم، مدرسة الإمام علی بن أبی‌طالب(ع)، چاپ اول، 1425ق.
[4]. صاحب عروة الوثقی.
[5].‌ طباطبایى یزدى، سید محمد کاظم‌، العروة الوثقى فیما تعم به البلوى(المحشّٰى)، گردآورنده، محسنى سبزوارى‌، احمد، ج 5، ص 625، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، 1419ق؛ أنوار الفقاهة، کتاب النکاح، ص 284.
[6]. بصری بغدادی، أبو الحسن علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی، محقق، معوض، علی محمد، عبد الموجود، عادل أحمد، بیروت، ج 9، ص 68، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1419ق.
[7]. «البکر اسم لامرأة لم تجامع أصلا... و الثیب هی الموطوءة بنکاح صحیح أو نکاح فاسد أو بشبهة أو زنا حدث به و لو مرة أو زنا تکرر منها و أن لم تحد به»؛ جزیرى، عبد الرحمن، غروى، سید محمد، یاسر مازح، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت وفقاً لمذهب أهل البیت(ع)، ج 4، ص 57 - 58، بیروت، دار الثقلین، چاپ اول، 1419ق؛ و نیز ر.ک: ابن نجیم مصری، زین الدین بن إبراهیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، ج 3، ص 124، بیروت، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، بی‌تا.
[8]. «البکر هی التی لم تزل بکارتها بوطء فی عقد صحیح أو فاسد یدرأ عنها الحد، أما إذا زالت بکارتها بزنا و لو تکرر منها على الأرجح، أو عارض آخر کتقدم فی السن أو صدمة أو غیر ذلک فإنها بکر.»؛ الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت(ع)، ج ‌4، ص 58‌.
[9]. الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت(ع)، ج ‌4، ص 61؛ بهوتی حنبلی، منصور بن یونس، دقائق أولی النهى لشرح المنتهى، ج 2، ص 636، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1414ق.   
[10]. «الثَّیِّبُ من النساءِ: التی تَزَوّجَتْ و فارَقَتْ زَوْجَها بأَیِّ وجْهٍ کان بَعْدَ أَنْ مَسَّها. و قال ابن السکیت: و ذلک إذا کانت المرأة قد دُخِلَ بها»؛ جوهرى، اسماعیل بن حماد‌، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)‌، محقق، مصحح، عطار، احمد عبد الغفور، ج 1، ص 95،‌ بیروت، دار العلم للملایین‌، چاپ اول، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 248، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[11]. «ثَّیِّب: التی تثوب عن الزوج»؛ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن‏، محقق، مصحح، داوودى، صفوان عدنان‏، ص 180، واژه «ثیب»، بیروت، دمشق، دار القلم، الدار الشامیة،‏ چاپ اول، 1412ق.
[12]. أنوار الفقاهة، کتاب النکاح، ص 285.‌
[13]. همان.‌
[14]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: فِی الْمَرْأَةِ الثَّیِّبِ تَخْطُبُ إِلَى نَفْسِهَا قَالَ هِیَ‏ أَمْلَکُ‏ بِنَفْسِهَا تُوَلِّی أَمْرَهَا مَنْ شَاءَتْ إِذَا کَانَ کُفْواً بَعْدَ أَنْ تَکُونَ قَدْ نَکَحَتْ رَجُلًا قَبْلَهُ‏»؛ کلینى، محمد، الکافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 5، ص 392، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[15]. «مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ هَلْ یَصْلُحُ لَهُ أَنْ یُزَوِّجَ ابْنَتَهُ بِغَیْرِ إِذْنِهَا قَالَ نَعَمْ لَیْسَ یَکُونُ لِلْوَلَدِ أَمْرٌ إِلَّا أَنْ تَکُونَ امْرَأَةً قَدْ دُخِلَ بِهَا قَبْلَ ذَلِکَ فَتِلْکَ لَا یَجُوزُ نِکَاحُهَا إِلَّا أَنْ تُسْتَأْمَرَ»؛ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 20، ص 286، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[16]. انوار الفقاهه، ص 286.‌
[17]. همان.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود