جستجوی پیشرفته
بازدید
36038
آخرین بروزرسانی: 1394/04/22
خلاصه پرسش
نظر اسلام در مورد چانه‌زدن در معاملات چیست؟
پرسش
آیا این حدیث از پیامبر(ص) و یا ائمه(ع) نقل شده و صحت دارد: «در هنگام معامله یا خرید، جهت گرفتن تخفیف، آن‌قدر چانه بزنید که عرق کنید»؟
پاسخ اجمالی
جمع‌بندی روایات موجود در این زمینه، ناظر به آن است که افراد باید تلاش کنند تا در معاملات خود ضرر فاحش نکرده و اموال خود را به سادگی در اختیار افراد گران‌فروش و کلاه‌بردار قرار ندهند. در همین راستا اگر خریدار، قیمت اعلام شده از سوی فروشنده را - بویژه در کالاهای ارزش‌مند و گران‌قیمت - بالاتر از حد معمول بداند، بهتر است با چانه‌زدن، قیمت اعلامی را جهت منافع خود کاهش دهد، اما با این وجود، در مورد کالاهای کم‌ارزش و یا آن دسته از کالاهایی که قیمت اعلامی آنها عرفاً قیمتی مقطوع به شمار می‌آید، توصیه شده است که اصرار بر چانه‌زنی نشود.
 
پاسخ تفصیلی
از مهم‌ترین موضوعاتی که با زیرشاخه‌های فراوان در فقه اسلامی وجود دارد؛ موضوع معاملات می‌باشد که در آن احکام فقهی و اخلاقی بسیاری وجود دارد. یکی از آنها، رعایت انصاف در معامله است. در اسلام با این‌که درصد مشخصی برای سود در معامله تحمیل نشده،[1] اما به دفعات به رعایت انصاف در معامله توجه شده است.
با این حال؛ نبود انصاف و متفاوت‌بودن سودی که فروشندگان مختلف دریافت می‌کنند و نیز مقدار انصافی که خریداران برای خرید یک جنس از فروشنده دارند، باب گفت‌وگو میان فروشنده و خریدار را بر روی قیمت اعلامی - در عرف عامیانه از آن به «چانه‌زدن» تعبیر می‌کنند - باز کرده است. لذا هم فروشنده و هم خریدار می‌توانند بدان اقدام کنند. در این موضوع، روایاتی وجود دارد، برخی از آنها به چانه‌زنی توصیه کرده و برخی خودداری از آن‌را سفارش می‌کنند. در ذیل این روایات را مرور می‌کنیم.
جواز چانه‌زدن
امام باقر(ع) فرمود: «برای دریافت مبلغ بیشتر با مشترى چانه بزنید؛ زیرا اگر قیمت بالاتر(اما عرفاً مناسب) به شما پرداخت کند، شیرین‌کام‌تر خواهید بود و هرآن‌که در خرید و فروش دچار ضرر شود، نه کارش پسندیده است نه اجری خواهد برد».[2]
این توصیه‌ای به فروشندگان است که مبادا از ترس گران‌فروشی به مفت‌فروشی روی آورده و در دراز مدّت ورشکستگی خود را رقم زنند.
از امام صادق(ع) درباره مردى پرسیدند که کالایى دارد و قیمت مشخصى روى آن می‌گذارد و اگر کسی چانه نزند، کالا را با همان قیمت اعلام شده به او می‌فروشد، اما اگر به فردی که چانه‌زده و از خرید با این قیمت خودداری می‌کند، کالای بیشتری را در مقابل همان قیمت اعلامی در اختیارش قرار دهد(تا تشویقی برای خرید باشد)، آیا چنین رویکردی اشکال دارد؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: «اگر به حسب مورد به دو یا سه نفری که چانه زده‌اند کالای بیشترى نسبت به دیگران بدهد، اشکالى ندارد، اما این‌که این روش را به عنوان رویکردی ثابت مورد توجه قرار دهد پسندیده نیست».[3]
علاوه بر اینها، روایات دیگری نیز وجود دارند که چانه‌زدن را مجاز اعلام می‌کند.[4]
از طرفی پیشوایان معصوم(ع) خود در خرید برخی کالاها، چانه می‌زدند که البته این رویکردی دائمی برای آن بزرگواران نبود:
راوی می‌گوید: با گروهی از زائران بیت الله در سرزمین مِنا بودیم و در آن سال، گوسفند کم بود، امام صادق(ع) را دیدیم که به شدت مشغول چانه‌زدن با فروشندگان گوسفند بود، بعد از پایان یافتن خرید، رو به ما که منتظرش بودیم کرده و پرسید: «گمان می‌کنم که از چانه‌زنی‌ام شگفت‌زده شدید؟!» گفتیم: آرى، فرمود: کسی که در معامله، ضرر فاحشی کند، نه کارش مورد پسند است نه اجرى خواهد برد».[5]
ابوحنیفه به امام صادق(ع) گفت: دیروز مردمی که شما را در عرفه دیده بودند، تعجب کردند از این‌که شما در خریدن شتری به این اندازه چانه می‌زنید. امام فرمود: «خداوند راضی نیست که من دچار ضرر فاحشی در اموال خود شوم».[6]
نهی از چانه‌زدن
در مقابل، در برخی روایات از چانه‌زدن در برخی موارد نهی شده است:
پیامبر اسلام(ص) در وصیت خود به امام علی(ع) فرمود: «در خرید چهار چیز چانه مزن: گوسفند براى قربانى عید، کفن، برده و کرایه سوارى‏ براى رفتن به مکّه‏».[7]
امام حسن(ع) با پای پیاده به سفر حج رفته بودند. در اثر پیاده‌روی زیاد، پاهای ایشان وَرَم کرد. برخی از خدمت‌کاران به ایشان پیشنهاد دادند که بر مرکب سوار شوند تا اندکی از ورم پای ایشان بخوابد. امام در جواب فرمود: «هرگز! زمانی که به کاروان‌سرای بعدی رسیدیم ... روغنی برای این ورم پایم بخرید و در خرید آن چانه مزنید».[8]
امام سجاد(ع) به کارگزار خویش فرمود: «هرگاه براى حجّ؛ نیازمندی‌های مرا تهیّه می‌کنى آن‌را بخر، ولى با فروشنده راجع به قیمت آن، گفت‌وگو و چانه مزن».[9]
دیدگاه فقها درباره این روایات
فقهای شیعه دیدگاه‌های مختلفی در جمع‌بندی این دو دسته روایات به ظاهر ناهمخوان دارند:
1. با افراد با ‌ایمان نباید چندان چانه‌زد اما در مقابل افراد بی‌ایمان چانه‌زدن روا است.[10]
2. تنها در کالاهایی که خرید آن واجب است، چانه‌زدن مکروه است.[11]
3. در معاملات بهتر آن است که ضرری متوجه طرفین نشود و در همین راستا اگر انسان در معامله‌ای - بویژه در اجناس ارزش‌مند و گران‌قیمت - مشاهده ‌کند که قیمت اعلامی و یا درخواستی، بسیار بیشتر و یا کمتر از قیمت بازار و ارزش واقعی آن کالاست، چانه‌زنی توصیه شده و دلایل موجود در روایات جواز نیز ناظر به همین موارد است که میان چانه‌زدن و ضرر هنگفت کردن، قطعاً مورد اول رجحان دارد و برخی علما بر همین اساس فتوا داده‌اند که «چانه‌زدن و سخت‌گیرى براى اجتناب از زیان دیدن، مستحبّ است».[12]
به نظر می‌رسد این جمع‌بندی با آنچه در روایات آمده سازگارتر است. به عبارت دیگر، در مواردی که ضرر قابل توجهی از چانه‌نزدن متوجه انسان نخواهد شد، نباید شخصیت خود را سبک کرده و به چانه‌زنی پرداخت، اما در جایی که چانه‌نزدن ممکن است خسارت مالی قابل توجهی را برای خریدار و یا فروشنده ایجاد کند، باید چانه زد همان‌گونه که گزارش چانه‌زنی امام صادق(ع) در سال گرانی و کمبود گوسفند بود که احتمال سوء استفاده گسترده فروشندگان وجود داشت.
4. جز موارد خاصی که در روایات بدان‌ها اشاره شده و استثنا شده‌اند، چانه‌زنی ایرادی ندارد.[13]
گفتنی است؛ امروزه و با توجه به رقابت شدیدی که در بازارها وجود دارد، موضوع چانه‌زنی، در بسیاری از کالاها و خدمات منتفی شده و جز کالاهای گرانبهایی که قیمت متغیر دارند زمینه‌ای برای چانه‌زنی وجود ندارد. مواردی؛ مانند مسکن، وسیله نقلیه، امکنه تجاری و صنعتی و ... .
 

[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 197، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏5، ص 152، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. ر.ک: شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 355، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 2، ص 267، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1390ق.
[6]. الکافی، ج 4، ص 546.
[7]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 245، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[8]. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 173، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.
[9]. من لا یحضره الفقیه، ج ‏3، ص 197.
[10]. مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ‌ج 4، ص 91، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[11]. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج 7، ص 156، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، 1414ق.
[12]. ر.ک: امام خمینی، رساله توضیح المسائل(محشّی)، گردآورنده، بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 196، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
[13]. محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق، ایروانی، محمد تقی، مقرم‌، سید عبد الرزاق، ج 18، ص 47، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1405ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها