جستجوی پیشرفته
بازدید
9845
آخرین بروزرسانی: 1396/07/26
خلاصه پرسش
«استطاعت» چیست بر اساس موازین دانش کلام، آیا توانایی انسان برای انجام یک کار، پیش از آن کار قرار داده شده یا همراه آن کار؟
پرسش
در اصول کافی، باب استطاعت از بعضی از ائمه(ع) نقل شده است که استطاعت در معیّت فعل و همراه با آن است، امّا در توحید صدوق، امام می‌فرماید: استطاعت قبل از فعل است؟ لطفاً این اختلاف مسئله را توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
استطاعت به معنای توانایی و قدرت انجام کارهاست و باید دانست که قدرت خداوند متعال مقدّم بر فعل است؛ زیرا قدرت در مورد خدا عین فعلیت و وجوب بوده و در ذات خداوند است. اما در مورد انسان حق این است که باید قائل به تفصیل شد. به این بیان که منظور از قدرت دو چیز است:
الف. فاعل در ذات خود اگر بخواهد انجام می‌دهد و اگر نخواهد انجام نمی‌دهد. قدرت به این معنا وجداناً مقدم بر فعل است؛ مثلاً شخص ساکت قادر بر تکلم در زمان سکوت است.
ب. با مهیا شدن تمام مقدمات فعل، آن فعل ضرورتاً موجود می‌شود. قدرت به این معنا مقارن زمانی با فعل است و مقدم بر آن نیست، اگرچه از لحاظ رتبه مقدم است.
از این‌رو، با توجه به مطالب فوق، استطاعت در حال انجام فعل، منافی با عدم استطاعت در قبل از عمل ندارد و بالعکس.
 
پاسخ تفصیلی
1. معنای لغوی «استطاعت»
استطاعت‌ از ریشه «طوع»، به‌ معنای‌ وجود چیزی است‌ که‌ فعل(انجام کاری)‌ به‌ سبب‌ آن‌ امکان‌پذیر می‌شود و انسان‌ به ‌وسیله امر، استطاعت‌ می‌یابد که‌ خواسته‌هایش‌ را به‌ عنوان‌ فعل‌ پدید آورد. با این بیان، قدرت‌ یا برای فاعل‌ است‌ و یا تصور کارى است که باید انجام شود، و یا جسمى که تأثیر را می‌پذیرد و یا ابزاری که فعل با آن انجام می‌شود.
در مقابل استطاعت به این معنا، «عجز» قرار دارد که‌ فاقد یک‌ یا چند امر از امور یاد شده‌ باشد. به این ترتیب، هرگاه‌ فردی همه این‌ امور را داشته باشد، مطلقاً مستطیع؛ گاهی فاقد این امور است که مطلقاً عاجز است‌؛ و زمانى‌ که‌ دارای‌ برخى‌، و فاقد برخى‌ دیگر باشد، از جهتى‌ مستطیع‌، و از جهتى‌ دیگر عاجز است.[1]
استطاعت به معنای «قدرت» در قرآن استعمال شده است.[2] روایاتی از اهل‌بیت(ع) نیز در مورد مسئله «استطاعت» نقل شده است (بحثش خواهد آمد).
2. بحث متکلمان در مورد استطاعت
استطاعت در علم کلام اسلامی به دو معنا استعمال می‌شود:
الف. صحّت فعل و ترک؛ یعنی فاعل هرگاه بخواهد کاری را انجام بدهد، انجام دهد و هرگاه نخواهد، انجام ندهد.
ب. اجتماع هر آنچه را که فعل با اجتماع آن، ضروری الوجود می‌شود.[3]
دلیل اصلی بحث از استطاعت در نزد متکلمان مسئله جبر و اختیار است. متکلمان‌ در این‌که‌ استطاعت‌ انسان‌ موهبتی‌ است‌ که از طرف خداوند به انسان می‌رسد، حرفى‌ ندارند، اما سخن‌ این‌جا است‌ که‌ خداوند چگونه‌، و در چه‌ زمانى‌ این‌ نیرو را به انسان می‌دهد؟
بنابر عقیده به‌ اختیار، خدا از زمان‌ به‌ دنیا آمدن انسان،‌ استطاعت‌ را بخشیده‌ است‌ و انسان‌ تا پایان‌ عمر همه کارهایش‌ را با این‌ نیرو انجام‌ می‌دهد؛ یعنى‌ استطاعت‌ پیش‌ از فعل‌ حاصل‌ است‌.[4]
اما بنابر دیدگاه جبرگرایانه‌، علاوه بر این‌که خداوند متعال‌ از زمان‌ ولادت ‌انسان به او قدرت‌ عمل‌ کردن‌ بخشیده‌ است‌، برای‌ هر فعل‌ در زمان‌ آن در آدمى‌ قدرتى‌ می‌آفریند که‌ او را شایسته انجام‌ دادن‌ آن‌ کار خاص‌ می‌سازد.[5]
برای نمونه؛ مرجئه در زمینه استطاعت قائل هستند که انسان کاری را انجام می‌دهد و کسب می‌کند، اما خداوند خالق اعمال انسان است.[6]
همچنین زیدیه در قضیه «استطاعت» بر سه دسته تقسیم می‌شوند:
گروه اول: استطاعت با فعل و امر قبل از فعل است.
گروه دوم: استطاعت قبل از فعل و نیز همراه با فعلی است که در حال انجام آن وجود دارد.
گروه سوم: استطاعت و امر قبل از فعل است و انسان زمانی که در حال انجام فعل است، مستطیع می‌باشد.[7]
اشاعره قائل به استطاعت قبل از فعل هستند؛ اما معتزله قائل به استطاعت همراه با فعل هستند.[8]
3. ادله استطاعت‌ پیش‌ از فعل‌
استدلال‌ این گروه این‌ است اگر خداوند انسانی را مکلف به فعلی بکند؛ اما او استطاعت نداشته باشد، ظلمی است که از طرف خداوند در حق عبد به چیزی که قدرت انجام آن‌را ندارد شده است و این کار از طرف خداوند محال است. سپس به این آیه قرآن استشهاد می‌کنند که فرمود: «وَ للهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا».[9]
همچنین گفته‌اند: در مورد‌ کافر یا او را به‌ ایمان‌ آوردن‌ مأمور کرده‌اند، یا نه‌؛ اگر او را مأمور ندانیم‌، چنین‌ باوری‌ کفر محض‌ و برخلاف‌ قرآن‌ و اجماع‌ است‌ و اگر مأمور باشد، از دو حال‌ بیرون‌ نیست‌: یا در حالى‌ به‌ او امر کرده‌اند که‌ توانایى‌ تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ آن‌ خواسته‌ را دارد، یا مأمور شدن‌ او به‌ ایمان‌ در حال‌ ناتوانى‌ است‌ که‌ در این‌ صورت‌ باید بگوییم‌: خداوند به‌ کسى‌ که‌ توانایى‌ انجام‌ دادن‌ کاری را ندارد، دستور داده‌ است‌ تا آن‌ کار را انجام‌ دهد. این امر تکلیف‌ «ما لا یُطاق» است ‌که جفا و ستم‌ است‌ و متصف‌ کردن‌ خداوند به‌ این‌ وصف صحیح‌ نیست‌.[10]
4. ادله استطاعت‌ همراه‌ با فعل
قائلین به استطاعت همراه فعل به ادله‌ای تمسک می‌کنند؛ فرقه مجبره قائل هستند که استطاعت همراه فعل است، چرا که استطاعت بر کفر غیر از استطاعت بر ایمان است؛ لذا جمع بین ضدّین که استطاعت بر شیء و ضد آن باشد به وجود نیامده است. کسی که مستطیع بر ایمان است، مستطیع بر کفر نیست و کسی که مستطیع بر کفر است، مستطیع بر ایمان نیست. دلیل آن این است که انسان در تمام زمان‌ها محتاج به استطاعت از طرف خداوند است. وقتی ما نیاز به او داریم و قدرت بر اعمال از طرف او است، می‌فهمیم که استطاعت انسان همراه با فعل او می‌باشد.[11]
همچنین می‌گویند: استطاعت برای عبد همراه با فعل است و تقدیم و تأخیر آن جایز نیست، مثلاً تقدیم علم بر معلوم جایز نیست. چنان‌که خداوند در قرآن از قول حضرت ابراهیم(ع) فرموده است: «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ»،[12] اگر استطاعت قبل از فعل بود، خدا در پاسخ باید می‌فرمود: «قد جعلتک مقیما»، و سؤال حضرت ابراهیم(ع) معنا نداشت؛ زیرا به او چیزی داده شده است و او قادر بر آن بوده است.  یا در آیه «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»، اگر استطاعت قبل از فعل بود، این درخواست از خداوند معنا نداشت؛ زیرا اگر قدرت قبل از فعل حاصل باشد، فعل نیز موجود است؛ چون قدرت عرض است و عرض بقاء ندارد و صحیح نیست که بعد از فعل ایجاد شود.[13]
5. روایات مربوط به استطاعت
در روایات؛ به دو دیدگاه «استطاعت همراه با فعل» و «استطاعت قبل از فعل» اشاره شده است؛ مانند:
الف. روایات دال بر استطاعت پیش از فعل:
1. شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «مَا کَلَّفَ‏ اللهُ‏ الْعِبَادَ کُلْفَةَ فِعْلٍ وَ لَا نَهَاهُمْ عَنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى جَعَلَ لَهُمُ الِاسْتِطَاعَةَ ثُمَّ أَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ فَلَا یَکُونُ الْعَبْدُ آخِذاً وَ لَا تَارِکاً إِلَّا بِاسْتِطَاعَةٍ مُتَقَدِّمَةٍ قَبْلَ الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ وَ قَبْلَ الْأَخْذِ وَ التَّرْکِ وَ قَبْلَ الْقَبْضِ وَ الْبَسْط»؛[14] خداوند هیچ بنده‌ای را مکلف به فعلی و یا از فعلی نهی نکرده، مگر این‌که برای او استطاعت قرار داده باشد، و سپس او را امر و نهی کرده است. پس بنده قبل از انجام کار و یا ترک آن، استطاعت را دارد.
2.‏ امام صادق(ع) فرمود: «لَا یَکُونُ مِنَ الْعَبْدِ قَبْضٌ وَ لَا بَسْطٌ إِلَّا بِاسْتِطاعَةٍ مُتَقَدِّمَةٍ لِلْقَبْضِ وَ الْبَسْط»؛[15] هیچ گرفتن و بازکردنی برای بنده‌ای وجود ندارد، مگر این‌که استطاعتی قبل از آن وجود داشته باشد.
ب. روایات دال بر استطاعت‌ همراه‌ با فعل‌:
1. «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ فَاعِلًا وَ لَا مُتَحَرِّکاً إِلَّا وَ الِاسْتِطَاعَةُ مَعَهُ‏ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا وَقَعَ التَّکْلِیفُ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ الِاسْتِطَاعَةِ فَلَا یَکُونُ مُکَلَّفاً لِلْفِعْلِ إِلَّا مُسْتَطِیعاً»؛[16] هیچ بنده‌ای فاعل و متحرک نیست، مگر این‌که استطاعت از خداوند متعال همراه او است و همانا تکلیف از خداوند متعال بعد از استطاعت است. پس کسی مکلف به فعلی نیست، مگر این‌که مستطیع باشد.
2. سَأَلْتَ رَحِمَکَ اللهُ عَنِ‏ الِاسْتِطَاعَةِ لِلْفِعْلِ‏ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَبْدَ وَ جَعَلَ‏ لَهُ الْآلَةَ وَ الصِّحَّةَ وَ هِیَ الْقُوَّةُ الَّتِی یَکُونُ الْعَبْدُ بِهَا مُتَحَرِّکاً مُسْتَطِیعاً لِلْفِعْلِ وَ لَا مُتَحَرِّکَ إِلَّا وَ هُوَ یُرِیدُ الْفِعْلَ ...»؛[17] از امام صادق(ع) درباره استطاعت از فعل سؤال شد، امام(ع) در جواب فرمودند که خداوند متعال عبد را خلق کرد و برای او وسیله و سلامتی قرار داد. سلامتی همان قدرتی است که عبد با آن تحرک دارد و بر انجام فعل مستطیع است. و هیچ متحرکی نیست، مگر این‌که فعل را اراده کرده است.
6. دیدگاه حق در مسئله
تمام فرقه‌ها اعتقاد دارند که قدرت خداوند متعال مقدّم بر فعل است؛ زیرا قدرت در مورد خدا عین فعلیت و وجوب بوده و در ذات خداوند است. اما در مورد انسان حق این است که باید قائل به تفصیل شد. به این بیان که منظور از قدرت دو چیز است:
الف. فاعل در ذات خود اگر بخواهد انجام می‌دهد و اگر نخواهد انجام ندهد. قدرت به این معنا وجداناً مقدم بر فعل است؛ مثلاً شخص ساکت قادر بر تکلم در زمان سکوت است.
ب. با مهیا شدن تمام مقدمات فعل، آن فعل ضرورتاً موجود می‌شود. قدرت به این معنا مقارن زمانی با فعل است و مقدم بر آن نیست، اگرچه از لحاظ رتبه مقدم است.[18]
از این‌رو، با توجه به مطالب فوق، استطاعت در حال انجام فعل، منافی با عدم استطاعت در قبل از عمل ندارد و بالعکس.[19]
در نگاهی دیگر، از نگاه عرفی و با توجه به نظام تجربی موجود، استطاعت قبل از فعل است، اما انجام فعل نیز لزوماً باید با برقراری و ادامه لحظه به لحظه استطاعت از طرف خدا باشد، و بر همین اساس می‌توان گفت که همراه فعل نیز باید استطاعت باشد.
 

[1]. راغب اصفهانى‏، معجم مفردات ألفاظ القرآن، ص 530، دمشق، بیروت، دار العلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق‏.
[2]. انفال، 60.
[3]‏. سبحانی، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل‏، ج ‏1، ص 311، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیة، چاپ سوم، 1412ق‏.
[4]. نک: علم الهدی، سید مرتضی‏، رسائل الشریف المرتضى، تحقیق، رجائی‏، سید مهدی، ج ‏1، ص 144، قم، دارالقرآن الکریم‏، چاپ اول، 1405ق‏؛  احمد بن سلیمان‏، حقائق المعرفة فی علم الکلام، ص 219، صنعاء، مؤسسة الامام زید بن علی‏، چاپ اول،  1424ق؛ میر سید شریف‏، التعریفات، ص 105، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم،1412ق؛ نراقى، ملا مهدی، جامع الافکار و ناقد الانظار،‌ ص 371، تهران، حکمت‏، چاپ اول، 1423ق.
[5]. نک: سیف الدین آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج ‏5، ص 89، قاهره، دارالکتب‏، 1423ق‏؛ ابو الحسن اشعرى‏، مقالات الاسلامیین، ص 73 و 281، آلمان، فرانس شتاینر، چاپ سوم، 1400ق‏؛ ابن عطیه، جمیل حمود، ابهى المراد، ج ‏2، ص 152 - 153، بیروت، مؤسسة الاعلمی‏، چاپ اول، 1423ق.
[6]. ناشئ اکبر، الأوسط فی المقالات، تحقیق، ایمانی‏، علی‌رضا، ص 239، قم، مرکز مطالعات ادیان و مذاهب‏، چاپ اول، 1386ش‏.
[7]. مقالات الاسلامیین، ص 73.
[8]. جامع الافکار و ناقد الانظار،‌ ص 371.
[9] . «براى خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است؛ [البته بر] کسى که بتواند به سوى آن راه یابد»؛ آل عمران، 97.
[10]. رسائل الشریف المرتضى، ج ‏1، ص 144.
[11]. حقائق المعرفة فی علم الکلام، ص 218.
[12] . ابراهیم، 40.
[13]. سبحانی، جعفر، الانصاف فیما یجب اعتقاده، ص 117، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، چاپ اول‏، 1381ش.
[14]. ابن بابویه، محمد بن على، توحید، محقق، حسینى، هاشم‏، ص 352، قم، دفتر نشر اسلامی‏، چاپ اول، 1398ق‏.
[15]. همان، ص 352.
[16]. همان، ص 345.
[17]. همان، ص 227.
[18]. سبحانی، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل‏، ج ‏1، ص 311، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیة، چاپ سوم، 1412ق‏.
[19]. فیض کاشانی‏، ملا محسن، الوافی، ج‏1، ص 548، اصفهان، کتابخانه امیر المومنین‏، چاپ اول، 1406ق‏.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود