جستجوی پیشرفته
بازدید
9390
آخرین بروزرسانی: 1397/02/18
خلاصه پرسش
حضرت خضر(ع) نوجوانی را قبل از وقوع جنایت کشت، پس چرا امام علی(ع) با آن‌که می‌دانست که ابن ملجم قاتل ایشان است، از کشتن او خودداری کرده و آن‌را قصاص قبل از جنایت دانست؟!
پرسش
چرا امیرالمؤمنین(ع) وقتی که فرمود: ای ابن ملجم تو محاسن مرا به خونم آغشته می‌کنی، اصحاب حضرت از وی خواستند که او را بکشد، ولی حضرت فرمود آیا قصاص قبل از جرم کنم!؟ چرا چنین مسئله‌ای در مورد کودکی که حضرت خضر او را کشت صادق نیست؟
پاسخ اجمالی
آن ولیّ خدا که نامش را «خضر» اعلام کرده‌اند و مدتی را با حضرت موسی(ع) سپری کرد، در این مدت همراهی - مانند دیگر پیامبران و اولیا - مأمور به ابلاغ و اجرای تکالیف تشریعی نبود، بلکه مأموریت ایشان، اجرای برخی فرمان‌های تکوینی خداوند بود؛ از این‌رو رفتارهای حضرت خضر(ع) – در آن ایام ویژه - را نمی‌توان مقیاسی برای رفتارهای دیگر اولیای الهی در نظر گرفت.  در پاسخ تفصیلی، بیشتر به این موضوع پرداخته‌ایم.
پاسخ تفصیلی
در قرآن مجید صریحاً نامى از «خضر» برده نشد، بلکه تنها از رفیق یا استاد موسى(ع) یاد شده است.[1] او دانشمندی الهى بود، و مشمول رحمت خاص پروردگار، و مأمور به باطن و نظام تکوینى جهان، و آگاه از پاره‏اى از اسرار، و از یک جهت معلم موسى بن عمران، هر چند موسى در پاره‏اى از جهات بر او مقدم بوده است.
برای پرداختن به پاسخ آنچه در پرسش مطرح شده است، باید دید مأموریت‌های خضر در نظام تشریع بود، یا در نظام تکوین؟!
«تشریع» به معنای قانون‌گذاری است و بیشتر در مورد قانون‌گذاری در حوزه دین به کار می‌رود. «تکوین» نیز واژه‌ای است عربی و مقصود از آن «خلقت» و «ایجاد» در خارج از ذهن است.
شباهت این دو کلمه در آن است که در هر دو، مفهوم ایجاد و ابداع وجود دارد. اما فرقشان در این است که یکی(تشریع) ایجاد در عالم ذهن، اعتبار و قراردادهای اجتماعی است، اما دیگری(تکوین) ایجاد در عالم خارج از ذهن و واقع است.[2]  
مهم‌ترین مسئله‌‏اى که اندیشمندان اسلامی را در این داستان به خود مشغول ساخته، ماجراهاى سه‏‌گانه‏(سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و ساختن دیوار بدون دستمزد) است که این مرد عالم در برابر موسى انجام داد، موسى چون از باطن امر آگاه نبود زبان به اعتراض گشود، ولى بعداً که توضیحات همراهش را شنید قانع شد.[3]
اما پرسش این‌جا است که آیا تنها به دلیل اینکه مالی در معرض غصب است، می‌توان بدان آسیب رساند تا از غصب مصون باشد؟!
آیا می‌توان نوجوانى را به دلیل کارى که در آینده انجام می‌دهد مجازات کرد؟!
و آیا لزومى دارد که براى حفظ مال دیگران، بدون دریافت اجرت زحمت کشید و بی‌گارى کرد؟!
در برابر این پرسش‌ها دو راه در پیش داریم:
الف. راه نخست آن‌ است که رفتارهای خضر را با موازین فقهى و قوانین شرعی تطبیق دهیم، همان‌گونه که گروهى از مفسران این راه را پیمودند.
آنان ماجرای نخست را منطبق بر قانون اهم و مهم دانسته‌ و گفته‌‏اند حفظ مجموعه کشتى مسلماً کار اهمى بوده، در حالی‌که حفظ آن از آسیب جزئى، چیز زیادى نبوده، یا به تعبیر دیگر، خضر در اینجا" دفع افسد به فاسد" کرده، به خصوص این‌که ممکن بود پیش‌بینی کرد که صاحبان کشتى در صورتى آگاهی از ماجرا مطمئناً راضی بودند که این مقدار آسیب جزئی به کشتی آنها وارد آید(و به تعبیر فقهى، خضر در این کار اذن فحوى داشت).                       
در مورد آن نوجوان، این گروه از مفسران اصرار دارند که او حتماً بالغ بود، و مرتد و یا حتى مفسد، و به این ترتیب به خاطر اعمال کنونی‌اش نیز مستحق کشته‌شدن بود، و اگر خضر در کار خود استناد به جنایات او در آینده می‌کند؛ برای آن است که می‌خواهد بگوید این جنایت‌کار نه تنها جنایاتی را مرتکب شده، بلکه در آینده نیز جنایت‌هاى بزرگ‌ترى را مرتکب خواهد شد.
و اما در مورد سوم، هیچ‌کس نمی‌تواند به دیگران انتقاد کند که چرا فداکارى و ایثار می‌کنى و چرا اموال دیگران را از ضایع شدن حفظ می‌کنى؟ ممکن است چنین ایثاری واجب نباشد ولى مسلماً کار خوبى است و شایسته تحسین، بلکه ممکن است در پاره ‌‏اى از موارد به سرحد وجوب برسد، مثل این‌که اموال فراوانی از کودک یتیمى در معرض تلف باشد، و با زحمت مختصرى بتوان مانع ضایع شدن آن‌ شد.
ب. راه دوم آن است که از توجیه شرعی رفتارهای خضر(ع) خودداری کرده و به دنبال راه حل دیگری باشیم زیرا توجیه شرعی گرچه در مورد گنج و دیوار قانع کننده است، ولى در مورد نوجوانى که به قتل رسید چندان با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا موسی(ع) او را غلامی پاک نامید و خضر(ع) نیز عمل آینده‌‏اش را مجوزی برای کشتن او اعلام کرد، نه اعمال فعلی‌اش.
در مورد کشتى نیز این پرسش مطرح خواهد شد که آیا ما می‌‏توانیم خانه و مال و زندگى هر کس را که یقین داریم در آینده غصب می‌شود بدون اطلاع او معیوب کنیم، تا از خطر برهد؟ آیا به راستی فقها چنین حکمى را می‌‏پذیرند؟! بنابر این باید راه دیگرى را پیش گرفت، و آن این است:
ما در این جهان داراى دو نظام هستیم: "نظام تکوین" و" نظام تشریع"، اگر چه این دو نظام در اصول کلى هماهنگ هستند، ولى گاه در جزئیات از هم جدا می‌شوند.
 مثلاً خداوند براى آزمایش بندگان، آنها را مبتلا به "خوف" (ناامنى) و "نقص اموال و ثمرات" (از بین رفتن سرمایه و عزیزان) می‌کند، تا معلوم شود چه اشخاصى در برابر این حوادث صابر و شکیبا هستند.
آیا هیچ فقیهى و یا حتى پیامبرى می‌تواند اقدام به چنین کارى کند؛ یعنى اموال و نفوس و ثمرات و امنیت را از بین ببرد تا مردم آزمایش شوند!
و یا این‌‌که خداوند بعضى از بندگان صالح خود را به عنوان هشدار و تربیت، حتی در برابر یک ترک اولى، گرفتار مصیبت‌هاى عظیم می‌نمود؛ نظیر آنچه در مورد مصیبت یعقوب(ع) به دلیل کم توجهى به بعضى از مستمندان، و یا ناراحتى یونس به دلیل یک ترک اولاى کوچک گزارش شده است. اکنون آیا کسى حق دارد به عنوان مجازات و کیفر ترک اولی، اقدام به چنین کارى کند؟!
و یا این‌که می‌بینیم گاهى خداوند نعمتى را از انسان در برابر ناشکرى می‌گیرد، مثلاً فردی شکر ثروت را به جاى نیاورده، اموالش در دریا غرق می‌شود، و یا شکرانه سلامتى را به جا نیاورده، خدا بیمارش می‌کند، با این وجود آیا از نظر فقهى و قوانین تشریعى کسى می‌تواند به دلیل ناشکرى، اموال دیگرى را نابود کرده و سلامتش را به بیمارى مبدل کند؟!
این نمونه‌ها فراوان است، و مجموعاً نشانگر آن است که جهان آفرینش مخصوصاً آفرینش انسان بر این نظام احسن استوار است که خداوند براى این‌که انسان راه تکامل را بپیماید، قوانین و مقرراتى براى او از نظر تکوین قرار داده که تخلف از آنها عکس العمل‏‌هاى مختلفى دارد.
در حالی‌که از نظر قانون شرع نمی‌توانیم همه آنها را در چارچوب این قوانین بریزیم. به عنوان نمونه پزشک می‌‌تواند انگشت انسانى را برای این‌که زهر به قلب او سرایت نکند قطع نماید، ولى آیا هیچ‌کس می‌تواند انگشت انسانى را براى پرورش صبر و شکیبایى در او، و یا به خاطر کفران نعمت قطع نماید؟! (در حالی‌که مسلماً خدا می‌تواند چنین کارى را بکند؛ چرا که موافق نظام احسن است).
حال که ثابت شد ما دو نظام داریم و خداوند حاکم بر هر دو نظام است، هیچ مانعى ندارد که خداوند گروهى را مأمور پیاده کردن نظام تشریع کند، و گروهى از فرشتگان یا بعضى از انسان‌ها (مانند خضر) را مأمور پیاده کردن نظام تکوین نماند.
از نظر نظام تکوین الهى هیچ مانعى ندارد که خداوند حتى کودک نابالغى را گرفتار حادثه‌‏اى کند و در آن حادثه جان بسپارد؛ چرا که وجودش در آینده ممکن است خطرات بزرگى به بار آورد، همان‌گونه که گاهى زنده ماندن یک بیمار یا یک جنایتکار داراى مصالحى مانند آزمایش و امتحان و امثال اینها است.
در همین راستا گروهى از مأموران خدا – به ویژه فرشتگان - در این عالم مأمور به باطن‌اند و گروهى مأمور به ظاهر، آنها که مأمور به باطن هستند ضوابط و اصول برنامه‌‏اى مخصوص به خود دارد، همان‌گونه که مأموران به ظاهر، براى خود اصول و ضوابط خاصى دارند.
درست است که خط کلى این دو برنامه هر دو انسان را به سمت کمال می‌برد، و از این نظر هماهنگ‌اند، ولى گاهى در جزئیات مانند مثال‌هاى بالا از هم جدا می‌‏شوند.
البته بدون شک در هیچ‌یک از دو خط، هیچ‌کس نمی‌‏تواند خودسرانه اقدامى کند، بلکه باید از مالک و حاکم حقیقى مجاز باشد؛ لذا خضر با صراحت این حقیقت را بیان کرد و گفت: «ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی»؛[4] من هرگز پیش خود این کار را انجام ندادم، بلکه درست طبق یک برنامه الهى و ضابطه و خطى که به من داده شده است گام برمی‌‏دارم. و به این ترتیب تضاد بر طرف خواهد شد.
و این‌که می‌بینیم موسى تاب تحمل کارهاى خضر را نداشت؛ به همین دلیل بود که خط مأموریت او از خط مأموریت خضر جدا بود؛ لذا هر بار مشاهده می‌‏کرد گامش بر خلاف ظواهر قانون شرع است، فریاد اعتراضش بلند می‌‏شد، ولى خضر با خونسردی به راه خود ادامه می‌داد، و چون این دو رهبر بزرگ الهى به خاطر مأموریت‌هاى متفاوت نمی‌توانستند براى همیشه با هم زندگى کنند، گفت: «هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ»[5]. [6]
از آنچه گفته شد نتیجه می‌گیریم که گرچه فردی مانند امام علی(ع) ممکن است در مواردی و با اجازه پروردگار، مجری نظام تکوینی پروردگار باشد، اما در مورد ابن ملجم چنین مأموریتی از جانب خدا به حضرتشان واگذار نشده بود و از طرفی طبق قواعد نظام تشریعی نیز قصاص قبل از جنایت مجاز نیست.
 

[1]. ر. ک: 1653.
[2]. ر. ک: 35458
[3]. ر. ک: 139، 144، 62304 و 86476
[4]. کهف، 82.
[5]. کهف، 78.
[6]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏12، ص 506 – 509، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود