جستجوی پیشرفته
بازدید
10061
آخرین بروزرسانی: 1394/06/20
خلاصه پرسش
آیا شهر بیت المقدس توسط بنی اسرائیل تأسیس شد؟ چه ماجراهایی بر آنان گذشت؟ مسلمانان در چه تاریخی آن‌را فتح کردند و تا چه زمانی در اختیار آنان بود؟
پرسش
نحوه فتح بیت المقدس توسط صلاح الدین ایوبی چگونه بود؟ وضعیت مسلمانان هنگام ورود به بیت المقدس و بعد از فتح آن چگونه بود؟
پاسخ اجمالی
اگرچه بیت المقدس از ابتدا به عنوان مکانی مقدس بود، اما در زمان حضرت داوود و سلیمان(ع) گسترش یافت و از مراکز جمعیتی و تمدنی آن زمان شد که بخش مذهبی آن با مدیریت خاخام‌های یهود اداره می‌شد. با گرایش قسطنطین امپراطور روم به مسیحیت، این شهر در اختیار مسیحیان قرار گرفت تا زمانی که مسلمانان در راستای گسترش اسلام برای فتح بیت المقدس به راه افتادند. پس از مدتی درگیری، ساکنان قدس، با شرایطی درخواست صلح دادند که به دنبال آن، عمر برای صلح به این منطقه آمد و با این امتیاز که کنیسه‌هاى ایشان را ویران نکند و راهبان را از آن‌جا بیرون نراند پیمان آشتی را امضا کرد. مردم بیت المقدس نیز جزیه را پذیرفته و شهر را بر مسلمانان گشودند.
در اواخر قرن پنجم هجری، غربی‌ها با بهانه‌هایی از جمله نجات بیت المقدس از دست مسلمانان، به سرزمین‌های تحت حکمرانی مسلمانان از جمله بیت المقدس، حمله کردند که یکی از سخت‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین کشتارها و غارت‌ها توسط آنان در آنجا رخ داد.
بیت المقدس مدت‌ها در اختیار مسیحیان بود تا زمانی که سپاهیان صلاح الدین ایوبی، این شهر را محاصره کردند. پس از چند درگیری، صلیبی‌ها از صلاح الدین امان خواستند، ولى او گفت راهى جز جنگ وجود ندارد و تصمیم دارد مانند صلیبی‌ها رفتار کرده و هیچ‌یک از مسیحیان را زنده باقی نگذارد! به دنبال این تصمیم، «بالیان» والی بیت المقدس به صلاح الدین گفت: اگر به ما امان ندهی؛ بیت المقدس را با تمام آنچه در آن است نابود می‌کنیم و جز مردان جنگی همه را خواهیم کشت و آن‌گاه که دیگر انگیزه‌ای برای زنده‌ماندن نداریم، به جنگ شما خواهیم آمد و تا آن‌جا که توان داریم از شما خواهیم کشت. صلاح الدین با شنیدن این سخنان، به آنان امان داد و بیت المقدس بدون خونریزی به وسیله مسلمانان فتح شد. از آن هنگام تا زمان قیمومیت انگلیس و به دنبال آن، اشغال قدس توسط صهیونیست‌ها این شهر در اختیار مسلمانان بود.
 
پاسخ تفصیلی
بیت المقدس، از مهم‌ترین بناهای مذهبی جهان است که برای تمام ادیان ابراهیمی اهمیت فراوان داشته و دارد؛[1] لذا از قرن‌ها پیش درگیری‌های سیاسی و نظامی بسیاری برای در اختیار داشتن آن شکل گرفته است.
بیت المقدس قبل از اسلام
حضرت داوود(ع) و فرزندش سلیمان(ع)،‌ حکومت بنی اسرائیل را گسترش داده و طلایی‌ترین دوران را برای آنان به ارمغان آوردند. وجود قدرت و ثروت فراوان و عواملی دیگر سبب شد که سلیمان، بنای بسیار بزرگی را برای عبادت خداوند بسازد که بعدها به عنوان معبد سلیمان خوانده شد.[2] این معبد بنایی بسیار بزرگ و باشکوه بود که در طول زمان، مورد حمله گروه‌های مختلف قرار گرفت و حتی گاه کاملاً تخریب شد که معروف‌ترین آن حمله بخت ‌نصر به بیت المقدس و نابود کردن آن است:[3]
«ما به بنى اسرائیل در کتاب [تورات] اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری‌جویى بزرگى خواهید نمود. هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضدّ شما می‌انگیزیم [تا شما را سخت در هم کوبند حتى براى به دست آوردن مجرمان]، خانه‌ها را جست‌وجو می‌کنند و این وعده‌اى قطعى است».[4]
برخی از مفسران شیعه[5] و سنی[6] ذیل این آیه احتمال داده‌اند که مراد از آن، همان خرابی معبد از سوی بخت ‌نصر ‌باشد.
به هر حال، اداره این معبد عموماً در دست یهودیان بود و خاخام‌ها به عنوان رهبران دینی جامعه بر آن حکمرانی داشتند. البته در بیشتر زمان‌ها، خاخام‌ها با اجازه رهبران سیاسی کشورهایی که بر بیت المقدس مسلط بودند، به کار خود ادامه می‌دادند که گاه این رهبران از خود یهودیان بودند.
یهودی‌بودن معبد تا چند قرن پس از ظهور حضرت عیسی(ع) ادامه داشت، تا آن‌که قسطنطین پادشاه روم، مسیحی شد[7] و قدرت به دست مسیحیان افتاد. با مسیحی‌ شدن این پادشاه، اوضاع کاملاً دگرگون شد و مسیحیان آن دوران که یهودیان را قاتلان اصلی عیسای مسیح می‌دانستند، انتقام‌های سختی از ایشان گرفتند. تسلط مسیحیان بر بیت المقدس تا زمان حمله مسلمانان به شامات، ادامه داشت.
فتح بیت المقدس‏ توسط سپاه اسلام
ابوعبیده جراح، فرمانده مسلمانان در شامات بود. با گسترش فتوحات، خلیفه دوم به او نامه‌ای نوشته و دستور داد برای فتح بیت المقدس، حرکت کند.[8]
ابوعبیده، به ساکنان بیت المقدس نامه نوشت و آنها را میان پذیرش اسلام و یا پرداخت جزیه مخیّر کرد که در غیر این صورت، باید آماده نبرد با مسلمانان باشند. اما اهل ایلیاء،[9] خواسته او را نپذیرفته و ایمان نیاوردند. أبوعبیده به سمت آنها حرکت کرد و در کنار دیوارهای شهر نبرد سختی در گرفت که مدت‌ها ادامه داشت تا این‌که جنگ‌جویان ایلیاء به این باور رسیدند که ادامه نبرد به نفعشان نیست.[10] پیکی را با این پیغام پیش ابوعبیده فرستادند که ما می‌خواهیم صلح کنیم، اما به شما اعتماد نداریم. نامه‌ای بنویسید تا خلیفه شما حاضر شده و با ما پیمانی بنویسد تا ما بر امان او اطمینان کنیم! به دنبال آن بود که أبوعبیده برای خلیفه نامه‌اى نوشت و داستان را باز گفت.[11]
سرانجام خلیفه دوم برای صلح به شام آمد و آن‌جا یزید بن ابوسفیان و ابوعبیده و خالد را دید که بر اسب‌ها سوار بوده و جامه‌هاى حریر و زیبا بر تن داشتند. عمر به جانبشان سنگ انداخت و گفت: آیا در چنین لباسى به استقبالم آمده‌اید؟ از دو سال قبل تا کنون این همه سیر شده‌اید؟! به خدا سوگند! دویست سال هم بگذرد شما را دگرگون می‌کنم! گفتند: این قبا است که روى لباس‌هایمان پوشیده‌ایم، در زیر آن سلاح به تن داریم.[12]
خلیفه با مردم بیت المقدس صلح کرد، به این شرط که کنیسه‌هایشان را ویران نکند و راهبان را از آن‌جا بیرون نراند.[13] آنان نیز جزیه پذیرفته و دیوارهای شهر را گشودند. عمر سوار مرکب شد و به داخل شهر آمد و صخره را آشکار کرد و دستور داد تا بر سر آن مسجدى بسازند.[14] سپس سوى محراب داوود(ع) رفت، زمانی که نزدیک درِ مسجد رسید، گفت: کعب بن احبار را پیش من بیاورید. کعب پیش او آمد. خلیفه گفت: به نظر تو مسجد را کجا قرار دهیم؟ کعب گفت: پاى صخره. خلیفه گفت: اى کعب! به خدا! روش یهودى پیش گرفتى، دیدمت که هر دو پاپوش از پاى درآوردى. گفت: می‌خواستم با پایم زمین را لمس کنم. گفت: دیدمت. ما بالاى مسجد را قبله‌گاه می‌کنیم که پیامبر خدا(ص) قبله مسجدهاى ما را چنین کرده است. این سخن را رها کن؛ زیرا درباره صخره امرى نداریم، اما درباره کعبه امر داریم. سپس بالاى مسجد را قبله‌گاه کرد.[15]
در نهایت، فتح بیت المقدس در سال شانزدهم هجری به وقوع پیوست.[16]
فتح بیت المقدس توسط صلیبی‌ها
یکی از سخت‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین کشتارها و غارت‌ها در بیت المقدس، مربوط به صلیبی‌ها می‌باشد. در اواخر قرن پنجم هجری، غربی‌ها با بهانه‌هایی از جمله نجات این شهر از دست مسلمانان، به فلسطین حمله کردند.[17]
آنان به دنبال کسب برخی پیروزی‌ها عازم بیت المقدس شده و بیش از چهل روز آن‌جا را محاصره کردند و سپس از جانب شمالى وارد شهر شدند و یک هفته قتل و غارت کردند.[18] بنابر گزارش برخی از منابع تاریخی، تنها در مسجد الاقصى حدود هفتاد هزار نفر کشته شدند.[19] مردم آواره بیت المقدس، با حالتی اسف‌بار وارد بغداد شدند. البته سپاهی از مصر برای مقابله با صلیبی‌ها حرکت کرد که به دلیل فقدان امکانات اقتصادی و نظامی شکست خورد و پراکنده شد.[20]
فتح بیت المقدس توسط صلاح الدین ایوبی
جنگ‌های صلیبی حدود دویست سال ادامه داشت که اوج آن مربوط به دوران فرماندهی صلاح الدین ایوبی بود.[21] او پس از جنگ‌های مختلف و تصرف شهرهای کوچک و بزرگ، به سمت بیت المقدس لشکر کشید.
او پنج روز را به دنبال این تصمیم بود که از کدام سو حمله کند که در نهایت قسمت شمالى شهر را پسندید و بیشتر نیروهایش را با منجنیق‌های بسیاری در آن‌جا متمرکز کرد و در پی آن؛ نبرد سختی در گرفت که چند روز به طول انجامیده و تلفات سنگینی را از دو طرف به دنبال داشت.[22]
سرانجام، روزی سپاهیان صلاح الدین حمله‌اى سخت کردند و مدافعان شهر را عقب راندند و قسمت‌هایی از آن‌را نیز به تصرف در آوردند. پس از آن بود که روحیه صلیبی‌ها درهم شکست و از صلاح الدین امان خواستند، ولى او خواسته آنان را نپذیرفت و گفت راهى جز جنگ وجود ندارد و او تصمیم دارد مانند صلیبی‌ها رفتار کرده و هیچ‌یک از مسیحیان را زنده باقی نگذارد! به دنبال این تصمیم، «بالیان» والی بیت المقدس به صلاح الدین گفت: اگر به ما امان ندهی؛ برخواهیم گشت و همه اسیرانی که در اختیار داریم را خواهیم کشت، سپس خانواده‌های خود را کشته، تمام مکان‌های مقدس را خراب کرده، قبة الصخره را نابود می‌کنیم، همه چیز را آتش می‌زنیم. هرچه از آذوقه، و اموال داریم را از بین می‌بریم و آن زمان که دیگر دلیلی برای زنده‌ماندن نداریم، به جنگ شما خواهیم آمد و تا آن‌جا که توان داریم از شماها خواهیم کشت. حال تو یکی از این دو راه را انتخاب کن؛ یا امان بده و یا ما به آنچه گفتیم عمل خواهیم کرد. صلاح الدین با فرماندهان خود مشورت کرد و تصمیم بر این شد که امان دهند؛ به این شرط که هر مرد ده دینار، هر زن پنج دینار، هر کودک چه دختر و چه پسر دو دینار بدهد. این مبلغ باید تا مدت چهل روز پرداخت شود. هر کس تا آن هنگام از پرداخت آن خوددارى ورزد به منزله اسیر خواهد بود. همچنین تمام غلات، سلاح‌ها برای مسلمانان خواهد بود.[23]
صلاح الدین نمایندگانی بر دروازه‌هاى شهر گماشت تا آن اموال وصول شود، ولى آنان چنان‌که باید بر مردم سخت نگرفتند و بسیارى بی‌آن‌که چیزى بپردازند از شهر بیرون رفتند. مسلمانان وارد شهر شدند؛ بر سر قبة الصخره، صلیب بزرگی بود، تعدادی از مسلمانان از آن بالا رفتند و آن‌را از جاى کندند و بانگ الله اکبر در مسجد الاقصی برخاست. زمانی که بیت المقدس از دشمن خالی شد؛ صلاح الدین فرمان داد بناهاى مقدس را به همان شکل نخستشان درآورند؛ زیرا مسیحیان در آنها تغییراتى پدید آورده بودند و فرمان داد تا مسجد و صخره را پاکیزه کردند. مسلمانان روز جمعه چهارم شعبان نماز جمعه را در آن‌جا بجاى آوردند و محیى الدین بن زکى، قاضى دمشق خطبه‌هاى نماز را خواند. این خطبه به فرمان صلاح الدین بود.[24]
در نهایت، مسلمانان توانستند بیت المقدس را به تصرف خود در آورند.
از آن هنگام به بعد بیت المقدس عملاً در اختیار مسلمانان بود تا زمانی که در سده اخیر این منطقه تحت قیمومیت انگلیس قرار گرفته و به دنبال آن، یهودیان صهیونیست توانستند با کمک حکومت‌های غربی، سرزمین فلسطین – و از جمله شهر بیت المقدس – را به کنترل خود درآورند.
 

[4]. اسراء، 4 - 5.
[5]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 5، ص 17، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 28، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[6]. فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 20، ص 299، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 17، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[7]. تمیمی سمعانى، عبدالکریم بن محمد، الأنساب، تحقیق، معلمى، عبدالرحمن بن یحیى، ج 10، ص 419، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1382؛ یعقوبی، احمد بن أبی‌یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 153، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.
[8]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 1، ص 222، بیروت، دارالاضواء، 1411ق.
[9]. ایلیاء نام دیگر شهر بیت المقدس است. بلاذرى، أحمد بن یحیى، فتوح البلدان، ص 140، بیروت، مکتبة الهلال، 1988م.
[10]. فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج 3، ص 305، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، 1401ق.
[11]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 500، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[12]. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون‏)، تحقیق، خلیل شحادة، ج 2، ص 543، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[13]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 185، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
[14]. تاریخ ابن خلدون، ج 2، ص 543.
[15]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 3، ص 610- 611، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق.
[16]. تاریخ ابن خلدون‏، ج 2، ص 543.
[17]. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 17، ص 47، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[18]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبدالسلام، ج 34، ص 16، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.
[19]. همان.
[20]. تاریخ ‏ابن ‏خلدون، ج ‏4، ص 86.
[22]. تاریخ ‏ابن ‏خلدون، ج ‏5، ص 361.
[23]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 12، ص 323- 324، بیروت، دارالفکر، 1407ق.
[24]. تاریخ ‏ابن ‏خلدون، ج‏ 5، ص 362.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها