جستجوی پیشرفته
بازدید
3782
آخرین بروزرسانی: 1399/01/16
خلاصه پرسش
بر اساس تعالیم دینی آیا مال و ثروت از فقر و نداری خطرناک‌تر است؟!
پرسش
در یک روایت از رسول خدا(ص) نقل شده است: «وَ لَوْ لَا رَحْمَةُ رَبِّی عَلَى فُقَرَاءِ أُمَّتِی کَادَ الْفَقْرُ یَکُونُ کُفْراً». اما در روایت دیگر فرمود: «فو اللَّه ما الفقر أخشى علیکم، و لکنّی أخشى علیکم أن یبسط لکم الدّنیا کما بسطت على من کان قبلکم، فتنافسوها کما تنافسوها، و تهلککم کما أهلکتهم». اعتبار این دو حدیث و راه جمعشان چیست؟
پاسخ اجمالی

پیامبر اسلام(ص) در مورد خطر فقر در جامعه‌ای اسلامی فرمود: اگر رحمت پروردگار شامل حال فقیران امتم نمی‌شد، ترس آن می‌رفت که فقر و ناداری زمینه‌ساز کفرشان شود: «وَ لَوْ لَا رَحْمَةُ رَبِّی عَلَى فُقَرَاءِ أُمَّتِی کَادَ الْفَقْرُ یَکُونُ کُفْراً».[1]

با توجه به خطر فقر و ناداری در ایمان مردم،[2] پیامبر اسلام(ص) اما تکاثر و ثروت‌اندوزی را به مراتب خطرناک‌تر از فقر معرفی می‌کند: «فَوَ اللَّهِ‏ مَا الْفَقْرُ أَخْشَى‏ عَلَیْکُمْ‏ وَ لَکِنِّی أَخْشَى عَلَیْکُمْ أَنْ تُبْسَطَ لَکُمُ الدُّنْیَا کَمَا بُسِطَتْ‏ عَلَى مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَتَنَافَسُوهَا کَمَا تَنَافَسُوهَا وَ تُهْلِکَکُمْ کَمَا أَهْلَکَتْهُم‏»؛[3]سوگند به خدا که از فقر براى شما ترسى ندارم، لیکن از آن می‌ترسم که دنیا چندان بر شما گسترده شود که براى پیشینیان شما گسترده شده بود. (مانند آنان در ناز و نعمت فرو غلتید)، و مانند آنان به رقابت و هم‌چشمى بپردازید، و چنان هلاکتان کند که آنان را هلاک کرد.

این سخن پیامبر(ص) در صدد بیان زیان‌هاى حاصل از تکاثر در ثروت و مالکیّت، اشرافی‌گری و ریخت و پاش‌های زندگی است، و خطر و زیان‌های تکاثر و اشرافی‌گری را به مراتب بیشتر از زیان‌هاى ویرانگر حاصل از فقر و بینوایى اعلام می‌کند. این تذکر، همان‌گونه که از آموزه‌های دیگر دین اسلام استفاده می‌شود، نمی‌خواهد زیان‌هاى فقر و ضرورت مبارزه با آن‌را کم انگارد، بلکه می‌‏خواهد فاجعه بودن حریص شدن مردم بر ثروت‌اندوزی و اشرافی‌گری را یادآور شود.[4]

پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید نتیجه‌ی این تکاثر آن می‌شود که شما که در جمع کردن مال و سرمایه در یک رقابت ناخواسته برای سبقت از دیگر رقبا شرکت کنید، چنان‌که پیشینیان شما شرکت کردند، و سر از هلاکت و نابودی در آورید چنان‌که پیشیان شما نابود شدند.

نزدیک به این مضمون را امام علی(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند که دینار و درهم (ثروت و مال دنیا) کسانى را که پیش از شما بودند هلاک کرد، و آن دو شما را نیز نابود خواهد کرد: «إِنَّ الدِّینَارَ وَ الدِّرْهَمَ‏ أَهْلَکَا مَنْ‏ کَانَ‏ قَبْلَکُمْ‏ وَ هُمَا مُهْلِکَاکُم‏».[5]

منظور این روایت آن است که دوستی درهم و دینار و تلاش در به دست آوردن آنها و به دست آوردن هر آنچه را که متوقف بر مال و ثروت است از متاع دنیا و لذات آن، و تلاش در حفظ و نگه‌داری آن، از خطرهای بزرگی است که بسیاری از ثروت اندوزان پیشین را به نابودی کشاند؛ چرا که این کار باعث غفلت دل‌ها و اعضا و جوارح از تفکر در امر آخرت و اعمالی که در آن دنیا به کار انسان می‌آید خواهد شد. علاوه بر این، انسان را وادار به زیر پا گذاشتن اخلاق و در نتیجه وادار به کارهای پست؛ مانند ظلم، حسد، دشمنی، تکبر و ... می‌کند. و زمانی که مال دنیا قهراً به سبب مرگ از انسان گرفته شد و به دیگران(فرزندان و ورثه...) سپرده شد، این‌جا است که انسان مغموم شده و با خسران مبین روبرو است؛ زیرا اولاً: از محبوبش جدا شده است. ثانیاً: به جای همراهی محبوب با او، رذایل اخلاقی و اعمال بد همراه او خواهد بود. ثالثاً: برای همیشه تحصیل اخلاق و اعمال صالح را که موجب سعادت ابدی است، از دست داده است.

 و این فرجام بد برای آن است که انسان محبت دنیا را بر آخرت ترجیح داد. و درهم و دینار با انسان همان خواهد کرد که انسان با آنها کرده است.[6]

و چه زیبا است تعبیر امام علی(ع) در مورد چنین افراد که فرمود: « هَلَکَ‏ خُزَّانُ‏ الْأَمْوَالِ‏ وَ هُمْ‏ أَحْیَاء...»؛[7] مال اندوزان، با آنکه به ظاهر زنده‌اند، اما در حقیقت مردگانی بیش نیستند.

لذا وجه جمع این روایات آن است که هم فقر و هم ثروت می‌توانند مایه‌ی آزمایش انسان‌ها باشند، بدین گونه که فقر و ناداری شدید می‌تواند به کفر انسان‌هایی بیانجامد که از فرط نیاز، طاقتشان تمام شده است. از سوی دیگر برخی افراد توانایی حفظ ایمان در درجاتی از فقر را دارند، اما اگر همین افراد بوی ثروت به مشامشان برسد، توان مبارزه در برابر هواهای نفسانی را ندارند. به عبارت دیگر، برای برخی افراد، فقر آزمایش دشوارتری است و برای برخی، ثروت و این واقعیت در روایات بیان شده است؛ مانند:

 «انّ من عبادی من لا یصلحه الاّ الغنى و لو أفقرته لأفسده و انّ من عبادی من لا یصلحه الاّ الفقر و لو أغنیته لأفسده و ذلک انّی ادبّر عبادی لعلمی بقلوبهم»؛[8] خدای متعال می‌فرماید: برخی از بندگان من اصلاح نمی‌شوند، مگر از راه داشتن مال و سرمایه که اگر آنها را فقیر کنم، آنها را به فساد کشاندم. و برخی از بندگانم اصلاح نمی‌شوند، مگر از طریق فقر که اگر آنها را غنی سازم به فسادشان کشانده‌ام، این بدان جهت است که تدبیر کار بندگان با من است و من به آنچه در قلوبشان می‌گذرد آگاهم.

خدای متعال در مورد بندگان با ایمان نیز بویژه می‌فرماید: و برخی از بندگان مؤمن من جز با فقر اصلاح نمی‌شوند، و اگر آنها را بی‌نیاز سازم به فسادشان کشانده‌ام و گروهی از آنان نیز تنها زمانی که در صحت و سلامت باشند، اصلاح خواهند شد، اما گروهی نیز جز با بیماری اصلاح نشده و اگر در صحت و سلامت باشند فاسد خواهند شد. [9]

بنابر این، محتوای این روایات بدون در نظر گرفتن سند آنها، هم‌خوان با تعالیم دینی و مورد پذیرش است. و در واقع همان‌گونه که بیان شد، فقر و غنا هر دو وقتی که از حد معمول و متعارف تجاوز کند، برای جامعه‌ی دینی خطر آفرین است، اما خطر تکاثر و ثروت اندوزی به مراتب بیش از فقر و ناداری است.[10] و البته همان‌گونه که گفته شد، این معیار می‌تواند در افراد مختلف، متفاوت باشد.

 

 


[1]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 109، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا. و نیز ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب،کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد،  ج 2، ص 307، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. ر. ک: «آسیب شناسی کرامت انسانی»، 13545.

[3]. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی،تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، ج 1، ص 132- 133، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، 1410ق.

[4] . ر. ک: حکیمى، محمدرضا، حکیمى، محمد، حکیمى،علی، الحیاة، ترجمه، آرام، احمد، ج‏3، ص 415، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، چاپ اول، 1380ش.‏

[5].کافی، ج‏2، ص 316.

[6]. سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق، مصحح، شعرانی، ابو الحسن، ج 9، ص 322، تهران، ‌المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، 1382ق.

[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 496، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[8]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏4، ص 579، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.

[9]. شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، امالی، ص 166، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.

[10]. ر. ک: «فقر، غنا و قناعت از دیدگاه اسلام»، 16916.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • چه طور می‌توان ادعاهای هیلاری پاتگن(hillary putgan) را (مغز در خمره) رد کرد؟
    18945 ادراک جزئیات 1391/10/28
    استدلال معروف به «مغز در خمره‏» یکی از استدلالات بر شکاکیت است. آنچه در پاسخ می‌توان گفت؛ این است که لازمه این سخن این است که حتى فهمیدن و درک کردن نیز غیر ممکن است. ولى آیا این امکان وجود دارد که کسى برهانى اقامه نماید که نتیجه ...
  • مکتب تفکیک چیست؟
    7979 عرفان اسلامی و مکاتب دیگر 1395/03/10
    آنچه امروزه به نام «مکتب تفکیک» از آن یاد می‌شود، خاستگاهش شهر مشهد، و بنیان‌گذارش میرزا مهدی اصفهانی( 1303- 1365ق) است. پس از او، شاگردانش به دنبال نشر گسترده‌‌ی اندیشه‌‌های استادشان افتادند. اصطلاح «مکتب تفکیک»، اولین بار از سوی آقای محمدرضا حکیمی در مقاله‌ای با همین عنوان در ...
  • آیا روایتی وجود دارد که مردان را جهت طلاق بی‌‌دلیل همسرانشان مورد نکوهش قرار دهد؟
    19338 حدیث 1393/03/13
    احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد نوعیه وضع شده‌اند تا انسان‌ها با پیروی از این دستورات، زندگی بهتری داشته باشند و به آرامش روحی برسند، و در سایه این آرامش، به عبادت و بندگی بپردازند و به هدف آفرینش(شناخت خالق هستی) برسند. طلاق نیز یکی از احکام ...
  • زمان تقریبی عمر پیامبران اولوالعزم چقدر بود؟
    75208 تاريخ بزرگان 1395/09/28
    برخی منابع تاریخی با تفاوت‌هایی به زمان تقریبی تاریخ زندگی پیامبران اولوالعزم(ع) و نیز برخی از دیگر پیامبران پرداخته‌اند: 1. حضرت آدم ابوالبشر(ع): راجع به مدت زمان عمر حضرت آدم در تورات آمده است که عمر آدم نهصد و سی سال بوده است‏.[1] همچنین در ...
  • شیطان چه هنگامی و چند بار فریاد و شیون کشید؟
    45012 ابلیس و شیطان 1387/03/07
    نخست باید به این نکته توجه داشت که شناخت خود شیطان به عنوان آشکارترین دشمن قسم خورده و بزرگ‌ترین مانع رسیدن انسان به سعادت و تعالی و کسب رضای خداوند، هم‌چنین شناخت راه‌های مقابله با این موجود در اولویت قرار دارد."شیطان" در لغت به معنای "شریر" ...
  • آیا شهید مطهری معتقد بود که چندهمسری منطبق با فطرت مرد نیست، و اصل در اسلام بر تک‌همسری است؟!
    5277 ازدواج 1400/03/13
    از مجموع سخنان استاد مطهری چنین می‌توان برداشت کرد که طبیعت مرد نسبت به «تعدد زوجات» لا اقتضاء است؛ یعنی «چندهمسری» از اقتضائات فطرت و طبیعت مرد نیست؛ زیرا اگر چنین باشد، باید «تک‌همسری» خلاف طبیعت مرد باشد، در حالی که «تک‌همسرى» طبیعی‌ترین فرم زناشویى است. البته از ...
  • حکمت خداوند در دادن و ندادن فرزند به افراد چیست؟
    70321 جبر یا اختیار و عدالت پروردگار 1388/02/26
    خدای متعال عالم و حکیم است .سنت الهی این است که هر کاری از کانال اسباب آن انجام پذیرد. از جمله سنت های الهی تولید مثل انسانها است که دارای علل خود می باشد. در طول تاریخ انسان های زیادی بوده اند که بعد ازدواج یا بطور ...
  • فرق بین حکم «تکلیفی» و «وضعی» چیست؟
    67340 مبانی فقهی و اصولی 1389/10/21
    احکام شرعی فرعی به دو قسم تکلیفی و وضعی تقسیم می شوند. حکمتکلیفی: هر عملی که شخص مکلف انجام می دهد از نظر شرعی یکی از عنوان‌های پنج‌گانه ذیل را دارد: 1.واجب ( آنچه باید انجام دهد). 2.مستحب (آن چه بهتر است انجام دهد). 3.مباح (آن چه انجام دادن و ترک آن فرقی ندارد). 4.مکروه (آن ...
  • فرق بین «حاکم» و «حافظ» در علم حدیث چیست؟
    12979 درایه الحدیث 1393/01/26
    «حاکم» و «حافظ» دو اصطلاح از اصطلاحات مربوط به علم حدیث است که به ترتیب معنای آن بیان می‌شود. الف. حاکم: در اصطلاح محدّثان متأخّر، حاکم به کسی اطلاق می‌شود که از حیث متن و اِسناد و جرح و تعدیل و تاریخ، به احادیث عالِم و آگاه ...
  • چرا عبدالله جعفر امام حسین (ع) را در سفر به کربلا همراهی نکرد؟
    56389 Laws and Jurisprudence 1390/05/26
    درباره حضور نداشتن عبدالله بن جعفر در کربلا، عللی ذکر شده که بعضی از آنها مورد تأمل است و نمی توان آنها را پذیرفت، اما تعدادی از آنها قابل اعتماد است. از مهم ترین و بهترین آن، دلایل مریضی و کهولت سن عبدالله است که با وقایع تاریخی ...

پربازدیدترین ها