
لطفا صبرکنید
38682
- اشتراک گذاری
مقصود از حضور قلب در نماز آن است که قلب را از غیر چیزى که به آن تکلم میکند خالى گرداند؛ یعنى دلش و فکرش مشغول به نماز باشد و حواسش متوجه به کلمات باشد و هر گاه دید فکرش جاى دیگر سیر میکند به نماز توجه کند.
آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى است؛ اما توجه به آنچه در مسیر رضاى خدا است، کاملا با روح عبادت سازگار است و آنرا تأکید میکند با حضور قلب منافات ندارد.
بزرگان ما براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، راههای متعددی را بیان کردهاند؛ مانند: تحصیل معرفت والا به خدا و دنیا، عدم توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، انتخاب محل و مکان خاص برای نماز و سایر عبادات، پرهیز از گناه، آشنایی به معنای نماز و فلسفۀ افعال و اذکار آن.
حضور قلب در نماز امر بسیار مهمی است که شخص باید با تلاش و زحمت به دنبال رسیدن به آن در نماز باشد. کسی که بیشتر ساعات عمر خود را در بیهودهکارى و لهو و لعب میگذراند نمیتواند در نماز حضور قلب پیدا کند؛ زیرا به هر آنچه انسان مشغول باشد، قوه مخیّله -که کارش صورتسازى است- در نماز همان عمل را در نظرش جلوه میدهد و هرچه بخواهد حواس خود را جمع کند، فورى موهومات و خیالات به سراغ او میآید و حواسش را متفرّق میگرداند؛ اما کسى که در همه وقت تمام اعمال و افکارش بر طبق عقل و شرع انجام شود و هدفش در همهی کار تحصیل رضاى خدا باشد -زیرا اگر به دقّت بنگرى هر عملى که در آن رضاى خداى تعالى نباشد لغو و بیهودهکارى است.- چنین کسى به خوبى میتواند بنابر عادت، خود را از موهومات و خیالات فاسد حفظ کند و حضور قلب پیدا کند. آن وقت است که حالت خشوع و خضوع پیدا میکند. [1]
مقصود از حضور قلب در نماز، این است که هر آنچه با روح عبادت سازگار نیست،-اعم از افکار مربوط به دنیاى خود یا دیگران باشد- را از خود دور گرداند؛ اما افکاری که منافات با روح عبادت نداشته باشد ضرری به حضور قلب نمیزند.
البته این یک مسئله شخصی است و هر فردی به خوبی درک میکند چه افکاری حضور قلب او را از بین میبرد و باید از آنها خودداری کند. اینرا هم میدانیم که که حضور قلب درجاتی دارد و انسانی که از درجات بالای حضور برخوردار است، مطلقا از غیر خدا چشم میپوشد.
در همین راستا، بزرگان ما براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، اموری را بیان نمودهاند که رعایت آنها میتواند مفید باشد. [2]
- به دست آوردن آنچنان معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد؛ یعنی نمازگزار باید معرفتی به نسبت درست از خدای متعال داشته باشد و بداند که با چه کسی رو برو میشود. خدای متعال کمال محض است و جامع همهی کمالات، بلکه عین کمال است. و یکی از کمالات الهی حکمت است. به همین دلیل تمام افعال الهی هدفمند است. و از افعال الهی، آفرینش جهان هستی و گل سرسبد آن انسان است. و هدف آفرینش، رسیدن به کمال(تکامل) است که این حقیقت جز از راه صحیح(صراط مستقیم) میسر نمیشود، و صراط مستقیم همان بندگی خداوند است:
«وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صراط مُسْتَقیم». [3] یعنی اطاعت از همه دستورات و قانون الهی که مهمترین و بارزترین آنها، در قالب عبادت تجلی مییابد.
اگر کسی فلسفۀ عبادت را نداند نصیبی از آن نمیبرد و فلسفۀ عبادت فقط در پرتو بینش دینی قابل دریافت است.
- توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولا مانع تمرکز حواس است. و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغلههاى مشوش و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.
- انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر تأثیرگذار است، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول میکند مکروه است. و همچنین در برابر درهای باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آئینه و عکس و مانند اینها، به همین دلیل معابد مسلمانان هر قدر سادهتر و خالى از زرق و برق و تشریفات باشد بهتر است؛ چرا که به حضور قلب کمک میکند.
- پرهیز از گناه نیز عامل مؤثرى است؛ زیرا گناه قلب را از خدا دور میکند و از حضور قلب میکاهد؛ لذا باید از کارهایی که باعث گناه میشود پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط گردد؛ از اینرو است که در احادیث وارد شده است، تا آنجا که برایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید؛ زیرا ظلمت با گناه به باطن راه مییابد:
«اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطة سوداء». [4]
امام صادق(ع) از پدرش(امام باقر(ع)) نقل میکند: هیچ چیز براى قلب زیانبارتر از گناه نیست، چه آنکه قلب با گناه میآمیزد و با آن گلاویز میشود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آنرا وارونه میسازد. [5]
یعنى قلب به حساب طبع اولى، ملکوتى و رو به خدا ست، ولى در اثر گناه چهرهاش وارونه گشته، ناسوتى و شیطانی میشود.
امام صادق(ع) میفرماید: گناه انسان را از نماز شب محروم میکند.(لذّت مناجات با خدا را از او سلب میکند.) همانا تأثیر گناه از کارد برنده سریعتر است. [6] ، [7]
- آشنایی به معنای نماز و فلسفهی افعال و اذکار آن، عامل مؤثر دیگرى است.
- انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آنچه در مقدمات و چه در اصل نماز نیز کمک مؤثرى به این امر میکند.
- از همهی اینها گذشته، این کار مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیرى دارد، بسیار میشود که در آغاز انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا میکند؛ اما با ادامه این کار و پیگیرى و تداوم آن چنان قدرت نفس پیدا میکند که میتواند به هنگام نماز دریچههاى فکر خود را بر غیر معبود، مطلقا ببندد.
[1]. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 9، ص 8، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361ش.
[2]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 205- 206، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. یس، 61.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 271، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. همان، ص 268. «کان أبی(ع) یقول: ما من شیء أفسد للقلب من خطیئة، إنّ القلب لیواقع الخطیئة فما تزال به حتّى تغلب علیه فیصیّر أعلاه أسفله».
[6]. همان، 272. «إنّ الرّجل یذنب الذّنب فیحرم صلوة اللّیل و إنّ العمل السّیّئ أسرع فی صاحبه من السّکّین فی اللّحم».

: