
لطفا صبرکنید
187354
- اشتراک گذاری
این پرسش از دو بخش تشکیل شده است؛ یعنی اولا در مورد پدر حضرت ابراهیم(ع)، و ثانیا در مورد تمام پیامبران(ع).
در مورد پدر حضرت ابراهیم(ع) دو دیدگاه وجود دارد:
- عدهای از اهلسنت معتقدند پدر آنحضرت بتپرست و نام او نیز آزر بود.
- گروهی دیگر از اهلسنت و تمام شیعیان برآنند که پدر و مادر و اجداد و جدات هیچیک از پیامبران و از آن جمله پدر حضرت ابراهیم(ع) مشرک و بتپرست نبوده؛ بلکه همۀ آنان موحد و خداپرست بودند و نام پدر آنحضرت نیز تارخ بود.
در چهار آیه از قرآن از آزر تعبیر به «أب» شده است که بر اساس نشانهها و شواهدی که در اینجا به آن اشاره میکنیم روشن خواهد شد که، منظور از «أب» در این آیات پدر نبوده؛ بلکه عموی آنحضرت بود. بر اساس روایاتی که از پیامبر(ص) نقل شده است، اجداد پیامبر(ص) تا حضرت آدم(ع) همه موحد بودند. پیامبر(ص) اسلام در این باره فرمود:
دائماً از صلبهای پاک به رحمهای پاک انتقال پیدا میکردم.
مطابق حدیث مذکور پدر حضرت ابراهیم(ع) نمیتواند مشرک باشد؛ از اینرو معنای أب در این آیهها در معنایی غیر از پدر (عمو یا پدر زن یا ...) باید حمل شود.
در آیهای دیگر کلمه (أب- پدر) بر جد و عمو و پدر واقعى اطلاق شده؛ از اینرو اگر گفته شود «آزر» که در قرآن از آن تعبیر به أب شده، منظور عموی پیامبر است، مطابق فرهنگ تعبیرات قرآن این تعبیر ادعای بدون دلیل نیست.
روایات ما پدر حقیقى ابراهیم(ع) را «تارخ» معرفى کرده و تورات نیز آنرا تأیید نموده است؛ اما اینکه آیا هر پیامبری باید از نسل پاک باشد؟ در روایات از رسول خدا(ص) وارد شده است: هیچیک از پدران و مادران من، با زنا همدیگر را ملاقات نکردند.
اگرچه این روایت، پیامبر اسلام(ص) و اجداد آنحضرت را شامل میشود؛ اما از آنجا که ظاهراً ملاک و معیار طهارت والدین همۀ پیامبران یکی است؛ از اینرو از باب تنقیح مناط این حکم را میتوانیم به سایر پیامبران(ع) نیز سرایت دهیم.
این پرسش از دو بخش تشکیل شده است؛ یعنی اولا: در مورد پدر حضرت ابراهیم(ع)، و ثانیا: در مورد تمام پیامبران(ع).
در مورد پدر حضرت ابراهیم(ع) دو دیدگاه وجود دارد:
- عدهای از اهلسنت معتقدند پدر آنحضرت بتپرست و نام او نیز آزر بود.
- گروهی دیگر از اهلسنت و همه شیعیان بر آنند که پدر و مادر و اجداد و جدات هیچیک از پیامبران و از آن جمله پدر حضرت ابراهیم(ع) مشرک و بتپرست نبوده؛ بلکه همۀ آنان موحد و خداپرست بودند و نام پدر آنحضرت نیز «تارخ» بود.
شاید سرچشمه این اختلاف، آیاتی باشد که در این باره در قرآن وجود دارد؛ زیرا در قرآن از شخصی به نام آزر تعبیر به «أب» شده است که معمولاً (بدون قرینه) به معنای پدر استعمال میشود؛ از اینرو لازم است این آیات را بیان نموده سپس با بررسی و تحلیل آنها به پاسخ سؤال بپردازیم.
در چهار آیه از قرآن از آزر تعبیر به «أب» شده است.
الف) «و استغفار ابراهیم براى پدرش [عمویش آزر]، فقط به دلیل وعدهاى بود که به او داده بود (تا وى را به سوى ایمان جذب کند)؛ امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خدا است، از او بیزارى جست. به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود».[1]
ب) «هنگامى را که ابراهیم به پدرش [عمویش] آزر گفت: آیا بتهایى را معبودان خود انتخاب میکنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکارى میبینم».[2]
ج) «و به خاطر بیاور هنگامى را که ابراهیم به پدرش [عمویش آزر] و قومش گفت: من از آنچه شما میپرستید بیزارم».[3]
د) «جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [عمویش آزر] گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب میکنم، و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالک چیزى نیستم (و اختیارى ندارم)».[4]
در آیه اول خداوند پدر حضرت ابراهیم(ع) را دشمن خود معرفی میکند که ابراهیم(ع) از او برائت جسته است. و در آیه دوم از آنحضرت نقل شده است که آزر را در گمراهی آشکار میبیند. در آیه سوم نیز آنحضرت میفرماید من از آنچه شما میپرستید بیزارم. اما در آیه چهارم به آزر گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب میکنم؛ امّا با توجه به آیه اول که در همین موضوع است، خداوند میفرماید: هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خدا است، از او بیزارى جست.
منظور از «أب»
بر اساس نشانهها و شواهدی که در ذیل بیان میکنیم، روشن میشود که، منظور از «أب» در این آیات پدر نبوده؛ بلکه عموی آنحضرت بود.
روایاتی که از پیامبر(ص) از طریق شیعه و سنی نقل شده است که اجداد پیامبر(ص) تا حضرت آدم(ع) همه موحد بودند.[5]
راویان شیعه و سنی نقل کردهاند که پیامبر(ص) فرمود:
«لم أزل أنقل من أصلاب الطاهرین إلی أرحام المطهرات»؛[6] دائما از صلبهای پاک به رحمهای پاک انتقال پیدا میکردم.
و در حدیثی دیگر فرمود:
«لم یزل ینقلنى اللَّه من اصلاب الطاهرین الى ارحام المطهرات حتى اخرجنى فى عالمکم هذا لم یدنسنى بدنس الجاهلیة»؛[7]
همواره خداوند مرا از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل میکرد، و هرگز مرا به آلودگیهاى دوران جاهلیت آلوده نکرد.
بدیهی است هنگامی که پیامبر اسلام(ص) از نسل حضرت اسماعیل و ابراهیم(ع) است، به طور طبیعی پدر حضرت ابراهیم(ع) از اجداد پیامبر ما محسوب میشود که مطابق حدیث مذکور نمیتواند مشرک باشد؛ از اینرو معنای «أب» در این آیه شریفه نمیتواند «پدر» باشد؛ بلکه به معنای دیگری که معمولاً عرب در آن معانی به کار میبرد(عمو یا پدر زن یا ...) باید حمل شود.
- خدای متعال در قرآن اسماعیل(ع) را با وجود اینکه عموی حضرت یعقوب(ع) است به عنوان پدر ایشان معرفی میکند:
«آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آنهنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چیز را میپرستید؟ گفتند: خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم».[8]
در این آیه کلمه (أب- پدر) بر جد و عمو و پدر واقعى اطلاق شده است؛ از اینرو اگر گفته شود «آزر» که در قرآن از آن به «أب» تعبیر شده، منظور عموی پیامبر است، مطابق فرهنگ تعبیرات قرآن این تعبیر ادعای بدون دلیل نیست.
- پدر حقیقى ابراهیم(ع) شخص دیگرى غیر از آزر بود؛ اما قرآن از او اسم نبرده؛ بلکه روایات ما اسم او را «تارخ» معرفى کرده و تورات نیز آنرا تأیید نموده است.[9] ام سلمه همسر گرامی پیامبر(ص) میگوید: از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: «...عدنان هوأد بن أدد بن الیسع بن الهمیسع بن سلامان بن نبت بن حمل بن قیدار بن إسماعیل بن إبراهیم(ع) بن تارخ بن تاخور بن ساروخ بن أرعواء بن فالغ بن عابر و هو هودع بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح(ع) بن لمک بن متوشلخ بن أخنوخ و یقال أخنوخ و هو إدریس بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن أنوش بن شیث بن آدم(ع) أبی البشر».[10] بنابر این، پدر ابراهیم(ع) تارخ و آزر عموی او است.[11]
بیگمان مشرکان و بتپرستان دشمنان خداوند محسوب میشوند و بر هر مسلمانى واحب است که از دشمنان خدا برائت جوید نه اینکه نسبت به آنها ملاطفت و عطوفت به خرج دهد؛ از اینرو میبینیم که ابراهیم(ع) بعد از آنکه برایش روشن شد که عمویش دشمن خداوند است، از او برائت جست، خداوند از ابراهیم خلیل الله چنین نقل میکند:
«فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ»؛[12] امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خدا است، از او بیزارى جست.
اما اینکه آیا هر پیامبری باید از نسل پاک باشد؟
سیوطی در الدرالمنثور در ذیل آیه «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ»،[13] میگوید: ابونعیم در کتاب دلائل از ابن عباس روایت کرده است، رسول خدا(ص) فرمود: هیچیک از پدران و مادران من، با زنا همدیگر را ملاقات نکردند، و خداوند لا یزال مرا از پشت پدرانى پاک به رحم مادرانى پاک و رحمهایى مصفا و مهذب منتقل میکرد، و هر کجا که از یک پدر فرزندانى وجود میآمد، من به پشت آن فرزند منتقل میشدم که از همه پاکتر و بهتر بود.[14]
اگرچه این روایت پیامبر اسلام(ص) و اجداد آنحضرت را شامل میشود؛ اما از آنجا که ظاهراً ملاک و معیار طهارت والدین همۀ پیامبران یکی است؛ از اینرو از باب تنقیح مناط این حکم را میتوانیم به سایر پیامبران(ع) نیز سرایت دهیم.
خلاصه آنکه، تعداد زیادی از آیات، روایات وارده از طریق اهلسنت و شیعه، همچنین عقل و اجماع، بر طهارت روحی و موحد بودن والدین حضرت ابراهیم(ع) وجود دارد که ما در متن این نوشتار به آنها استناد کردیم.
به اعتقاد ما نه تنها شیعیان؛ بلکه بسیاری از برادران اهلسنت بر این باورند که پدر و مادر و اجداد همۀ پیامبران و حضرت ابراهیم(ع) تا حضرت آدم(ع) هیچیک به شرک آلوده نشدند، آنان موحدانی خداپرست به شمار میرفتند و آنها نیز از طریق نکاح متولد شدند.
[5]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القران، تحقیق، عطیه، على عبدالبارى، ج 7، ص 388، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق؛ اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج 8، ص 439، سایت التفاسیر، http://www.altafsir.com (المکتبة الشاملة)؛ رازی، فخر الدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 6، ص 337، بیروت، دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم، 1420ق؛ ابن عادل، تفسیر اللباب، ج7، ص9، سایت التفاسیر، http://www.altafsir.com (المکتبة الشاملة).
[6]. روح المعانی فی تفسیر القران، ج 7، ص 388؛ البحر المحیط فی التفسیر، ج 8، ص 439؛ مفاتیح الغیب، ج 6، ص 337؛ تفسیر اللباب، ج 7، ص 9. ... (جالب توجه این که آلوسی سخن فخر رازی را که می گوید این قول به شیعه اختصاص دارد، حمل بر کمی تتبع می داند).
[7]. این روایت را بسیارى از مفسران شیعه و اهل تسنن؛ مانند مرحوم طبرسى در مجمع البیان و نیشابورى در تفسیر غرائب القرآن و فخر رازى در تفسیر کبیر و آلوسى در تفسیر روح المعانى نقل کردهاند.
[8]. بقره، 133.
[9]. بیهقی، دلائل النبوة، ج 1، ص 103، سایت جامع الاحادیث، http://www.alsunnah.com (المکتبة الشاملة)؛ بیهقی، شعب الإیمان، ج 3، ص 428، سایت جامع الحدیث، http://www.alsunnah.com (المکتبة الشاملة).
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 6، تهران، اسلامیه، 1390ق.
[11]. کلینی، روضه کافى، ترجمه، کمرهاى، ج 2، ص 327، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1365ش.
[12]. توبه، 114.
[13]. توبه، 128. به یقین، براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به [هدایت] شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.
[14]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 3، ص 294، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق.

:
:
:
: