جستجوی پیشرفته
بازدید
1
آخرین بروزرسانی: 1404/05/07
خلاصه پرسش
در آیه 125 سوره نحل، چرا خداوند، «حکمت» را قبل از «موعظه» و «جدال» آورده است؟
پرسش
در آیه 125 سوره نحل، چرا حکمت بر موعظه مقدم داشته شد؟
پاسخ اجمالی

خدای متعال در آیه 125 سوره نحل، خطاب به پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید؛ مردم را از طریق حکمت و موعظه حسنه به سوی پروردگارت دعوت کن و با بهترین روش با آنان به گفت‌وگو و جدال برخیز:

«ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ...».

بیشتر مفسران به چرایی تقدم «حکمت» بر «موعظه» و «جدال» نپرداخته‌اند؛ اما در برخی تفاسیر، تحلیل‌هایی به شرح ذیل ارائه شده است:

ترتیب در «حکمت» و «موعظه» و «جدال»، ترتیب به حسب مصادیق است؛ یعنى از آن‌جا که «حکمت» مصداق منفی و بدی ندارد و تمام افراد آن خوب‌اند؛ لذا خداوند آن‌را مقدم داشت و به پیامبرش اجازه داده است تا به صورت مطلق در تبلیغ دین از «حکمت» بهره گیرد؛ اما چون «موعظه» و سخنرانی می‌تواند مصادیق خوب و بدی داشته باشد و پیامبر(ص) تنها می‌تواند به موعظه خوب بپردازد، این واژه در مرحله دوم قرار گرفته است. و از آن‌جا که «جدال» سه نوع دارد: جدال بد، جدال خوب و جدال خوب‌تر، و تنها استفاده از قسم سوم جدال -یعنی جدال خوب‌تر- برای حضرتشان مجاز است؛ لذا آن‌را در مرتبه سوم ذکر کرد.

در ادامه باید گفت؛ آیه شریفه، اشاره به آن ندارد که کاربرد هریک از «حکمت»، «موعظه»، و «جدال احسن» کجا است، و این بدان جهت است که تشخیص موارد کاربرد آنها بر عهده خود دعوت‌کننده است؛ یعنی باید بررسی نمود و هر کدام که اثر بیشترى دارد را انتخاب و از آن بهره گرفت. در همین راستا، این امکان وجود دارد که در مواردى هر سه روش به کار گرفته شود، و در مواردی دیگر دو روش و در نهایت در مواردی نیز تنها یک روش مورد استفاده قرار گیرد؛ لذا این بهره‌گیری به شرایط و زمان و مکان بستگی دارد.[1]

برخی از مفسران هم در مورد چرایی ترتیب موجود در آیه گفته‌‏اند:

این ترتیب با توجه به ظرفیت فهم مردم و استعداد آنان در پذیرفتن حق است؛ یعنی بعضى از خواص که دل‌هایى نورانى و قوى دارند و با توجه به استعدادشان، حقایق عقلی را زودتر از دیگران می پذیرند، و به راحتی در برابر مبادى عالى مجذوب می شوند و با علم و یقین، الفت و انس زیادى دارند، دعوتشان باید از راه «حکمت»، یعنى برهان صورت گیرد.

در مقابل، افرادی نیز وجود دارند که دل‌هاى تاریک و استعدادى ضعیف دارند و سر و کارشان بیشتر با محسوسات، و دلبستگی‌‌‏شان بیشتر با رسوم و عادات است، چنین کسانى سر و کارى با حکمت و برهان ندارند، ولى با این وجود در پذیرش حق عنادی ندارند. چنین افرادی را باید با موعظه حسنه و پند و اندرز به راه حق دعوت نمود.[2]


[1]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 373، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.

[2]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 7، ص 487، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها