
لطفا صبرکنید
1
«اسم آلت» در ادبیات عرب، به اسمهایی گفته میشود که دلالت بر ابزارها و وسایل کاری میکند.
ادیبان، «اسم آلت» را اینگونه تعریف کردهاند:
«اسم آلت» چیزى است که فاعل به واسطه آن مفعول را مورد علاج و عمل قرار میدهد تا اثر به آن برسد.
این اسم را در دو رده «اسم آلت جامد» و «اسم آلت مشتق» تقسیمبندی کردهاند:
- «اسم آلت جامد»: اسمی است که از اسم یا لفظى دیگر مشتق نشده باشد، مانند: «سیف»(شمشیر) که اسم آلتهایی از این نوع را نمیتوان در وزنهای مشخصشدهای منحصر کرد؛ بلکه ممکن است با هر وزن و شکلی مورد استفاده قرار گیرد.
- «اسم آلت مشتق»: در طرف مقابل، اسمی است که از چیزى مشتق شده و میتوان آنرا همطراز دیگر مشتقات (اسم فاعل، اسم مفعول و ...) قرار داد که در بیشتر موارد، آنرا در قالب یکی از سه وزن «مِفْعَل»، «مِفْعَال» و «مِفْعَلَة» مشاهده میکنیم: [1]
مِفعل، مانند: «مِبرد»(سوهان)، «مقبض»(دستگیره) و «منخل»(غربال).
مِفعال، نظیر: «مِقراض»(قیچی)، «مفتاح»(کلید) و «مشکاة»(چراغدان).
مِفعَله، مانند: «منکسه»(جارو)، «مطرقه»(چکش) و «مکحلة»(سرمهدان).
البته وزنهای «اسم آلت مشتق» تنها منحصر به این سه وزن نیست؛ و به دلیل آنکه گاهی به ندرت در اوزان دیگر نیز مورد استفاده قرار میگیرد، در ادبیات جدید، وزنهای جدید دیگری نیز برای این نوع از اسم، پیشنهاد شده است:
«فِعَال»، مانند: «خِیاط»(سوزن).[2]
«فاعول»، مانند «ساطور»(ساطور).
«فاعِلَة»، مانند «ساقیة»(بالابر آب).
«فَعَّالَة»، مانند «ثلّاجه»(یخچال).
[1]. ر.ک: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ج 1، ص 190، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1389ش.
[2]. ر.ک: ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، قواعد صرف و نحو و روش تجزیه و ترکیب، ج 1، ص 64- 65، قم، مؤلف، چاپ اول، 1371ش؛ همو، شرح فارسی بر تصریف، ج 1، ص 131، قم، حاذق، چاپ اول، 1367ش.