جستجوی پیشرفته
بازدید
5399
آخرین بروزرسانی: 1397/05/27
خلاصه پرسش
در کتاب «اکلیل المصائب فی مصائب الاطائب» آمده که افرادی بعد از مرگ برای لحظاتی زنده شدند؛ آیا این گزارش‌ها در منابع قبل از ایشان نیز نقل شده است؟
پرسش
در کتاب «اکلیل المصائب» آمده است رسول اکرم(ص) بعد از مرگ دوباره زنده شدند و مطالبی را برای امیرمؤمنان علی(ع) فرمودند. همین‌طور چنین قضیه‌ای برای سلمان فارسی نقل شده است که پس از مرگ بیدار شد و به امیرالمؤمنین(ع) تبسم نمود و روایات دیگر؛ اوّلاً اعتبار این کتاب در چه حدی است؟ ثانیاً در منابع معتبر قدیمی‌تر و یا دست اول آیا این روایات بیان شده است؟
پاسخ اجمالی
کتاب «إکلیل المصائب فی مصائب الاطائب»، نوشته محمد بن سلیمان تنکابنی (متوفای قبل از 1320ق)[1] کتاب مقتل فارسی است که بخشی از آن اختصاص به افرادی دارد که بعد از مردن، برای لحظاتی زنده شدند.[2] بنابر تحقیق و بررسی؛ پاره‌ای از این روایات منحصر به این کتاب نبوده و در برخی منابع حدیثی دیگر تألیف‌شده قبل از ایشان نیز وجود دارند؛ که در ذیل، بدون بررسی سندی و محتوایی، به آنها اشاره می‌شود:
1. سخن گفتن پیامبر خدا(ص) با امام علی(ع) بعد از رحلت در این دنیا؛[3] براساس این دسته از روایات؛ بعد از رحلت پیامبر(ص) و غسل و کفن آن‌حضرت، امام علی(ع)، از پیامبر هرچه خواست پرسید و پیامبر جواب دادند. که البته این به وصیت خود پیامبر(ص) بوده است.
2. زنده شدن حضرت فاطمه(س) بعد از غسل و کفن و دست انداختن در گردن حسنین(ع)؛[4]
3. زنده شدن امام علی(ع) بعد از شهادت؛[5]
4. زنده شدن کودکان مسلم بن عقیل بعد از شهادت؛[6]
5. زنده شدن سلمان بعد از وفات و تبسم به امام علی(ع)؛[7]
موارد ذکر شده در برخی از منابع کهن نیز وجود دارد. گفتنی است که نقل این موارد به معنای تأیید نبوده، بلکه تأیید یا رد هر کدام از آنها نیاز به بررسی جداگانه دارد.
 
 

[1]. آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن‏، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج ‏2، ص 281، و ج 1، ص 15، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1403ق.
[2]. تنکابنی، محمد بن سلیمان، إکلیل المصائب فی مصائب الاطائب، «در بیان کسانی که بعد از مردن، زنده شدند و تکلم نمودند...»، ص 381، قم، عالمه، چاپ اول، 1381ش.
[3]. ر. ک: کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏1، ص 296 - 297، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، ج ‏1، ص 283 – 284، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق؛ قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، ج ‏2، ص 802 - 803، قم، مؤسسه امام مهدى(عج)، چاپ اول، 1409ق.
[4]. ر. ک: مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏43، ص 179، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ جزائری، سید نعمت الله، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج ‏1،ص 63، بیروت، مؤسسة التاریخ العربى‏، چاپ اوّل‏، 1427ق.
[5]. بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج على البشر، ج ‏3، ص 61، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1413ق؛ بحار الأنوار، ج ‏42، ص 300 – 301.
[6]. خوارزمی‏، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 57، قم، انوار الهدی‏، چاپ دوم، 1423ق؛ بحار الأنوار، ج ‏45، ص 106.
[7]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏2، ص 302، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.کتاب «إکلیل المصائب فی مصائب الاطائب»، نوشته محمد بن سلیمان تنکابنی (متوفای قبل از 1320ق)[1] کتاب مقتل فارسی است که بخشی از آن اختصاص به افرادی دارد که بعد از مردن، برای لحظاتی زنده شدند.[2] بنابر تحقیق و بررسی؛ پاره‌ای از این روایات منحصر به این کتاب نبوده و در برخی منابع حدیثی دیگر تألیف‌شده قبل از ایشان نیز وجود دارند؛ که در ذیل، بدون بررسی سندی و محتوایی، به آنها اشاره می‌شود:
1. سخن گفتن پیامبر خدا(ص) با امام علی(ع) بعد از رحلت در این دنیا؛[3] براساس این دسته از روایات؛ بعد از رحلت پیامبر(ص) و غسل و کفن آن‌حضرت، امام علی(ع)، از پیامبر هرچه خواست پرسید و پیامبر جواب دادند. که البته این به وصیت خود پیامبر(ص) بوده است.
2. زنده شدن حضرت فاطمه(س) بعد از غسل و کفن و دست انداختن در گردن حسنین(ع)؛[4]
3. زنده شدن امام علی(ع) بعد از شهادت؛[5]
4. زنده شدن کودکان مسلم بن عقیل بعد از شهادت؛[6]
5. زنده شدن سلمان بعد از وفات و تبسم به امام علی(ع)؛[7]
موارد ذکر شده در برخی از منابع کهن نیز وجود دارد. گفتنی است که نقل این موارد به معنای تأیید نبوده، بلکه تأیید یا رد هر کدام از آنها نیاز به بررسی جداگانه دارد.
 
 

[1]. آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن‏، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج ‏2، ص 281، و ج 1، ص 15، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1403ق.
[2]. تنکابنی، محمد بن سلیمان، إکلیل المصائب فی مصائب الاطائب، «در بیان کسانی که بعد از مردن، زنده شدند و تکلم نمودند...»، ص 381، قم، عالمه، چاپ اول، 1381ش.
[3]. ر. ک: کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏1، ص 296 - 297، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، ج ‏1، ص 283 – 284، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق؛ قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، ج ‏2، ص 802 - 803، قم، مؤسسه امام مهدى(عج)، چاپ اول، 1409ق.
[4]. ر. ک: مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏43، ص 179، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ جزائری، سید نعمت الله، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج ‏1،ص 63، بیروت، مؤسسة التاریخ العربى‏، چاپ اوّل‏، 1427ق.
[5]. بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج على البشر، ج ‏3، ص 61، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1413ق؛ بحار الأنوار، ج ‏42، ص 300 – 301.
[6]. خوارزمی‏، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 57، قم، انوار الهدی‏، چاپ دوم، 1423ق؛ بحار الأنوار، ج ‏45، ص 106.
[7]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏2، ص 302، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها