جستجوی پیشرفته
بازدید
14695
آخرین بروزرسانی: 1398/08/11
خلاصه پرسش
چه کنیم تا مرگ آسانی داشته باشیم؟
پرسش
چه کنیم تا مرگی راحت داشته باشیم؟
پاسخ اجمالی

ابتدا باید گفت که برای انسان مؤمن، گاه مرگ دشوار نیز نعمتی است که او را از گناهان دنیایی پاک کرده و با روحی پاک روانه آخرت می‌کند. با این وجود دعاهایی وجود دارد که انسان مرگ راحتی را از خدا بخواهد.[1] به هر حال، راحت جان دادن به چند عامل کلی بستگی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

الف) اعتقادی

مهم‌ترین عامل راحت جان دادن عامل اعتقادی است؛ یعنی اگر شخص از اعتقاد و ایمان کامل برخوردار باشد، جان دادن او راحت خواهد بود.

 حقیقت مرگ، این است که انسان از عالمی به عالم دیگر منتقل می‌شود. این انتقال برای مؤمن مبارک و شادی‌بخش است، ولی برای کافر اتفاقی ناخوشایند و نامبارک است؛ زیرا دنیا برای مؤمن؛ مانند زندان و مرگ برای او در حکم رهایی از زندان است، اما همین دنیا برای کافر به مثابه بهشت است.[2] و مرگ او را از بهشتش جدا کرده و به عذاب منتقل می‌سازد.[3]

یکی از اتفاقاتی که برای مؤمن، هنگام ترک دنیا می‌افتد این است که ملک الموت، هنگامی که برای گرفتن جانش نزد او می‌آید، به او دلداری داده و می‌گوید: «من از پدر مهربان هم نسبت به تو مهربان‌تر و دلسوزترم. چشم‌هایت را باز کن و ببین. وقتی او چشم‌هایش را باز می‌کند، می‌بیند که پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه زهرا(ع) نزد او آمده‌اند. او با دیدنشان خوشحال می‌شود. از جانب عرش، ندایی مؤمن را خطاب قرار داده و می‌گوید: ای نفس مطمئن به محمد(ص) و آلش! به نزد پروردگارت برگرد که هم تو از او خوشنودی هم او از تو خوشنود است. به جمع بندگانم بپیوند و وارد بهشتم شو».[4]

اما کافران سرنوشت دیگری برایشان رقم می‌خورد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «وقتی فرشته مرگ برای گرفتن روح کافر نازل می‌شود، همراه خود سیخی آتشین دارد که با آن روح کافر را می‌گیرد. پس جهنم ناله می‌زند. ... این بلا برای حاکمان ظالم یا کسانی که مال یتیمی را خورده باشند یا شهادت دروغ داده باشند، حتی اگر مسلمان هم باشد، اتفاق خواهد افتاد و اختصاصی به کافر ندارد».[5]، [6]

چنان‌که در برخی از روایات محبت به اهل‌بیت(ع) از عوامل راحت جان دادن شمرده شد؛ از رسول خدا(ص) در این زمینه چنین نقل شده است: «دوستى من و دوستى خاندانم در هفت جا -که بسی هولناک است- سودمند است: 1. در دم جان سپردن‏، 2. در قبر، 3. به هنگام رستاخیز(برپایی قیامت و وقت بر آمدن از قبر)، 4. موقع دریافت نامه اعمال، 5. به وقت حساب، 6. در پاى میزان 7. در گذشتن از پل صراط».[7]

ب) عامل روانی

در مورد عامل روانی راحت جان دادن، در حقیقت باید دید چه عوامل روانی موجب ترس از مرگ می‌شود؟ بنابراین برای راحت جان دادن ابتدا باید عوامل روانی ترس از مرگ را از بین برد.

بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مى‌‏‌کنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود؛ از این‌رو، حتى در بهترین حالات زندگى، فکر مرگ، شهد زندگى را در کام او زهر مى‌کند و همیشه از این نظر نگران است.

انسان باید باور داشته باشد که مرگ پا نهادن به جهان آخرت و دیدن تلاش‌های این دنیا است. این باور اقتضا دارد که آدمی به وظایف شرعى و انسانی خود عمل کند و به رحمت واسعه خداوند امیدوار باشد. در این صورت است که انسان نه تنها از مرگ نمى‌‌‏ترسد، بلکه آن‌را به جهت لقای الهی دوست خواهد داشت و به آن عشق خواهد ورزید.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مرگ هدیه مؤمن است».[8] امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: «به خدا سوگند! فرزند ابى طالب علاقه‌‏‌اش به مرگ بیشتر است از کودک شیرخوار به پستان مادر».[9]

د) عوامل عملی راحت جان دادن

انسان‌هایی هستند که مرگ را پایان زندگى نمی‌دانند، و در عین اعتقاد به معاد به دلیل اعمال ناپسند و کارهاى خلاف خود، از مرگ می‌ترسند و از آن وحشت دارند؛ زیرا مرگ را آغاز رسیدن به نتایج شوم اعمال خود می‌بینند. بنابراین، براى فرار از محاسبه الهى و کیفر اعمال میل دارند هر چه بیشتر مرگ را به تأخیر بیندازند.

شخصی از پیامبر اسلام(ص) پرسید: چرا مرگ را دوست ندارم؟ فرمود: آیا ثروت دارى؟ عرض کرد: آرى، فرمود: چیزى از آن‌را پیش از خود فرستاده‌‏اى؟ عرض کرد: نه، فرمود: به همین دلیل است که مرگ را دوست ندارى.[10]

ایـن هـمـان اسـت کـه امام على(ع) در یکى از سخنان حکمت آمیزش از آن، آه و ناله سر داده و هشدار می‌دهد: «آه، از کـمـى تـوشـه آخرت و طولانى بودن راه و دور بودن سفر و بزرگ بودن مقصد و محلّ ورود».[11]

امام صادق(ع) می‌فرماید: فردی از ابوذر پرسید: چرا از مرگ می‌ترسیم؟ پاسخ داد: براى این‌که دنیا را آباد کرده‌‌‏اید، و آخرت‌تان را ویران. طبیعى است که دوست ندارید از نقطه آباد به مکان ویران منتقل شوید.[12]

چـنـان‌کـه از ایـن روایات استفاده می‌شود، علّت ترس از مرگ، تلاش نکردن براى آخرت، بلکه بی‌توجّه بودن به آن و روى کردن به دنیا است؛ و همین موجب ویرانى آخرت است.[13]

برخی از عوامل عملی که در راحتی جان کندن مؤثر است

عوامل عملی را که در راحتی جان کندن مؤثرند می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

الف) اعمالی که خود شخص در زمان حیات انجام می‌دهد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین عامل راحت جان دادن پس از ایمان و اعتقاد کامل، اعمال و رفتار شخص در زمان حیات است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: 

  1. سبک نشمردن نماز و خواندن نماز در اول وقت: در برخی روایات در مورد آثار سبک شمردن نماز آمده است که به سه مصیبت ‌هنگام مرگ دچار خواهد شد: با حالت خوارى و زبونى جان می‌دهد؛ گرسنه می‌میرد، و تشنه جان می‌سپارد، به گونه‌‏اى که اگر آب تمام رودخانه‌‏هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نخواهد شد.[14]

هم‌چنین در روایات نماز شفیع بین انسان ملک الموت،[15] و موجب محافظت ملک الموت از او می‌شود.[16]

  1. صله ارحام و خویشان و نیکی به پدر و مادر: امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: کسی که دوست دارد خداوند متعال سکرات مرگ را بر او آسان کند، صله ارحام و خویشان به جا آورد و به پدر و مادر احسان نماید.[17]
  2. تهیه لباس برای نیازمندان: امام صادق(ع) می‌فرماید: هر کس برادر خود را جامه زمستانی یا تابستانی بپوشاند، خداوند متعال از جامه‌های بهشت بر او بپوشاند، سکرات مرگ را بر او آسان کند و قبر او را گشاد نماید.[18]
    4. انجام برخی اعمال عبادی مستحبی: امام صادق(ع) فرمود: هر کسی یک روز از آخر ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند متعال، او را از شدت سکرات مرگ و هول بعد از مرگ و از عذاب قبر ایمن گرداند.[19]

ب) خواندن برخی نمازها و اذکار که در کتاب‌های ادعیه آمده است.

ج) اعمالی که اطرافیان می‌توانند انجام دهند؛ مانند: خواندن سوره یس، صافات، زلزله و کلمات فرج.[20]

 

[1]. ر. ک: 94256.

[2]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 53 و 363، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.

[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج ‏3، ص 135- 136، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[4]. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏6، ص 163، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، 1403ق.

[5]. کافی، ج ‏3، ص 253- 254.

[6]. اقتباس از پاسخ: 33521.

[7]. «حُبِّی وَ حُبُّ أَهْلِ بَیْتِی نَافِعٌ فِی سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِی الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْکِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاط». شیخ صدوق، امالی، ص 10، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.

[8] . بحارالانوار، ج 70، ص171.

[9] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 52، خ 5، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[10] . شیخ صدوق، خصال، ترجمه، کمره‌ای، ج 1، ص 69، تهران، کتابچی، چاپ اول، 1377ش.

[11] . «آه مِنْ قِلَّةِ الزّادِ وَ طُولِ الطَّریقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظیمِ الْمُورِدِ». تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 144، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366ش.

[12] . «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِی ذَرٍّ فَقَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ مَا لَنَا نَکْرَهُ الْمَوْتَ فَقَالَ لِأَنَّکُمْ عَمَرْتُمُ الدُّنْیَا وَ أَخْرَبْتُمُ الْآخِرَةَ فَتَکْرَهُونَ أَنْ تُنْقَلُوا مِنْ عُمْرَانٍ إِلَى خَرَابٍ». کافی، ج 2، ص 458.

[13] . اقتباس از پاسخ: 20244.

[14] . ابن طاووس، على بن موسى، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 22، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1406ق؛ بحار الأنوار، ج‏80، ص21، ح 39.

[15] . «شَفِیعٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَلَکِ‏ الْمَوْت»‏. ابن بابویه، محمد بن على، خصال، ج2، ص 522، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش.

[16] . «وَ مَلَکُ‏ الْمَوْتِ‏ یَدْفَعُ الشَّیْطَانَ عَنِ الْمُحَافِظِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ یُلَقِّنُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فِی تِلْکَ الْحَالَةِ الْعَظِیمَةِ». ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 137، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق.

[17] . بحار الانوار، ج 71، ص 66.

[18] . همان، ج 71، ص 380.

[19] . همان، ج 97، ص 33.

[20] . همان، ج 81، ص 238 - 239 و 240، و ج 92، ص 331. کلمات فرج عبارت است از: «لا اله الا الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و الحمد لله رب العالمین». ر. ک: 79113.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود