جستجوی پیشرفته
بازدید
44532
آخرین بروزرسانی: 1396/10/18
خلاصه پرسش
در چه حالاتی فعل مضارع منصوب می‌شود؟
پرسش
در آیه 35 سوره بقره، نون عوض رفع در «فتکونا» آیا به جزمی افتاده و یا به نصبی؟ لطفاً در این‌باره توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
همه صیغه‌های فعل مضارع به جز صیغه جمع مؤنث غائب و مخاطب که مبنی بر سکون هستند، از افعال مُعرب به شمار می‌روند. این صیغه‌های معرب، در حالت عادی مرفوع هستند. اما برخی مواقع به دلیل وارد شدن عوامل نصب یا جزم، منصوب یا مجزوم می‌شوند.
عواملی که فعل مضارع را منصوب می‌کنند عبارت‌اند از:
الف. لَنْ: اگر این حرف بر سر فعل مضارع وارد شود، علاوه بر این‌که معنای فعل را از زمان حال به زمان آینده تغییر می‌دهد و معنای آن‌را منفی می‌کند، إعراب آن‌را از رفع به نصب تغییر می‌دهد؛ مانند: «وَ لَنْ یُخْلِفَ اللهُ وَعْدَه‏»؛[1] هیچ‌گاه خدا خُلف وعده نمی‌کند.
ب. کَی: این حرف بر دو قسم است:
1. مصدریه: این قسم از حرف «کی» فعل مضارع را منصوب می‌کند.
2. تعلیلیه: به دلیل این‌که این حرف جرّ است، نمی‌تواند فعل مضارع را منصوب کند و در صورت وارد شدن بر فعل مضارع، حرف «أن» در تقدیر خواهد بود و فعل مضارع توسط «أن مقدّره» منصوب خواهد شد.
اگر بر سر حرف «کی» لام جرّ وارد شود، حتماً مصدریه خواهد بود؛ مانند «لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلى‏ ما فاتَکُمْ»[2] و اگر «کی» بر سر لام جرّ یا «أن» وارد شود، قطعاً تعلیلیه خواهد بود. اما اگر حرف «کی» تنها باشد، هر دو وجه جایز است؛ مانند: «کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاء»؛[3] تا دارایی‌ها فقط بین ثروتمندان دست به دست نشود.
ج. إذَنْ: این حرف با رعایت سه شرط، فعل مضارع را منصوب می‌کند:
1. در صدر کلام قرار گرفته باشد (چیزی از اجزای جمله بر آن مقدّم نشده باشد). اما اگر حروف «واو» یا «فاء» بر آن مقدّم شده باشد، هر دو إعراب نصب و رفع جایز خواهد بود.
2. زمان کلام، آینده باشد.
3. بین آن و فعل مضارع چیزی فاصله نشود مگر فعل قسم.
د. أنْ: این حرف، فعل مضارع را منصوب می‌کند؛ مانند: «أمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّکُم‏»[4] (یا این‌که خواستید غضب خدا بر شما نازل شود). بر خلاف حروف مشابه آن؛ یعنی «أن» زائده،[5] مفسّره[6] و مخفّفه از مثقّله[7] که تأثیری بر فعل نداشته و آن‌را منصوب نمی‌کنند.
گاهی «أن» ناصبه در حالی‌که در کلام ذکر نشده و مقدّر است، فعل را منصوب می‌کند. مواردی که فعل به «أن» مقدّره منصوب می‌شود و مقدّر بودن آن واجب است عبارت‌اند از:
1. لام: اگر قبل از «لام»، یک فعل ماضی منفی از ماده «کون» قرار داشته باشد و به صورت ناقصه باشد، بعد از «لام» حرف «أن» ناصبه در تقدیر خواهد بود. به این «لام»، لام جحود گفته می‌شود؛ مانند: «وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِم‏»؛[8] خدا آنان را عذاب نخواهد کرد در حالی‌که تو در بین آنان هستی.
2. حتّی: اگر فعل مضارعی که بعد از «حتی» قرار گرفته، به اعتبار تکلم یا به اعتبار زمان فعل ما قبلش، برای استقبال باشد، این فعل توسط «أن» که در تقدیر است، منصوب می‌شود؛ مثال قسم اول: «فَقاتِلُوا الَّتی‏ تَبْغی‏ حَتَّى تَفی‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللهِ‏»؛[9] با آن گروهی که ستم کرده بجنگید تا به امر خدا برگردد. و مثال قسم دوم: «وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللهِ‏»؛[10] و متزلزل شدند تا این‌که پیامبر و مؤمنانی که با او بودند، گفتند: نصرت خدا کی خواهد بود.
3. أو: اگر قبل از فعل مضارع حرف «أو» قرار بگیرد، به شرط این‌که بتوان به جای آن حرف «حتی» را قرار داد، این فعل مضارع توسط «أن» مقدّره منصوب می‌شود؛ مانند: «لَألزَمَنَّکَ أو تَقضینی حَقّی».
4. فاء سببیت: از جمله مواضعی که فعل مضارع منصوب می‌شود، قرار گرفتن بعد از فاء سببیت است.[11] اگر فعل مضارع بعد از فاء سببیت واقع شود، با مقدّم شدن یکی از امور ذیل بر فاء سببیت، این فعل توسط أنْ مقدر منصوب می‌شود:
1-4. نفی محض: منظور از نفی محض، نفی‌ای است که توسط «إلّا» و یا نفی دیگر، شکسته نشده باشد و معنای کلام به معنای مثبت تغییر نکرده باشد و یا مقرون به استفهام تقریری[12] نباشد. این نفی می‌تواند توسط حروف نافیه، یا اسم منفی مانند «غیر» و یا افعال ناقصه ایجاد شود؛ مانند: «لَا یُقْضَى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا»؛[13] هرگز فرمان مرگشان صادر نمی‌شود تا بمیرند.
2-4. طلب محض: طلب محض شامل امر، نهی، دعاء، استفهام، عرض،[14] تحضیض،[15] تمنّی[16] و ترجی[17] می‌شود. منظور از طلب محض، طلبی است که لفظ آن به طور صریح و منصوص، دلالت بر امر کند؛ بر خلاف اسم فعل و جمله خبریه‌ای که به معنای امر باشد؛ مانند: «یَا لَیْتَنِی کُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ»؛[18] ای کاش ما هم با آنها بودیم، و به رستگاری [و پیروزی] بزرگی می‌رسیدیم. «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمین‏»؛[19] نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد. برخی از نحویون اسم فعل و جمله خبریه را نیز داخل در این حکم دانسته‌اند.
5-4. واو معیّت: پس از «واو» معیت با رعایت همان شرایطی که برای فاء سببیت گفته شد، أنْ ناصبه مقدّر می‌شود.
اما مواردی که فعل مضارع توسط «أن» مقدّره منصوب می‌گردد و مقدّر بودن آن جایز است، عبارت‌اند از:
یک. لام: بعد از لام جارّه و به شرط این‌که قبل از آن فعل ماضی منفی ناقص از ماده «کَون» قرار نگرفته باشد؛ مانند: «وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمین‏»؛[20] ما دستور داریم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم.
دو. در صورتی که فعل مضارع توسط یکی از حروف «أو»، «واو»، «فاء» و «ثُمّ» به اسمی که به تأویل فعل نمی‌رود، عطف شود، توسط «أن»‌ی که مقدّر بودن آن جایز است، منصوب می‌شود؛ مانند: «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً»[21] (و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی می‌فرستد). «و لبسُ عَباءةٍ وَ تَقرَّ عَینی»، «لولا توقعُ مُعترٍّ فأرضیَه» و «إنّی وَ قَتلی سلیکا ثم أعقلَه».[22]
 

[1]. حج، 47.
[2]. آل عمران، 153.
[3]. حشر، 7.
[4]. طه، 86.
[5]. حرفی که بعد از لمّا قرار می‌گیرد و یا بین «قسم» و «لو» واقع می‌شود؛ مانند: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشیر»؛ یوسف، 96.
[6]. حرفی که جمله ما قبل آن، معنای قول و سخن دارد؛ مانند: «فَأَوْحَیْنا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْک‏»؛ مؤمنون، 27.
[7]. در صورتی که «أن» بعد از کلامی قرار بگیرد که دلالت بر یقین و علم و اعتقاد ثابت دارد؛ مانند: «عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى»؛ مزمل، 20. «أَ فَلا یَرَوْنَ أَلاَّ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلا»؛ طه، 89.
[8]. انفال، 33.
[9]. حجرات، 9.
[10]. بقره، 214.
[12]. مانند: «آلم تشهد الورد متفتحًا فتسر به؟». در این حالت هم نصب جایز است به دلیل داشتن صورت نفی و استفهام و هم رفع جایز است به دلیل داشتن معنای اثباتی جمله.
[13]. فاطر، 36.
[14]. درخواست با نرمی و ملایمت.
[15]. تشویق همراه با اعمال فشار.
[16]. آرزو کردن.
[17]. امید داشتن.
[18]. نساء، 73.
[19]. بقره، 35؛ اعراف، 19.
[20]. انعام، 71.
[21]. شورا، 51.
[22]. نجار، محمد عبدالعزیز، ضیاء السالک الی اوضح المسالک، ج 4، ص 3 - 30، بیروت، مؤسسه رسالت، چاپ اول، 1422ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود