جستجوی پیشرفته
بازدید
25062
آخرین بروزرسانی: 1399/09/01
خلاصه پرسش
با توجه به این‌که در میان بنی‌امیه افراد خوبی هم بودند؛ چرا در زیارت عاشورا بر تمام بنی‌امیه لعن می‌فرستیم؟!
پرسش
چرا در زیارت عاشورا بر همۀ بنی‌امیه لعن می‌فرستیم و می‌گوییم «لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً»؟ خوبان بنی‌امیه چه گناهی دارند که باید مورد لعن قرار گیرند؟
پاسخ اجمالی

از بدیهیات دین الاهی این است که حق تعالی هیچ فرد، گروه، نژاد و نسلی را به دلیل گناهان دیگران مورد عقوبت دنیوی یا عذاب اخروی قرار نمی‌دهد، مگر این‌که به نحوی در تحقق آن گناه مؤثر یا به آن راضی باشند، و یا از آن نهی نکرده باشند؛ بلکه از نظر قرآن و روایات ملاک در الحاق به گروه یا قبیله‌ای، هماهنگی فکری و عملی با گروه است؛ چنان‌که خداوند پسر نوح را از اهل نوح نمی‌داند و دلیل آن‌را عدم هماهنگی عملی با نوح بیان می‌کند.

بنابراین مراد از بنی‌امیه که مورد لعن قرار گرفتند کسانی هستند که از نظر فکری و عملی هماهنگ با آنان هستند؛ یعنی منظور عاملان قتل سیدالشهداء، مؤثران تاریخی و رضایت دهندگان به آن قتل و منکران امامت و ترک کنندگان امر به معروف و نهی از منکر از بنی‌امیه است، اما نیکان آنان مورد لعن نیستند.

پاسخ تفصیلی

از اصول محکم قرآنی این است که هیچ‌کس به جهت گناه دیگری، مورد ملامت یا عذاب دنیوی و اخروی قرار نمی‌گیرد،[1] مگر این‌که به نحوی در تحقق گناه مؤثر و یا به آن راضی باشد، یا از آن نهی نکرده باشد که در همه‌ی این موارد، عقوبت و عذاب به دلیل همین گناهان است، نه به جهت گناه دیگران.

شتر حضرت صالح(ع) را یک نفر از قوم ثمود پی کرده بود،[2] اما قرآن کریم آن گناه را به همه‌ی آنان نسبت می‌دهد[3] و همه‌ی آنان را مرتکب جرم و مستحق کیفر می‌شمارد؛[4] چرا که آنان راضی به این گناه بودند که به تعبیر علی(ع) خوشنودی و خشم مشترک قوم ثمود آنان را دارای سرنوشت شوم مشترک کرد.[5]

قرآن کریم یهودیان معاصر نبیّ خاتم(ص) را به دلیل گناهان نسل‌های گذشته، مورد مذمّت‌های فراوانی قرار داده است؛ مانند گوساله‌پرستی، ستم‌کاری، تحریف سخنان خدا، تکذیب پیامبران الهی، کشتن آنان و ....[6] علّت این مذمّت‌ها علی‌رغم این‌که یهودیان معاصر مرتکب چنین گناهانی نشدند، این بود که آنان به گذشتگان خود فخر می‌ورزیدند و از آنان راضی بودند.

در میان بنی‌امیّه نیز، عدّه‌ای عامل تسبیبی، عده‌ای عامل مباشری، عدّه‌ای تماشاگر و عدّه‌ای خشنود و فخرفروش، نسبت به غصب امامت ائمه(ع) و شهادت این بزرگواران و شیعیان آنان بودند؛ از این‌رو هر کس از آنان به نوعی به دلیل گناهانی که انجام داده‌اند، مورد لعن قرار گرفته‌اند.

از نظر قرآن و روایات ملاک در الحاق به گروه یا قبیله‌ای، هماهنگی فکری و عملی با گروه است. چنان‌که خداوند پسر نوح را از اهل نوح نمی‌داند و دلیل آن‌را عدم هماهنگی عملی با نوح بیان می‌کند.[7] از این‌رو است که اگرچه عدّه‌ای از نیکان، از بنی‌امیّه بودند، اما ائمه(ع) آنها را از بنی‌امیه نمی‌شماردند؛ از باب نمونه یکی از فرزندان عبد العزیز بن مروان که اسم او سعد بود، در حالی‌که مانند زنان با صدای بلند گریه می‌کرد وارد بر امام محمد باقر(ع) شد؛ امام فرمود: چه چیز شما را به گریه واداشت؟ سعد گفت: چگونه گریه نکنم در حالی‌که من از همان درخت ملعون در قرآن می‌باشم؟ امام باقر(ع) فرمود: تو از ایشان نیستی، تو از ما اهل‌بیت هستی، آیا نشنیدی سخن خداوند را که فرمود: پس هر کس از من تبعیّت کند از من خواهد بود.[8] در نتیجه باید گفت که لعن همۀ بنی‌امیّه شامل کسانی است که از نظر فکری و عملی هماهنگ با بنی‌امیه هستند.

 


[1]. نجم، 38- 41. جمله: «لا تزر وازرة وزر اخری»، در: 164، انعام؛ 15، اسراء؛ 18، فاطر؛ و 7، زمر نیز آمده است.

[2]. قمر، 29. «به درستی که شتر ثمودیان را فقط یک مرد پی کرد». سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 319، خطبه 201، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[3]. اعراف، 77؛ هود، 65؛ شعراء، 157؛ شمس، 14.

[4]. آن شتر را ثمودیان پی کردند و پروردگارشان به سزای گناهشان نابودشان کرد و سرزمین‌شان را هموار ساخت.(با خاک یکسان کرد). شمس، 14.

[5]. نهج البلاغه، ص 319، خطبه 201. «ای مردم؛ فقط خوشنودی و خشم است که انسان را گرد می‌آورد، شتر ثمودیان را فقط یک مرد پی کرد؛ خدای متعال عذاب را بر عموم آنان فرود آورد؛ چرا که عموم آنان از کار او خوشنود بودند. خدای سبحان فرمود: پس آن‌را پی کردند و پشیمان شدند.

[6]. بقره، 51؛ بقره 92؛ بقره، 75 و بقره، 87؛ بقره، 91؛ آل عمران، 21؛ آل عمران، 112؛ آل عمران، 181؛ آل عمران، 183؛ نساء، 153 – 155.

[7]. «قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ». هود، 46.

[8]. شبستری، نصر الله، اللؤ لؤ النضید فی شرح زیاره مولانا ابی عبد الله الشهید، ص 133، تهران، فروغ دانش.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها