جستجوی پیشرفته
بازدید
10887
آخرین بروزرسانی: 1393/08/14
خلاصه پرسش
آیا اصل موضوع (postulate) فلسفه با اصل موضوع (postulate) دین تفاوت دارد؟
پرسش
سلام. از این که مجال جهت ارسال سؤالات دینی در این سایت فراهم فرمودید متشکرم. راجع به رابطه فلسفه و دین می خواهم از جناب عالی این سؤال را مطرح کنم: آیا اصل موضوع (postulate) فلسفه با اصل موضوع (postulate) دین تفاوت دارد؟
پاسخ اجمالی

در پاسخ به این پرسش چند نکته را متذکر می شویم:

1. تعریف واژۀ دین: دین به معناى انقیاد، خضوع، پیروى، اطاعت، تسلیم و جزاست و در قرآن گاهى بر قوانین و مقررات و مصوبات بشرى[1] اطلاق شده و گاهى بر ادیان باطل؛ مثلاً بر مجموعۀ قوانین و مقرراتى که حاکمیت قبطیان بر بنى اسرائیل را تأمین مى‏کرد[2] و یا بر قوانین غارتگرانه وثنیین و بت پرستان حجاز[3]، دین اطلاق شده است.

پس، از نظر قرآن، دین عبارت است از: مجموعۀ عقاید، اخلاق و قوانین که براى پرورش انسان ها و ادارۀ امور جامعه است. در واقع، دین زبان گویاى آفرینش است که بخش بنیادین آن شامل علم به انسان و جهان هستى و آگاهى از شیوۀ سلوک و طریق وصول آدمى به سعادت ابدى مى‏شود و در صورتى حق است که فقط از طرف خدا تنظیم شود؛[4] چون تنها او از جهان و انسان شناخت کافى دارد و مقرراتش را بر اساس شناخت صحیح از توانایى‏ها و ظرفیت هاى وجودى انسان وضع مى‏کند.[5]

آن گاه که مراد ما از دین، خصوص ادیان الاهى باشد، مى‏ توان براى آن سطوح و مراحل مختلفى در نظر گرفت.

1. دین نفس الامرى؛ یعنى آنچه در علم الاهى و مشیت ربانى براى هدایت انسان به سوى رستگارى وجود دارد، و چون گوهر انسان ها یکى است، پس این نسخه هم واحد است و در نتیجه، جهان شمول است و وابسته به موقعیت زمانى و مکانى نیست.

2. دین مرسل؛ یعنى آنچه از سوى خداوند براى هدایت انسان ها به رسولان ارسال شده است که از طرفى منبع آن، دین نفس الامرى است و به همین خاطر، حاوى عناصر جهان شمول است و از طرف دیگر، به تناسب نسلى که این دین براى آنها ارسال شده و به جهت موقعیت زمانى و مکانى مخاطبان، مشتمل بر عناصر موقعیتى است.

3. دین مکشوف؛ یعنى آنچه از دین نفس الامرى یا دین مرسل با مراجعه به عقل یا نقل براى افراد آشکار مى‏شود.

4. دین نهادى؛ یعنى آن بخش از دین مکشوف که عمومى شده و نهادینه مى‏گردد و به صورت آیین گروهى از مردم در مى‏ آید.

قرآن وقتى مى‏ فرماید: "ان الدین عند الله الاسلام"،[6] به دین نفس الامرى نظر دارد، و وقتى گفته مى‏شود: دین اسلام، خاتم ادیان است و...، مراد دین مرسل است و آن گاه که دین اشخاص مورد توجه قرار مى‏گیرد، منظور دین مکشوف است.[7] [8]

2. واژه فلسفه نیز دارای معانی متعدد است: عشق به دانستن، علم به حقایق اشیاء، تلاشی ذهنی و عقلی و استدلالی برای درک واقعیت های جهان هستی،[9] علم کلی.

3. تبیین رابطه دین و فلسفه بستگی به تعیین معنای دین و فلسفه دارد؛ مثلا اگر اصل موضوع را به معنای نقطه آغاز پژوهش در نظر بگیریم و دین را به معنای فطری آن یعنی راه رسیدن به خدا فرض کنیم و فلسفه را هم عشق به دانستن تعریف کنیم، می توان گفت که ذات فلسفه با ذات دین وحدت دارد. پس اصول موضوعه یعنی نقطه آغاز پژوهش و حرکت در هر دو یکی خواهد بود. اما این که این اصل موضوع واحد چیست، بحث جداگانه ای است. (ایمان، عشق به دانایی و ...). ولی آنچه در خارج اتفاق افتاده، خروج فلسفه از ذات اصلی خود بوده که همراه با آن دین هم از ذات فطری خود به آداب مذهبی و تقلیدی تنزل یافته است و در نتیجه هرکدام برای خود راه و روش و مقصد جداگانه ای را پیش روی گرفته اند و اصول موضوعه هرکدام نیز متفاوت شده است. برای مثال، فلسفه چون ارتباط خود را با فطرت دینی از دست داده، در نهایتِ تلاش خود، در صدد اثبات یا رد خدا است و اصول موضوعه خود را قضایایی ذهنی قرار داده است. حال آن که در دین فطری اساساً شکی در خدا نیست و خدا از خود انسان به خود او نزدیک تر و ذاتی تر است و هدف دین، دیدار خدا است نه اثبات خدا. و منکر خدا صرفاً کافر یعنی پوشاننده حقیقت است.

بنابر این، مادامی که واژه فلسفه و دین در ذات اصلی خود به کار روند با هم وحدت دارند و عقل و دین یکی است. ولی وقتی از ذات خود منحرف شده باشند با هم به تعارض خواهند رسید، مثل تعارضی که طرفداران عقل و طرفداران نقل با هم دارند.

امروزه در بسیاری از فلسفه ها و پژوهش های فلسفی اصل موضوع نه تنها خدا نیست، بلکه حتی نبودن خدا است؛ چون خدا امری ذهنی نیست. ولی اصل موضوع دین -دین به معنای فطری آن که واقعه ای مربوط به قلب انسان است- ایمان معرفتی به خدا است. بنابر این، شاهد تعارض بین فلسفه و دین هستیم. از طرفی دین تقلیدیِ ذهنی هم خود نوعی فلسفه ذهنی است که در قالب دیگری و با اصطلاحات دیگری بیان می شود و ریشۀ این نوع دین تقلیدی، نه قلب و ایمان قلبی، بلکه فقط امری ذهنی است و از همین روی هردم در معرض شک قرار دارد و اصطلاح قرآنی آن «ظن» است: «جز این نیست که از ظن خود و آنچه هوای نفس آنهاست پیروی می کنند، حال آن که هدایت از نزد خدا آمده است».[10]

 

[1] «کذلک کدنا لیوسف ما کان لیأخذ اخاه فى دین ملک»؛ ما بدینسان یوسف را راهنمایى کردیم تا با این حیله بتواند برادرش را بر اساس قوانین و مقررات سلطان مصر در نزد خود نگه دارد. یوسف، 76.

[2] فرعون به پیروانش مى‏گوید: «انى اخاف ان یبدل دینکم»؛ من ترس آن دارم که موسى دین شما راتبدیل نموده و... . غافر، 26.

[3] «لکم دینکم ولى دین»؛ شما با دین (باطل) خود باشید و من با دین (حق) خودم. کافرون، 6.

[4] نصر، 2؛ بقره، 193؛ انفال، 39؛ اعراف، 29؛ توبه، 29 و 33 - حج، 62.

[5] ر. ک: شریعت در آینۀ معرفت، جوادى آملى، ص 93 - 97 ؛ باورها و پرسشها، ص 16 - 17.

[6] آل عمران، 19، «دین در نزد خدا همانا اسلام است».

[7] هادوى تهرانى، مبانى کلامى اجتهاد، ص 384 - 389.

[10] النجم، 23.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود