جستجوی پیشرفته
بازدید
17083
آخرین بروزرسانی: 1393/08/08
خلاصه پرسش
اگر ما بخواهیم ببینیم تأثیر خدا در زندگی انسان چگونه است، آیا باید خود را محک بزنیم؟ یعنی این که باید ببینیم رفتارمان چقدر خدایی است؟
پرسش
اگر ما بخواهیم ببینیم تأثیر خدا در زندگی انسان چگونه است، آیا باید خود را محک بزنیم؟ یعنی این که باید ببینیم رفتارمان چقدر خدایی است؟
پاسخ اجمالی

تأثیر خدا در زندگی ما یک بُعدش در ایمان شخصی ما است که در رفتار ما تجلی پیدا می کند؛ یعنی اگر ما باور داشته باشیم که خدایی هست، بعضی از کارها را انجام نمی دهیم، بعضی از این تملق ها؛ بعضی از این دورغ ها، بعضی از این تزویرها و ریاهایی که پیدا می شود، به خاطر این است که ایمان ما آن طور که باید باشد نیست. اما یک بُعد دیگر وجود دارد که بعد اجتماعی است. اگر جامعه ای مدیریتش الهی باشد، یک فرصتی برای رشد پیدا می شود که در جامعه غیر الهی نیست و حالا این یک محک می شود؛ یعنی اگر می خواهیم ببینیم که واقعاً جامعه ما یک جامعه دینی است، واقعاً جامعه ما یک جامعه ارزشی است -این یک محک است- بیاییم ببینیم در این دوره زمانی که ما مدیریت کردیم مجموعه کارهایی که شده است، آیا باور دینی در جامعه توسعه پیدا کرده است؟ ایمان گسترش پیدا کرده است؟ عمق پیدا کرده است؟ معرفت دینی عمیق تر شده است؟ صداقت بالاتر رفته است؟ و... اگر بر یک جامعه ای ارزش های الاهی حاکم شد، آن موقع یک داستان دیگری پیش می آید، در نتیجه اگر یک فرد خدا را باور کند خیلی در زندگیش اثر دارد، اما اگر یک جامعه ای خدا باور شد، این تأثیر اصلاً قابل مقایسه نیست.

 

پاسخ تفصیلی

رفتار ما آیینه ایمان ما است، البته ممکن است رفتار ما دقیقاً آیینه ایمان ما نباشد، ممکن است یکی علمش خیلی زیاد باشد. آیت الله العظمی بهجت (ره) داستانی را نقل می کردند: یک کسی که مدرس فلسفه بود و اسفار تدریس می کرد -آنهایی که اهلش هستند می دانند کتاب اسفار یکی از کتاب های بسیار مهم و یکی از عمیق ترین اندیشه های فلسفی است- زمانی آمد پیش من گفت حاج آقا من به خدا شک کردم. بعد ایشان می گفت که کمی نگذشت که این شخص از دنیا رفت. من نمی دانم (تعبیر ایشان بود من نمی دانم) این مدرس فلسفه مومن از دنیا رفت یا بدون ایمان، حالا یک کسی ممکن است مدرس فلسفه باشد، اسفار بگوید، اصطلاحات را خوب بلد باشد، مباحث حکمت متعالیه را بگوید، اما در ایمان پایش بلنگد؛ ایمان یک مسئله دیگر است. یک کسی هم ممکن است این اطلاعات را نداشته باشد، به یک داستانی اشاره کنم، شاید بیش از بیست سال پیش در حرم امام رضا (ع) یک پیر مرد روستایی کنار دست من نشسته بود، رو به من کرد و گفت: من می خواهم سؤالی بکنم، بعد موقعی که می خواستیم جدا شویم، به ایشان گفتم برای ما دعا کن، این پیرمرد که ظاهراً از پشت کوه آمده بود که هر چه آدرسش را گفت متوجه نشدم از کجا است! دعاهایی کرد که اگر این دعاها را یک عارفی؛ مثل حضرت آیت الله العظمی بهاءالدینی (ره) و حضرت آیت الله بهجت (ره) می گفتند من تعجب نمی کردم. اصلاً کسی بتواند این جور فکر کند؛ این طور بفهمد؛ این طور ایمان و این گونه تعابیر داشته باشد. پس یکی ممکن است پشت کوه زندگی کند، سواد چندانی هم نداشته باشد، اما ایمانش از یک استاد فلسفه هم به مراتب بالاتر باشد. این ایمانش غیر از علم است. بله، علم مقدمه است، آنهایی که علم دارند، اگر ایمان داشته باشند خیلی بالا می روند؛ آیت الله العظمی بهاء الدینی (ره) عالم بود، عالم برجسته ای بود، فقیه کاملی بود، عارف هم بود، اهل ایمان بود. بعضی از اهل ایمان، اهل معرفت و اهل سیر و سلوک پیش ایشان می آمدند. کسانی که اهل کرامت بودند -و ما می شناختیم- اینها پیش آنها می آمدند می نشستند. ما احساس می کردیم انگار یک کودکی مقابل یک استادی نشسته است، با این که آنها خودشان اهل کرامت بودند، اما چون ایشان علم داشت، و علمش به ایمان و عمل ضمیمه شده بود، ارتقای بالاتری پیدا کرد. به هر حال این توان برای همه هست و این در برای همه باز است؛ باید توجه داشت انبیا و ائمه (ع) که در قله کمال هستند به این معنا نیست که انسان نبودند ...، قرآن به پیغمبر می فرماید: "بگو که من مثل شما هستم، به من وحی می شود".[1] او رفته به قله رسیده و از وحی الاهی برخوردار است. انبیا و ائمه راهی را رفتند و به ما گفتند به دنبال ما بیایید، آنها هدایت گر و الگوی ما هستند، پیغمبر و ائمه (ع) برای ما اسوه حسنه هستند[2] و ما باید دنبال اینها برویم، البته این برداشت های شخصی است، اثر خدا در زندگی ما یک بُعدش در ایمان شخصی ما است که در رفتار ما تجلی پیدا می کند؛ یعنی اگر شما باور داشته باشید که خدایی هست، بعضی از کارها را انجام نمی دهید، بعضی از این تملق هایی که گاهی در جامعه ما پیدا می شود؛ بعضی از این دورغ ها، بعضی از این تزویرها، بعضی از این ریاهایی که پیدا می شود، به خاطر این است که ایمان آن طور که باید باشد نیست. البته ایمان مراحل و مراتبی دارد، ولی انسان باید تلاش کند. به تعبیر حضرت امام (ره) انسان باید در سیر معنوی عزم داشته باشد، اگر عزم نداشته باشد، اصلاً هیچ سیری صورت نمی گیرد. البته اینها همه بُعد فردی است که در واقع ارتباط یک فرد با خدا است، اما یک بُعد دیگر وجود دارد که تأثیر خدا بر زندگی انسان است و آن این که حالا اگر یک جامعه ای خدا باور شد، اگر بر یک جامعه ای ارزش های الاهی حاکم شد، آن موقع یک داستان دیگری پیش می آید، یک فرد اگر خدا را باور کند خیلی در زندگیش اثر دارد، اگر یک جامعه ای خدا باور شد، این تأثیر اصلاً قابل مقایسه نیست. ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا حتماً باید اعضای این جامعه خدا باور باشند؟ در پاسخ می گوییم، البته داستان دو طرف دارد؛ یک طرف خود ساختار و مجموعه آن جامعه. تعبیر "لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ".[3] مثل ولایت ناظر به این است؛ یعنی اگر ولایت در جامعه بود که آن خدا باوری در اداره امور جامعه پیدا شد آن موقع است که نماز و روزه و حج و زکات ما که به صورت فردی انجام می دهیم یک معنای دیگری پیدا می کند. یک روح دیگری پیدا می کند، اما وقتی مدیریت جامعه مدیریت الاهی شد، آن جا ارزش ها الاهی شد، آن وقت از بالا به پایین این مسئولیت ها فرق می کند. به عنوان نمونه، مسئولیتی که رهبری دارد نسبت به آن کسی در مرتبه بعد قرار می گیرد، تا آن که بعد و... متفاوت است، اگر خدای نکرده کمی در آن بالا لغزش پیدا شود، این پایین خیلی لغزش گسترش پیدا می کند و این پایین اگر یک کسی بلغزد ممکن است خیلی در آن بالا تأثیر نداشته باشد، اما آن بالا اگر خدای ناکرده کوچک ترین لغزشی باشد، در این پایین اثر می گذارد و به همین دلیل برای آن بالا بالاترین صلاحیت ها را در نظر گرفتند، گفته اند معصوم باشد. در جایی که معصوم هست و در جایی که معصوم در اختیار نیست شخصی که مصدر علمش معصوم باشد و عملش نگاه به معصوم باشد، این فقاهت و عدالتی که ما در فقیه جامع الشرایط شرط می کنیم، این است که بگوییم بالاخره بهتر از بقیه می شناسد. بیشتر از بقیه التزام دارد و توانایی اداره امور را دارد، تصدی کند و بعد از آن قله تا دامنه اینها مسئولیت ها توسعه پیدا می کنند قهراً وقتی یک جامعه ای مدیریتش الاهی باشد یک فرصتی برای رشد پیدا می شود که در جامعه غیر الاهی نیست و حالا این یک محک می شود؛ یعنی اگر می خواهیم ببینیم که واقعاً جامعه ما یک جامعه دینی است، واقعاً جامعه ما یک جامعه ارزشی است، این یک محک است. البته ممکن است خطر خیز باشد، ولی یک آزمون است بیاییم ببینیم در این دوره زمانی که ما مدیریت کردیم مجموعه کارهایی که شده است، آیا باور دینی در جامعه توسعه پیدا کرده است؟ ایمان گسترش پیدا کرده است؟ عمق پیدا کرده است؟ معرفت دینی عمیق تر شده است؟ رفتار مردم متدیانه تر شده است؟ صداقت بالاتر رفته است؟ صداقت یکی از عناصر مسلم دینی است و هیچ جای شکی در آن نیست. آیا میزان خلوص مردم افزایش پیدا کرده است؟ اگر این است ما موفق بودیم، اگر خدای ناکرده دیدیم در این شاخص ها با مشکلی مواجه هستیم باید تردید کنیم، پس مشکلی در ما بوده است و خدای ناکرده اگر احساس شود که مصدر در مدیریت ها این چنین مشکلاتی دارد، خب این نیاز دارد به یک بازنگری جدی و به یک توجه مجدد، از تمام آدم هایی که در این جامعه هستند.

 

 

[1] کهف، 110؛ فصلت، 6.

[2] احزاب، 21؛ ممتحنه، 4و 6.

[3] کلینی، کافی، ج 2، ص 21، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود