جستجوی پیشرفته
بازدید
2314
آخرین بروزرسانی: 1401/11/27
خلاصه پرسش
قاعده فلسفی «کلّ ما کان أعمّ کان علمُنا به أتمّ» را توضیح داده و کاربرد آن‌را بیان کنید؟
پرسش
قاعده فلسفی «کلّ ما کان أعمّ کان علمُنا به أتمّ»، را توضیح دهید و کاربرد آن‌را بیان کنید؟
پاسخ اجمالی

 

«کلّ ما کان أعمّ کان علمُنا به أتمّ»؛(هر اندازه دایره عمومیت یک مفهوم گسترده‌تر باشد، دانش ما به آن کامل‌تر خواهد بود).

بر اساس این قاعده، هر اندازه دایره شمول یک مفهوم گسترده‌تر باشد، دانش انسان به آن مفهوم کامل‌تر و روشن‌تر خواهد بود. در مقابل هر اندازه دایره شمول مفهومی محدودتر و مقیّدتر باشد، آگاهی انسان از آن کمتر و ناچیزتر خواهد بود. به این ترتیب مفهوم عام از خاص، و اعم از اخص همواره روشن‌تر جلوه می‌کند، تا جایی که مفاهیم اعم را اعرف مفاهیم و شناخته‌ترین آنها دانسته‌اند.

به پشتوانه به این قاعده است که فلاسفه مفهوم وجود را بدان علت که مفهومی گسترده و دارای شمول حداکثری است، اعرف مفاهیم و شناخته‌ترین آنها دانسته و گاهی آن‌را «ابده بدیهیات»(بدیهی‌ترین بدیهیات) خوانده‌اند و از این‌راه به حل مشکلی که در تعیین موضوع «فلسفه اولی» داشتند، دست یافته‌اند؛ زیرا به موجب قاعده «موضوع کلّ علم ما یبحث فیه عن عوارضه الذاتیه»، فلاسفه با مشکل تعیین موضوع در فلسفه اولی مواجه شده‌اند. آنها موضوع هر علم را عبارت از چیزی دانسته‌اند که در آن، از عوارض ذاتیش گفت‌وگو می‌شود. پس در هر علم، بحث از عوارض موضوع آن علم مطرح می‌شود و بحث از خود موضوع از مسائل آن علم به حساب نمی‌آید؛ بلکه وجود موضوع یا باید بدیهی باشد، یا اگر بدیهی نیست در علم دیگر مورد بحث قرار گرفته باشد و پس از این‌که به مرحله اثبات رسید، در این علم، به عنوان موضوع قرار گیرد.

فلاسفه الهی که موضوع فلسفه اولی را وجود یا موجود می‌دانند، در فلسفه از عوارض وجود یا موجود بحث می‌کنند؛ اما بحث از خود وجود نمی‌تواند در فلسفه مطرح شود؛ زیرا بحث از خود وجود، بحث از عوارض آن نیست. پس وجود که موضوع فلسفه اولی است، یا باید بدیهی باشد و یا در علم دیگر مورد بحث قرار گرفته و به اثبات رسیده باشد. علم دیگری که بحث از وجود را بر عهده گیرد و آن‌را اثبات نماید، سراغ نداریم. ناچار باید به بدیهی بودن مفهوم وجود اعتراف کنیم. در این‌جا به مفاد قاعده «کلّ ما کان أعمّ کان علمنا به أتمّ»، پی می‌بریم که چون مفهوم وجود، از حیث عموم و شمول، گسترده‌ترین مفهوم‌ها است، و به همین دلیل نیز اعرف مفاهیم و یا شناخته‌ترین آنها خواهد بود و هیچ‌گونه مفهومی نمی‌تواند معرف مفهوم «وجود» واقع شده و به توضیح آن بپردازد.

با توجه به این‌که مفهوم وجود به علت اعم بودن، اعرف مفاهیم است، مشکلاتی که در تعیین موضوع فلسفه اولی مطرح بود، از بین می‌رود.[1]


[1]. برای دریافت آگاهی بیشتر، ر. ک: ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ص 41- 50، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1365ش.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها