جستجوی پیشرفته
بازدید
65232
آخرین بروزرسانی: 1398/05/15
 
کد سایت fa97339 کد بایگانی 113695 نمایه منظور از «علی صراط مستقیم» در آیه 41 سوره حجر
اصطلاحات صراط
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
آیا در آیه 41 سوره حجر «قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقیمٌ»، نام امام علی(ع) به صراحت برده شده است؟!
پرسش
در آیه 41 سوره حجر «قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقیمٌ»، آیا «علی» اسم شخص امیر المؤمنین(ع) است؟ آیا منظور از صراط مستقیم، امام علی است؟ و یا آیه معنای دیگری دارد؟
پاسخ اجمالی
بر اساس آیات 39 و 40 سوره حجر، شیطان پس از آنکه بر اثر سرپیچی از درگاه الهی رانده شد، گفت: پروردگارا، به دلیل آنکه مرا گمراه ساختى،[1] و این انسان زمینه بدبختى مرا فراهم ساخت، من نعمتهاى مادى روى زمین را در نظر آنان زینت میدهم، و انسانها را به آن مشغول میکنم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بند‏گان پاک و خالصت را.
خداوند پس از نقل این سخن شیطان، در آیه 41 میفرماید:
«هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقیمٌ»؛[2] این راهى است مستقیم بر عهده من.
یک تفسیر از این آیه آن است که این سخن کنایهای به شیطان است مبنی بر اینکه همه امور به دست خدا است و  حتى شیطان هم در کارهایش بىنیاز از او نیست و این مانند آن است که دریا و کوه به دریانورد و کوهنورد بگوید که چارهای نداری جز آنکه بر من گذر کنی. اینکه خدا به شیطان میگوید که راه تو در اختیار من است، معنایش این است که راه شیطان هم مانند همه امور از هر جهت متوقف به حکم و قضاى خدا است، او است که هر چیزى از ناحیه‏اش آغاز میگردد و به سویش انجام میپذیرد، پس هیچ امرى نیست، مگر اینکه او رب و قیوم بر آن است.
بر این اساس، خداى تعالى در قبال اظهارات ابلیس پاسخ داد: آنچه گفتى که به زودى - جز اندک افرادی - همه مردم را گمراه میکنى، گویا برای خود استقلالی در نظر گرفته و تمام فعالیتهایت را با حول و قوه و مشیت خود انجام میدهی! باید بدانی که سخت در اشتباهی؛ زیرا غیر از من کسى مستقل و مالک این تصرفات و حاکم بر آنها نیست؛ از هر کسى هم که سر زند به حکم و قضاى من است. اگر وسوسه کنى به اذن من کردى، و اگر نتوانى و ممنوع شوى، به مشیت من ممنوع شده‏اى، ... تو تنها توان تصرف در اموری را داری که من به تو قدرت عمل دادهام  ... و اراده من نیز بر آن قرار گرفته که بر بندگان خالص من تسلطی نداشته باشی، و تنها بر کسانی مسلط باشی که از تو پیروی کنند.[3]
در حقیقت خدای متعال در این کلام میخواهد خیال باطل استقلال در امور و توانایی نامحدود برای گمراهی انسانها را از مغز شیطان بیرون کند.
اما آیا در این زمینه که آیا منظور از «علیّ» در آیه 41، تصریح به نام امام علی(ع) بوده و یا تنها کنایهای از حضرتشان بوده و یا آنکه ارتباط ویژهای با ایشان ندارد، باید گفت:
قرائت مشهور، این فراز را «عَلَیَّ» و به صورت جار و مجرور و متشکّل از دو کلمه خواندهاند، و نام امام علی(ع) صفت مشبهه بوده و بر این اساس، نمیتوان مدعی شد که این آیه صریحاً متضمن نام امام میباشد.
بر اساس این قرائت، معنای آیه آن است که خدا در آن میفرماید که حفاظت از مخلصان در برابر شیطان، از اموری است که آنرا بر خود واجب و لازم دانستهام. به عبارت دیگر، خداوند مقرر فرمود که اخلاص همان صراط مستقیمی است، که هر کس آنرا پیمود نجات مییابد، و کسی که از آن منحرف شد هلاک خواهد شد.[4]
مانند آیه شریفه دیگری که خدا در آن فرمود: «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» خدا رحمت و دلسوزی را بر خود واجب نمود.[5] 
البته، قرائتی هم وجود دارد که کلمه مورد نظر را «صراطٌ عَلِیٌّ» به صورت صفت مشبهه و صفت و موصوف خواندهاند که در این صورت معنایش آن خواهد بود که اینراه، راه ارزشمند و بلند مرتبهای است.[6] به عبارتی، اخلاص راهى بلند مرتبه است که در این صورت هم نمیتوان لزوماً مصداق آنرا تنها یک شخص - حتی امیرالمؤمنین(ع)- دانست، اگرچه آنحضرت یکی از بزرگترین نمادهای صراط مستقیم است که محتوای برخی روایات را نیز میتوان اینگونه تحلیل کرد:
ابو حمزه ثمالی از امام صادق(ع) در مورد آیه «هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ»‏ میپرسد و پاسخ میشنود: به خدا سوگند، آن صراط مستقیم علی(ع) است، به خدا سوگند، علی میزان و صراط است.[7]
در همین راستا، راوی میگوید نزد امام باقر(ع) رفته و عرض کردم فدایت شوم، اگر اجازه دهی سؤالی از شما بپرسم؟ امام فرمود: هرچه میخواهی بپرس. پرسیدم: تفسیر این سخن خدای متعال چیست که در قرآن فرمود: «هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ»؟ آنحضرت پاسخ داد: منظور از آن، راه علی بن ابی طالب(ع) است.[8]
البته گزارشهایی وجود دارد که قرائتی غیر از قرائات مشهور را ارائه کرده و این فراز را «هذا صِراطُ عَلَیٍّ مُسْتَقِیمٌ»‏ به صورت مضاف و مضاف الیه میخواند. بر اساس این قرائت نادر میتوان گفت که نام امام علی(ع) صریحا در آیه آمده باشد:
از امام صادق از پدرش، از پدرانش(ع) نقل شده است: روزی خلیفه دوم به پیامبر(ص) گفت همیشه شما به على میفرمایید که تو برای من مانند هارون نسبت به موسى هستی، با اینکه خداوند در قرآن هارون را یادآورى کرده، ولى نامى از على در قرآن نیست. پیامبر فرمود: ... آیا نشنیده‏اى سخن خداى متعال را که «هَذَا صِرَاطُ عَلِیٍّ مُسْتَقِیم‏». [9]
برخی مفسران از این اخبار - با فرض صحت سند - چنین برداشت کردهاند که صراطى که بر خداوند لازم بود بیان فرماید، همان صراط علی(ع) بود و او صراط مستقیم است.[10] چنانکه امام باقر(ع) فرمود: «وَ عَلِیٌّ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیم».[11]
 
 

[2]. حجر، 41.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏12، ص 166- 165، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق. المیزان فی تفسیر القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏12، ص 244- 245، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[4]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏4، ص 478، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[5]. انعام، 54.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 2، ص 266، تهران، دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش.
[7]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی،‏ ج ‏1، ص 512، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق. 
[8]. فرات کوفى، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، محمودی، محمد کاظم، ص 225، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چاپ اول، 1410ق. «و دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ إِنِّی أَکْرَهُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ فَإِنْ أَذِنْتَ لِی أَنْ أَسْأَلَکَ سَأَلْتُکَ فَقَالَ سَلْنِی عَمَّا شِئْتَ قَالَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ عَنِ الْقُرْآنِ قَالَ نَعَمْ قَالَ قُلْتُ مَا قَوْلُ اللَّهِ [عَزَّ وَ جَلَ‏] فِی کِتَابِهِ قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ‏ قَالَ صِرَاطُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ [ع‏] فَقُلْتُ صِرَاطُ عَلِیٍّ فَقَالَ صِرَاطُ عَلِیِّ [بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع‏]».
[9]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج ‏3، ص 107، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[10]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 39، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
[11]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 417، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها