جستجوی پیشرفته
بازدید
1118
آخرین بروزرسانی: 1401/12/07
خلاصه پرسش
در مورد این اصل فلسفی که «موجود بسیط نمی‌تواند هم فاعل باشد و هم قابل» توضیح دهید؟
پرسش
قاعده فلسفی «البسیط لا یمکن أن یکون فاعلا و قابلا» را توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی

  در فلسفه قاعده‌ای است که می‌گوید: موجود بسیط هرگز نمی‌تواند هم فاعل باشد و هم قابل «البسیط لا یمکن أن یکون فاعلا و قابلا».

ملاصدرا برای اثبات برخی از مسائل به این قاعده استدلال کرده و آن‌را معتبر دانسته است. از جمله این مسئله که هرگاه یکی از عناصر، مبدأ حرکت قرار گیرد، مانند سنگی که بر زمین فرود می‌آید، یا آتشی که به سمت بالا می‌رود، چنین پنداشته می‌شود که این موجود خود به خود و بنفسه متحرک است، ولی این پندار باطل است؛ زیرا شی‌ء واحد هرگز نمی‌تواند هم فاعل باشد، و هم قابل؛ یعنی موجود واحد نمی‌تواند هم اعطای حرکت کند و هم پذیرای حرکت باشد.

امام فخررازی این قاعده را به همین صورت مطرح کرده و امتناع آن‌را میان حکما مشهور دانسته و در مقام استدلال برای اثبات این قاعده دو برهان اقامه کرده است:

  1. برهان نخست این‌که، حیثیت قبول و حیثیت فعل دو اثر مستقل از یکدیگرند، در حالی که از موجود واحد بسیط، جز یک اثر صادر نمی‌گردد.
  2. برهان دوم آن‌که، نسبت قابل به مقبول همیشه بالامکان است، در حالی که نسبت فاعل به فعل همواره بالوجوب است؛ بنابر این، اگر شی‌ء واحد نسبت به چیزی هم فاعل و هم قابل باشد، لازم می‌آید که نسبت آن شی‌ء به آن چیز هم بالامکان باشد و هم بالوجوب.

گفتنی است که امام فخررازی به هر دو برهان پاسخ می‌دهد و آنها را نمی‌پذیرد، ولی چون نقل آن پاسخ‌ها در این‌جا به طول می‌انجامد، از آوردن آنها صرف نظر می‌شود.

در چگونگی طرح این قاعده و اثبات آن، میان امام فخررازی در کتاب مباحث المشرقیه و قاضی عضدالدّین ایجی در کتاب مواقف هیچ‌گونه تفاوت و اختلافی دیده نمی‌شود.

از جمله متفکران بزرگ اسلامی که این قاعده را مطرح کرده و در مورد آن بحث کرده، دبیران کاتبی قزوینی است. وی از شاگردان برجسته خواجه نصیرالدین طوسی می‌باشد.

یکی دیگر از متفکران بزرگ که این قاعده را تأیید نموده، علامه حلی است که در شرح کتاب حکمة العین دبیران کاتبی که آن‌را  ایضاح المقاصد نامیده است، می‌گوید:

حکمای سابق بر این عقیده بودند که موجود بسیط نمی‌تواند هم فاعل باشد و هم قابل؛ زیرا فاعل از آن جهت که فاعل است با قابل از آن جهت که قابل است، مغایرت دارد؛ چون فاعل به اعتبار فاعل‌بودن همواره مفید است، در حالی که قابل به اعتبار قابل‌بودن مستفید است.

به این ترتیب اگر اعتبار مفید بودن و اعتبار مستفید بودن هر دو داخل در ذات شی‌ء بسیط باشد، ترکیب لازم می‌آید، و اگر یکی از دو اعتبار داخل و دیگری خارج باشد، باز هم ترکیب لازم می‌آید و ترکیب با بساطت منافات و مغایرت دارد؛ اما اگر گفته شود که مصدریت آن نسبت به دو اعتبار خارج از ذات است که از ذات صادر شده است، در این صورت به طور مجدد این سؤال(مفید بودن و اعتبار مستفید بودن هر دو داخل در ذات شی‌ء بسیط ‌است یا خارج؟) مطرح می‌شود و به طور تسلسل ادامه می‌یابد. و چون ادامه تسلسل تا بی‌نهایت از نظر عقل محال است، ناچار باید به یکی از دو شق اول تسلیم شد. در این‌جا چون پذیرفتن شق اول و دوم مستلزم ترکیب است، و ترکیب با بساطت منافات دارد، ناچار باید فاعل و قابل بودن شی‌ء بسیط را که مستلزم این‌گونه محذورات است، مردود شناخت.

در مورد این قاعده، به لوازم ماهیات اشکال شده است، و آن این‌که در لوازم ماهیات، هم جهت قابلی صدق می‌کند و هم جهت فاعلی، در حالی که به مقتضای قاعده، شی‌ء واحد نمی‌تواند از جهت واحد، هم فاعل باشد و هم قابل.

علامه طباطبائی به این اشکال چنین پاسخ می‌دهد که این قاعده مربوط به جایی است که قابل به معنای انفعال و استکمال خارجی باشد؛ اما قابل اگر قابل به معنای اتصاف و انتزاع باشد، از دایره شمول این قاعده بیرون است؛ از این رو لوازم ذاتیه ماهیت نمی‌تواند نقض این قاعده باشد؛ زیرا ماهیت نسبت به لوازم ذاتی، جنبه اتصاف دارد نه انفعال و استکمال خارجی مثلا، ماهیت اربعه متصف به زوجیت که لازمه ذاتی آن است، می‌گردد نه منفعل و مستکمل.[1]

کاربرد قاعده

قاعده «البسیط لا یمکن أن یکون فاعلا و قابلا»، از جمله قواعدی است که برای اثبات برخی مسائل فلسفی به آن استناد شده است که یکی از آن مسائل اضافه کردن قید حیثیت در تعریف قوه است. هنگامی که صدرالمتألهین قوه را به «مبدأ التغیر من شی‌ء فی شی‌ء آخر من حیث هو آخر»، تعریف می‌کند، اضافه می‌کند که قید حیثیت، یعنی جمله «من حیث هو آخر» از این جهت در تعریف قوه لازم است که با مفاد قاعده «الشی‌ء الواحد لا یکون فاعلا و قابلا» معارض نگردد؛ زیرا اگر قید حیثیت از تعریف قوه حذف شود، با مفاد قاعده مذکور متناقض خواهد شد.[2]


[1]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمه، ص 178- 179، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1404ق، 1362ش.

[2]. ر. ک: ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج 1، ص 125- 140، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1365ش.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • پایان دادن به قرائت قرآن با گفتن «صدق الله العظیم» چه حکمی دارد؟
    31298 گوناگون 1392/08/18
    هر دو عبارت «صدق الله العلی العظیم» و «صدق الله العظیم»در پایان قرائت قرآن، پسندیده و مستحب است، اما برخی تعصبات باعث شده تا شیعه و سنی هر کدام به یکی از این عبارات بسنده کنند: 1. ممکن است اهل سنت، آوردن کلمه « العلی» را ترویج گرایشهای ...
  • خداوند در قرآن طعام اهل کتاب را حلال دانسته، پس چرا شیعیان ذبیحه آنان را پاک نمی‌دانند؟
    27012 غذای غیر مسلمانان 1394/09/08
    خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «طعام کسانى که اهل کتاب هستند بر شما حلال است». با توجه به این سخن صریح قرآن، حال اگر حیوان حلال گوشتی به وسیله پیروان دین یهود و مسیح، ذبح شود- با توجه به این‌که برخی از شرایط ذبح اسلامی را ندارد - ...
  • معنای دفاع فرهنگى و حکم فقهى آن چیست؟
    7604 دیگر موارد 1393/07/07
    در میان انواع هجوم‌هاى غیر نظامى دشمنان، تهاجم فرهنگى از همه آنها خطرناک‌تر است. در این نوع هجوم، دشمن با ترویج فساد و فحشا افکار عمومى جامعه را منحرف کرده، ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف مقدّس اسلامى و عزّت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار می‌دهد، تا مسلمانان ...
  • آیا با هدایایی که همسر یا دیگران در اختیار زنان قرار می دهند حج بر آنان واجب می شود؟
    6752 شرایط استطاعت 1389/02/01
    با توجه به این که بعد از بخشش آن اموال به شما و پذیرفتن شما، آن مال به ملکیت شما در آمده و جزء اموال شما محسوب می شود و فرض هم این است که شما با این اموال مستطیع شده اید، از این رو ...
  • در برخی از آیات آمده که انسان ها مورد شفاعت قرار نمی گیرند، آیا منظور همان برزخ است؟
    17160 برزخ 1389/05/06
    آیات قرآن در مورد شفاعت به سه دسته تقسیم می شوند. آنچه که در مقام جمع بین این سه دسته از آیات باید بدان توجه داشت، این است که به جز خدا هیچ موجودی به طور مستقل نمی تواند شفاعت کند و اگر موجودی چنین قدرتی را ...
  • چرا باید سهم امام (ع) را به مجتهد جامع الشرایط داد؟
    27474 بیشتر بدانیم 1389/03/31
    با توجه به این که فقهای جامع الشرایط نواب عام امام زمان (عج) در زمان غیبت هستند، و برای تعطیل نشدن احکام و از بین نرفتن سهم امام (ع) و ...، آنها اجازه دارند که سهم امام (ع) از خمس را در راهی که تشخیص می دهند درست و مورد ...
  • کدام صلوات است که پاداش آن برابر با پاداش صد‌هزار حسنه است؟
    9036 حدیث 1397/06/21
    شیخ صدوق روایت مسندی را نقل کرده که در آن به صلواتی اشاره شده و پاداش آن، برابر با صد هزار حسنه اعلام شده است: امام باقر(ع) فرمود: هر کسی بعد از نماز عصر روز جمعه این صلوات را بفرستد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ ...
  • فرق دو واژه‌ی بغی و ظلم چیست؟
    2068 بیشتر بدانید 1400/11/05
    لغت‌شناسان برای واژه‌ی «بغی» معانی یا مصادیق متعددی ذکر کرده‌اند که در منابع لغوی می‌توان آنها را یافت؛ اما همان‌گونه که برخی نویسندگان متأخر به صورت خلاصه گفته‌اند، معنای اصلی «بغی» طلب و اراده شدید و مؤکّد است، ولی گاهی به جهت قرائنی دلالت بر ظلم ...
  • ماهیت نفقه و شرائط و فلسفۀ آن چیست؟
    13495 شرائط وجوب نفقه 1391/02/14
    برای اطلاع، از ماهیت نفقه به سؤال شمارۀ 6895 و برای اطلاعّ از شرایط وجوب نفقه به سؤال شمارۀ 1030 مراجعه نمایید. امّا در مورد فلسفۀ وجوب نفقه، خداوند حکیم در قرآن کریم می فرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ ...
  • علّت جابه جائی دو کلمه «مُتٌم» و «قُتِلتُم» در دو آیۀ 157و 158 آل عمران چیست؟
    6786 تفسیر 1391/03/27
    در زمان جنگ اُحُد، از طرف مشرکان شبهه ای مطرح شد مبنی بر اینکه: کسانی که در جنگ شرکت می کنند جان خود را در معرض نابودی قرار داده و این کارشان ارزشی ندارد؛ و خداوند متعال برای دفع این شبهه از ذهن مسلمانان، در ضمن نزول ...

پربازدیدترین ها