
لطفا صبرکنید
12807
- اشتراک گذاری
سوال اول: درباره آیه قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّداً }الإسراء107 چرا در این آیه می فرماید: با چانه به خاک می افتند و سجده می کنند، در حالی که سجده یعنی گذاشتن پیشانی بر خاک؟
سوال دوم: آیا بین این آیه و نظر فقهی فقهاء که می فرمایند اگر در پیشانی زخم یا مانعی باشد شخص می تواند بر چانه خود سجده کند، آیا بین آیه و این نظر فقهاء رابطه ای است؟
سؤال سوم: در فضای مجازی سایت های متعددی از مسیحیت وجود دارد که بر ضد اسلام وپیامبر اسلام(ص) فعالیت دارند، استفاده آنان از کتاب های حدیثی اهل سنت مثل بخاری ودیگر کتاب های آنان است،این سایت های با استفاده از این نوع کتاب ها و روایاتی که در آن آمده است می گویند: در صدر اسلام مردم جهت تبرک جستن از پیامبر(ص)، به عرق ایشان تبرک می جستند و یا با خوردن آب دهان ایشان یا نوشیدن بول و یا خوردن مدفوع و یا ترشحات سینه ایشان، قصد تبرک به ایشان را داشتند. جواب شما به این مطالب چیست؟
در قسمت اول سؤال بنا بر آنچه اندیشمندان امامیه بیان کرده اند، سجده بر چانه فقط در حالت ضرورت جایز است و این آیه ناظر به شرایع پیشین است که حکمش در اسلام در حالت اختیار نسخ شده است؛ وانگهی بعضی مفسران چنین گفته اند: که این آیه منافاتی با سجده بر پیشانی ندارد و شامل آن نیز می شود؛ و چانه از این جهت ذکر شده است که نزدیک ترین مکان در هنگام سجده به زمین چانه می باشد.
در قسمت دوم سؤال قبل از پرداختن به پاسخ، توجه به این مسئله ضروری است که به عقیده امامیه از صفاتی که برای معصومان (ع) شمرده شده است، آنان باید از هر گونه اوصافی که سبب نفرت مردم از آنان می شود؛ به دور باشند، بنابراین اگر اوصافی که به آنان نسبت داده می شود از این قبیل باشد، مورد پذیرش نیست.
حال با توجه به این مطلب در منابع امامیه دلیلی بر این که مردم از ادرار یا مدفوع حضرت رسول(ص) استفاده می کردند نداریم. و بر فرض وجود در برخی منایع اهل سنت، قابل پذیرش نیست.
اما استفاده از عرق ایشان با توجه به معطر بودن آن ایرادی ندارد؛ زیرا ایجاد تنفر نمی کرده است.
در قسمت اول سؤال، نکاتی را متذکر می شویم:
1.اندیشمندان دینی امامیه سجده بر چانه را در حال ضرورت جائز شمرده اند و از جمله دلایلی که برای آن ذکر کرده اند این روایت است:از امام صادق(ع) سؤال شد کسی که توانایی سجده بر پیشانی را ندارد (به جهت زخم یا دمل) حکمش چیست؟حضرت فرمود:بر چانه سجده نماید زیرا خداوند می فرماید "یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّدا" سجدهکنان بر چانهها به خاک افتند.[1]
علامه مجلسی بعد از نقل روایت می فرماید: در دینهای سابق بر چانه سجود می کردند اما در دین ما این کار فقط در حالت ضرورت جایز است.[2]
2.علامه مجلسی در تفسیر این آیه می گوید: ابن عباس و قتاده گفته اند: علت اختصاص سجده بر چانه در قرآن این است که کسی که سجده می کند نزدیک ترین موضع او به زمین، چانه است.[3] بنا براین سجود بر ذقن شامل سجود بر پیشانی نیز می شود.
در پاسخ به قسمت دوم سؤال، در کتب امامیه روایتی که دلالت بر جواز خوردن بول یا مدفوع پیامبر(ص)کند وجود ندارد؛ بلکه روایات دلالت دارد که حضرتشان بسیار بیشتر از دیگران اهتمام به رعایت امور اخلاقی داشتند که هیچکس بول و مدفوع ایشان را نبیند؛ از این رو در هنگام مسافرت زمانی که نیاز به قضای حاجت داشتند، از مردم فاصله گرفته و از دید آنها پنهان می شدند که کسی ایشان را نبیند.[4]
وانگهی گفته شده که از صفات پیامبران و اوصیای آنان این است که بول و غائط آنان دیده نمی شود و خداوند به زمین فرمان می دهد که آن را فرو ببرد.[5]
اما تبرک به عرق یا آب دهان آن حضرت ایرادی ندارد؛ زیرا با توجه به خصوصیتی که برای آن ذکر کرده اند(خوشبو و معطر بودن و پاکیزه بودن و ...)ایجاد تنفر و چندش در طرف مقابل نمی کرده است تا این کار را ضعفی برای مسلمانان یا حضرت بدانیم.
از جمله روایاتی که دلالت بر این مسئله دارد:
1.مسند ابن حنبل به سند خود، از «انس» روایت کرده است که گفت: حضرت رسول (ص)به منزل ما آمد و خوابید. مادرم ظرفی آورد و عرق حضرت را گرفت و در آن ظرف قرار داد حضرت زمانی که بیدار شدند گفتند: ای ام سلیم این چه کاری است که انجام می دهی؟ مادرم گفت: این عرق شما است که آن را می گیرم تا در مواد خوشبو کننده بریزم تا خوشبوتر شود. آرى، بوى عرق چهره مبارک از هر بویى خوشبوتر بود.[6]
2. تاریخ بغداد به سند خود، از «عایشه» نقل کرده است که مىگفت: هرگاه رسول خدا (ص)به قضاى حاجت مىرفت، بعد از خروج حضرت، اثرى از مدفدع و ادرار مشاهده نمىکردم! در یکى از روزها، به ایشان گفتم: چگونه است که هرگاه به قضاى حاجت مىروید، من اثرى از زوائد بدن شما را مشاهده نمىنمایم؟ رسول خدا (ص) در پاسخ فرمود: اى عایشه! مگر نمىدانى اجساد ما، بر پایه ارواح بهشتیان آفریده شده است. این است که هر چه از ما دفع بشود، زمین آنرا مىبلعد! مؤلف گوید: در روایتى که «قندوزى» مؤلف «ینابیع المودّة» نقل کرده است، چنین آمده: که زیربناى وجودى آنان بر پایه ارواح بهشتى آفریده شده است.[7]
روایات در زمینه خوشبو بودن عرق پیامبر (ص) و تبرک به آن فراوان است و ما به همین مقدار بسنده می کنیم.
[1]کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 334، ح 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ق.
[2]مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 181، المؤسسة الثقافیة الإسلامیة للکوشانبور، قم، 1406ق.
[3]مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 82، ص 125، مؤسسة الوفاء، لبنان، 1404ق.
[4] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج 1، ص 104، دار المعارف، مصر، 1385ق.
[5]صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413ق.
[6]فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص 19، اسلامیه، تهران، 1392 ق.
[7] همان.