جستجوی پیشرفته
بازدید
25066
آخرین بروزرسانی: 1399/10/10
خلاصه پرسش
چرا به زید بن علی (ع) حلیف القرآن می گفتند؟
پرسش
چرا به زید بن علی (ع) حلیف القرآن می گفتند؟
پاسخ اجمالی

زید بن على بن الحسین(ع) فرزند امام سجاد(ع)، از شخصیت‌های ممتاز شیعه و جهان اسلام است.

«حلیف القرآن»، یعنی دوست، هم‌سوگند و هم‌پیمان قرآن.

زید بن على بن الحسین(ع) را به سبب انس زیادش با قرآن به «حلیف القرآن‏» (هم‌پیمان با قرآن) لقب داده‌اند.

زید شهید، در سال 120، 121 و یا 122 هجری علیه خلیفه‌ی اموی، هشام بن عبدالملک قیام کرد؛ گروهی با او بیعت کردند و در جنگی که در شهر کوفه میان او و لشگریان خلیفه درگرفت به شهادت رسید.

امام صادق(ع) در بارۀ او بسیار می‌گفت: «خدا عمویم را رحمت کند». امام رضا(ع) در پاسخ مأمون فرمود: زید بن على از دانشمندان آل محمد بود، وى براى خشنودى خدا خشمگین شد، با دشمنان خدا جهاد کرد، و در راه خدا به شهادت رسید.

پاسخ تفصیلی

زید بن على بن الحسین(ع) فرزند امام سجاد(ع)، از شخصیت‌های ممتاز شیعه و جهان اسلام است. کنیه وی ابالحسین[1] و مادرش «جیدا» ام‌ولد بود که مختار او را به امام هدیه داده بود.[2]

دانشمندان امامیه شخصیت زید را ستوده و او را به علم و دانش، تهجد و تقوا، زهد و پرهیزگارى، شجاعت و ظلم‌ستیزى وصف کرده‏اند.

شیخ مفید دربارۀ او گفت:

«زید بن على بن الحسین پس از حضرت باقر(ع) شخصیت ممتاز در میان برادران خود بود. فردى عابد، پرهیزگار، فقیه، سخاوت‌مند و شجاع به شمار می‌رفت و به انگیزۀ امر به معروف و نهى از منکر و خون‌خواهى جدش حسین بن على(ع) قیام کرد.[3] انس زیاد او با قرآن سبب توصیف او به «حلیف القرآن‏» (هم‌پیمان با قرآن) شده بود».[4]

زیاد بن منذر می‌گوید: من به مدینه آمدم، هرگاه که از زید بن علی سؤال کردم به من گفته شد او حلیف القرآن است.[5]

«حلیف» از «حلف» (به معنای سوگند) گرفته شده است و به معنای هم‌سوگند و هم‌پیمان است.[6] «حلیف القرآن»، یعنی دوست، هم‌سوگند و هم‌پیمان قرآن.

زید بن على بن الحسین را به سبب کثرت انس با قرآن به «حلیف القرآن‏» (هم‌پیمان با قرآن) لقب داده‌اند.

این نگرش ستایش‌آمیز شیعه دربارۀ زید بن علی از موضع و دیدگاه تکریم آمیز ائمه اهل‌بیت(ع) در مورد او سرچشمه مى‏گیرد. چنانکه شیخ بهائى گفته است:

«ما از زید جز به نیکى یاد نمی‌کنیم. از پیشوایان ما در تمجید و تکریم وى روایات بسیارى وارد شده است، و امام صادق‌(ع) بسیار می‌گفت: «خدا عمویم را رحمت کند».[7]

شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) بابى را به نقل روایات ائمه معصوم(ع) در مدح و منقبت زید اختصاص داده است. مفاد یکى از روایات چنین است:

«روزى مأمون در حضور امام رضا(ع) قیام زید النار(برادر امام رضا) را بر ضد عباسیان یادآور شد و آن‌را با قیام زید بن على بر ضد بنى امیه مقایسه کرد و افزود: اگر برای رعایت احترام شما نبود او را می‌کشتم. امام رضا(ع) در پاسخ مأمون فرمود: «برادرم زید را با زید بن على مقایسه مکن. زید بن على از دانشمندان آل محمد بود، وى براى خشنودى خدا خشمگین شد، و با دشمنان خدا جهاد کرد، و در راه خدا به شهادت رسید».[8]

امام باقر(ع) زید را تکریم فراوان می‌کرد، چنان‌که شیخ صدوق از ابى الجارود نقل کرده است:

«من نزد امام باقر(ع) بودم که زید وارد شد. وقتى چشم امام باقر(ع) به او افتاد، فرمود: «او بزرگ خاندان خود و انتقام گیرنده‌ی خون آنها است‏». آن‌گاه خطاب به زید فرمود: «البته برگزیده است مادرى که تو را به دنیا آورد، اى زید».[9]

جابر بن یزید جعفى گفت: امام باقر(ع) را دیدم که وقتى به برادرش زید نگاه می‌کرد این آیه را تلاوت می‌کرد: «خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل ‏کننده‌‏اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما هم نوع‌اید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‌‏هاى خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را می‌‏بخشم و آنها را در باغ‌هاى بهشتى، که از زیر درختانش نهرها جارى است، وارد می‌‏کنم. این پاداشى است از طرف خداوند و بهترین پاداش‌ها نزد پروردگار است».[10]، .[11]

زید شهید، در سال 120، 121 و یا 122 هجری علیه خلیفه‌ی اموی، هشام بن عبدالملک قیام کرد، گروهی با او بیعت کردند و در جنگی که در شهر کوفه میان او و لشکریان خلیفه درگرفت به شهادت رسید. وی در نزد پیروان خود، امام پنجم از امامان اهل‌بیت شمرده می شود، و پس از وی فرزندش یحیی بن زید به جای او نشست.[12]

 


[1]. ابو الفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 124، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.

[2]. محلی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیة فی مناقب الأئمة الزیدیة، مصحح، محطوری، مرتضی بن زید، ج 1، ص 241، صنعا، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423ق.

[3]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 171، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.

[4]. همان، ص 172؛ ابن عنبه حسنی، سید احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب‏، ص 237، قم، انصاریان، 1417ق.

[5]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 172.

[6]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 3، ص 231، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.

[7]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 249، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.

[8]. همان، ج 1، باب 25، ص 248 – 249.

[9]. شیخ صدوق، امالی، ص 335، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، 1400ق.

[10] آل عمران،195: « فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی‏ سَبیلی‏ وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ».

.[11] ربانى گلپایگانى، على، فرق و مذاهب کلامى، ص 99.

[12]. طباطبائی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص 66، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ سیزدهم، 1378ش.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها