جستجوی پیشرفته
بازدید
3084
آخرین بروزرسانی: 1400/12/01
خلاصه پرسش
آیا افرادی که علیه عثمان بن عفان شوریدند و او را کشتند، مورد لعنت حضرت رسول(ص) و یا امام علی(ع) قرار گرفتند؟!
پرسش
آیا افرادی که علیه عثمان بن عفان شوریدند مورد لعن رسول خدا(ص)، یا امام علی(ع) قرار گرفتند؟
پاسخ اجمالی

در کتاب‌های شیعی گزارشی در مورد لعن و نفرین قاتلان  عثمان بن عفان  و شورش‌کنندگان علیه وی، توسط رسول خدا(ص) و امام علی(ع) وجود ندارد، و با مبانی اهل‌سنت هم سازگار نیست؛ زیرا آنان لعن صحابه را روا نمی‌دانند، با توجه به این‌که برخی از بزرگان صحابه در این ماجرا حضور داشتند.

با این وجود، گزارش‌هایی در این زمینه در برخی منابع اهل‌سنت وجود دارد:

در سال 35 هجری و در ایام حکومت عثمان شورش‌هایی علیه حکومت وی شکل گرفت. اهالی مصر در قالب چهار گروه که هرکدامشان فرماندهی جداگانه داشتند، رهسپار مدینه شدند. تعداد آنها را شش‌صد یا هزار نفر تخمین زده‏اند. فرماندهی آنها را عبدالرحمن بن عدیس بلوی، کنانة بن بشیر لیثی، سودان بن حمران سکونی، به عهده داشتند. فرمانده کل آنها نیز غافقی بن حرب عکی بود. آنها جرأت نکردند به مردم بگویند به جنگ می‌روند، به همین جهت به بهانه‌ی حج روانه شدند.

اهالی کوفه نیز به تعداد اهالی مصر، در چهار گروه به فرماندهی، زید بن صوحان عبدی، مالک اشتر، زیاد بن نضر حارثی، عبداللّه بن اصم، حرکت کردند؛ و فرمانده همه آنان عمرو بن اصم بود.

همچنین اهالی بصره نیز به تعداد اهالی مصر در چهار گروه و به فرماندهی، حکیم بن جبله عبدی، ذریح بن عباد عبدی، بشر بن شریح بن ضبیعه قیسی، ابن المحرش بن عبد عمرو حنفی و به فرماندهی کل حرقوص بن زهیر سعدی حرکت کردند. علاوه بر آن‌که در میان راه عده‏ای به آنان پیوستند.

اهالی مصر دوست‌دار امام علی(ع) و اهالی بصره هواخواه طلحه، و اهالی کوفه طرفدار زبیر بودند. این گروه‌ها به سه منزلی مدینه رسیدند، اهالی بصره در «ذوخشب»، کوفیان در «اعوص» اردو زدند و عده‏ای از مصریان در آن‌جا به کوفیان پیوستند و بقیه مصریان در «ذو مروة» ماندند.

زیاد بن نضر و عبداللّه بن اصم برای جلوگیری از جنگ و درگیری به مصریان و بصریان گفتند: ما به نمایندگی شما به مدینه می‌رویم، و با سران مدینه گفت‌وگو می‌کنیم؛ زیرا خبردار شدیم که اهالی مدینه برای جنگ با ما آماده می‌شوند؛ سپس آن دو نفر به مدینه آمده و با همسران پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع)، طلحه و زبیر ملاقات کردند و گفتند: ما فقط برای زیارت خانه خدا آمده‏ایم و این‌که از حاکم بخواهیم بعضی استانداران را برکنار سازد، و از آنها خواستند اجازه بدهند مردمی که از شهرها آمده بودند به شهر مدینه وارد شوند. لکن همه آنان توصیه کردند تا از چنین کاری خودداری شود و ارزیابی‌شان آن بود که این کار بی‌نتیجه خواهد بود. از این رو آن دو نفر نزد یاران خویش برگشتند.

سپس عده‏ای از مصریان نزد امام علی(ع) و جمعی از بصریان نزد طلحه و گروهی از کوفیان نزد زبیر آمدند.

بر اساس این گزارش، امام علی(ع) به مصریان فرمود: «لقد علم الصالحون أن جیش المروة و ذی خشب و الأعوص ملعونون علی لسان محمد ص»؛[1] مردان صالح می‌دانند که رسول خدا(ص) سپاه «ذو مروة» و «ذوخشب» و «اعوص» را لعنت کرد! آنها نیز بدون دریافت نتیجه‌ای از خدمت امام(ع) بیرون رفتند.

اهالی بصره نزد طلحه و اهالی کوفه نزد زبیر آمدند و با آنها صحبت کردند. آنها نیز همین جمله امام(ع) را گفتند.

در نتیجه تمامشان از مدینه بیرون رفته و این‌گونه جلوه دادند که به سرزمین خویش باز می‌گردند. لذا از «ذو خشب» و «اعوص» به اردوگاه‌های نظامی خویش- که در سه منزلی مدینه قرار داشت- رفتند تا بعد از آن‌که مردم مدینه متفرق شدند، به مدینه حمله کنند. بعد از خروج آنها مردم مدینه پراکنده شدند. اما آن گروه به مدینه حمله کردند و خانه عثمان را به محاصره درآوردند و اعلام کردند که هر کسی دست از حمله به ما بردارد، در امان است.

وقتی از آنها پرسیده شد که چطور شد تغییر عقیده دادید و بعد از رفتن برگشتید؟ آنها گفتند: از یک شخصی که در دولت بود برای کشتن (عثمان) نامه‌‏ای به دست ما رسید.[2]

در نقد این گزارش می‌توان گفت:

  1. این گزارش در منابع شیعی وجود ندارد.
  2. این گزارش از یک‌سو اعلام می‌دارد که مالک اشتر در میان این افراد قرار داشت، و از سوی دیگر می‌د‌انیم که مالک نزد امام علی(ع) جایگاه ویژه‌ای داشت. بنابر این، نمی‌توان او و اطرافیانش را ملعون ‌پنداشت، و به هیچ وجه با رفتارهای صمیمی بعدی امام با مالک سازگار نیست.[3]
  3. عمل و رفتار شورشیان دارای ابعاد و جهات مختلف بود: یکی اعتراض به رفتار خلیفه‌ی سوم، و دیگری کشتن خلیفه؛ بر فرض قبول این روایت می‌توان گفت ملعون‌بودن شورشیان به جهت کشتن خلیفه - آن هم برای دست‌یابی به قدرت و دیگر مقاصد سیاسی - بود، و گرنه اصل اعتراض به کارهای خلاف خلیفه‌ی سوم نوعی امر به معروف و نهی از منکر و در نتیجه کار صحیح و پسندیده‌‌ای بود.

از طرفی می‌دانیم که امام(ع) نیز تلاش فراوانی برای جلوگیری از ایجاد سنت خلیفه‌کشی نمودند، و بر اساس برخی گزارش‌ها حتی فرزندان خود را برای دفاع از عثمان فرستاده بودند.[4]

مالک اشتر نیز فقط در مراحل ابتدایی این قیام که فقط جنبه اعتراضی و انتقادی داشت حضور داشته؛ اما در مراحل پایانی یعنی کشتن و قتل خلیفه حضور نداشت و حتی تمام افرادی که در آن‌جا حضور داشتند، از قاتلان عثمان و یا حتی تشویق‌کنندگان نبودند.


[1]. در برخی از منابع ابن جمله به خود امام علی(ع) نسبت داده شده است. ر. ک: ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 3، ص 438، بیروت، دار الکتاب العربی،چاپ دوم، 1409ق.

[2]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 348- 351، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 5، ص 51- 52، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق؛ ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 2، ص 140- 142، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.

[3]. «شخصیت مالک اشتر از نگاه امام علی(ع)»، 33511؛ «جایگاه مالک اشتر نزد امام علی(ع)»، 83100.

[4]. «بررسی دفاع امام علی(ع) از عثمان»، 20416؛ «کتک خوردن امام حسن و امام حسین(ع) توسط امام علی(ع) در قتل عثمان»، 112935.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها