جستجوی پیشرفته
بازدید
39701
آخرین بروزرسانی: 1390/09/14
خلاصه پرسش
نظر شما درباره «خطبه بیان» از امام علی(ع)، چیست؟
پرسش
نظر شما درباره «خطبه بیان» از امام علی(ع)، چیست؟
پاسخ اجمالی

خطبه البیان خطبه مشهورى است که به امام علی(ع) نسبت داده مى‏شود. این خطبه به پیش گویى هایى درباره آینده و معرفى امیرالمؤمنین(ع) به نقل از خود آن حضرت و همچنین تبیین آخرالزمان و نشانه هاى ظهور حضرت مهدى(ع) می پردازد. این خطبه در مصادر حدیثى اصلی ذکر نشده و دسترس ترین منبع آن، کتاب الزام الناصب، می باشد.

با توجه به سند و منبع ضعیف خطبه البیان و اشکالات اساسی که به آن وارد می شود، بزرگان علمای شیعه از انتساب این خطبه به امام علی(ع) خودداری کرده و در کتاب های خود نیاورده اند، و بعضی آن را ساخته و پرداخته غلات و صوفیه می دانند.

پاسخ تفصیلی

در منابع روایی و تاریخی، خطبه هایى به امام علی(ع) منسوب است که خالى از فصاحت و بلاغت نیست، ولى در عین حال در نهج البلاغه نیامده است. از جمله آنها، خطبه البیان و یا خطبه افتخار منسوب به حضرت علی(ع) می باشد.

مضمون این خطبه به پیش گویى هایى درباره آینده و معرفى امیرالمؤمنین(ع) به نقل از خود آن حضرت و همچنین تبیین آخرالزمان و نشانه هاى ظهور مهدى(ع)، اختصاص دارد.

عبدالله بن مسعود - به اسنادی که در متن خطبه مذکور است – می گوید: زمانی که امیرالمومنین امر خلافت را عهده دار گردید، پس از سه روز به بصره آمد و به مسجد جامع شرفیاب شده برفراز منبر قرار گرفت و در ضمن خطبه ای به مناسبت حوادث و مصائبی که بعد از رحلت پیامبر برای امت روی می دهد اشاراتی فرمود. در این بین، منکری به نام  "سوید بن نوفل هلالی" از بزرگان خوارج، سخن امام را قطع کرد و پرسید که: وی این چیزها را از کجا می داند؟ حضرت به دیده خشم به وی نگریست و در باب اوصاف خود و احاطه علم خویش، عبارتهایی مسجّع بر زبان آورد که بیان احوال وی بود، مثل :"انا سرّ الأسرار انا شجره الأنوار؛ انا دلیل السموات؛ انا انیس المسبّحات" و غیر اینها.[1]

بررسی سند خطبه

این خطبه بسیار طولانى تنها در منابع متأخر، یافت مى شود. شاید دسترس ترین منبع آن، کتاب الزام الناصب، نوشته على یزدى حائرى (م 1333ق) باشد. در این کتاب، سه نسخه و به عبارتى سه متن براى خطبه البیان ذکر شده که هر یک با دیگرى تفاوت هاى زیادى دارد. براى دو نسخه اوّل آن، منبعى ارائه نشده و نسخه سوم را به کتاب الدر المنظم فی السرّ الاعظم نوشته «محمّد بن طلحه شافعى»،(م 652ق) منتسب می کند که وى از عالمان اهل سنت و دوستداران اهل بیت است.[2]

افرادی که در این کتاب به عنوان سند حدیث معرفی می شوند -غیر از «طوق بن مالک» که او نیز محدث نیست و روایتى از او نقل نشده بلکه یکى از فرماندهان هارون الرشید بود و در سال 216ق از دنیا رفت- همگی مجهول هستند[3].

مهم تر از سلسله سند، راوى اصلى، یعنى «عبداللّه بن مسعود» است که چند نکته درباره وی قابل توجه است:

1. وى پیش از خلافت امیر مؤمنان(ع) از دنیا رفت و با توجّه به تصریح خطبه که على(ع) خطبة البیان را پس از خلافت خود در بصره یا کوفه ایراد کرده، نمى توان گفت که در زمان حیات ابن مسعود بیان شده باشد.

2. جالب تر از این، مرفوع بودن سند است؛ یعنى بین ابن مسعود و شنونده خطبه، شخص یا اشخاصى وجود دارند و این مطلب، جاى هیچ گونه توجیهى درباره نادرستى سند خطبه باقى نمى گذارد.

3. به اعتراف دانشمندان اهل سنت، در شرح حال عبدالله بن مسعود آمده است که وی در کتب حدیثی، هیچ گاه از علی(ع) روایت نکرده است.[4]

4. وثاقت ابن مسعود هم در نزد ما ثابت نیست، چرا که درباره وی گفته می شود او در نقل حدیث، دقت نداشته است.[5]

پس با این اوصاف و توضیحات جای اعتمادی نسبت به سند این خطبه، باقی نمی ماند.

مؤلف کتاب گرانقدر "بشارة الاسلام" می نویسد: مستند صحیحی برای این خطبه نیافتم و هیچ کدام از محدثان بزرگ مانند کلینی، صدوق و شیخ طوسی آن را نقل نکرده اند و از این که علامه مجلسی با همه اطلاع و احاطه بر احادیث، این خطبه را نیاورده است، نشانگر بی اعتمادی وی به این خطبه است... .[6]

بررسی متن خطبه

مرحوم میرزاى قمى، صاحب قوانین الاصول، در انتهاى کتاب جامع الشتات، به تفصیل درباره خطبة البیان و اشکالات آن سخن گفته، اما پس از ردّ انتساب خطبه به امام(ع)، درصدد توجیه آن برآمده است.[7]

در سال هاى اخیر نیز، علاّمه جعفر مرتضى عاملى، از مطالب این خطبه برآشفته و بخش مهمى از کتاب دراسة فی علامات الظهور و الجزیرة الخضراء را به ردّ خطبة البیان اختصاص داده است که در این جا جهت اختصار، صرفا به بعضی از ایرادات ایشان به متن این خطبه اشاره می کنیم:

1. در خطبة البیان از افرادى چون عمر بن صالح، سلمان، مقداد و ابن یقطین نام برده مى شود که در آن جا حضور داشته اند؛ در حالى که سلمان و مقداد، سال ها قبل از خلافت امام از دنیا رفتند و عمر بن صالح و ابن یقطین معاصر آن حضرت نبوده اند.

2."سوید بن نوفل هلالى" که به عنوان بزرگ خوارج در این خطبه نام برده شده در تاریخ، وجود خارجى ندارد.

3. در نسخه اوّل خطبه مى خوانیم جبرئیل براى اعلام ظهور بر صخره بیت المقدس فرود مى آید؛ در حالى که این محل، قبله یهودیان است و بنى امیه روایاتى در فضیلت آن جعل کرده اند. در نسخه دوم هم به هیکل ـ که گویا هیکل سلیمان است ـ سوگند یاد شده است.

4. بر اساس روایات اسلامى، امام حسین(ع) پس از رجعت، متکفل تجهیز مهدى(ع( مى شود؛ اما این خطبه مى گوید: عیسى(ع) مهدى را دفن خواهد کرد.

5. در این خطبه کلمات مبهم یا بى معناى فراوانى وجود دارد؛ مانند: انا مصحف الانجیل، انا شعر الزبرقان، انا عنق السبطین، أنا عطارد التعطیل، انا ناسخ المرى، انا غفران الشرطین.. .

6. کلمات غلو آمیز و مطالب دالّ بر عقیده حلول در خطبة البیان فراوان است؛ مثل: انا علانیة المعبود، انا الظاهر مع الانبیاء، انا سبب الاسباب، أنا الاول و الآخر، انا الظاهر، انا الباطن، انا واضع الشریعة... .

7. اغلاط دستورى و کلمات نادرست از نظر ادبیات عرب و همچنین ترکیب نادرست جملات در این خطبه زیاد به چشم مى خورد چنان که برخى از کلمات، به صورت غلط، با الف و لام آمده یا کلماتى فارسى مانند کیوان به خطبه راه یافته است.

8. با این که در روایات بسیارِی قید زمان ظهور را مردود می شمرند، در متن سوم، با ذکر علائمی عجیب برای ظهور، وقت آن را به سال 1184ق، تعیین می کند.

9. در خطبة البیان عبارت هاى تکرارى فراوان است.

10. از این که در جمله اى از نسخه سوم خطبه گفته شده «ضیّعتُ الارض و حُکم الفرض»، احتمال می رود که سازنده آن فردى ناصبى و دشمن اهل بیت بوده است.[8]

علاوه بر علاّمه جعفر مرتضى عاملى، افراد زیادى این خطبه را ردّ کرده و محتواى آن را نادرست مى دانند.

مرحوم میرزاى قمى مى گوید: انتساب خطبه به آن جناب براى حقیر ثابت نشده و در هیچ یک از کتب معتبره ندیده ام...، بلى این خطبه و نظیر آن در کلام بعضى صوفی مسلکان، دیده می شود.[9]

در این جا دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد:

1. اخبار هم مانند آیات محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مفصل، و تنزیل و تأویل دارد. پس بر شخص منصف است که به مجرد دیدن حدیث یا خبری که ظاهر آن در نظر او به ظاهر با اصول و قواعد، همسویی ندارد تأمل و تدبر نماید و فوراً به انکارش کمر همت نبدد. شیخ مفید (م 413 ق) در کتاب اختصاص حدیثی از حضرت صادق (ع) به نحو مسند روایت کرده که حضرت فرمود: همانا سخنان ما به هفتاد وجه باز می گردد.[10] در نتیجه اگر کلامی در فرمایشات ایشان دیده شد که از متشابهات بود فوراً نباید آن را رد کرد، بلکه سزاوار است که سکوت و توقف کرد که این روش موافق با احتیاط است.[11]

2. برخی خواسته اند عبارات این خطبه را که به ظاهر غلو آمیز می آید به کتب معتبر شیعه، از قبیل کتاب بصائر الدرجات محمد بن حسن بن فروخ صفار (م 290 ق) یا البدء و التاریخ مقدسى، تاریخ طبرى و رجال الکشى منتسب کنند که اگر مقصود ایشان فقط چند کلمه یا جمله از خطبه البیان است، باید گفت آنها را سیّد رضى هم در نهج البلاغه آورده است، ولى قطعاً سازندگان خطبه البیان، آن کلمات یا جملات را از نهج البلاغة یا منابع معتبر دیگر گرفته اند[12]. و اینها دال بر اعتبار این خطبه نمی تواند باشد. نهایت این که مضامینی از این خطبه که در کتب ذکر شده آمده است، بر فرض داشتن سایر شرایط وثاقت متن و سند، به اعتبار همان کتب مورد قبول واقع می باشد.

پس با توجه به سند و منبع ضعیف خطبه البیان و اشکالات اساسی که به آن وارد می شود، بزرگان علمای شیعه از انتساب این خطبه به امام علی(ع) خودداری کرده و در کتاب های خود نیاورده اند و بعضی آن را ساخته و پرداخته غلات و صوفیه می دانند.



[1]. حائری یزدی، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، ج 2، ص 148- 191، اول،‏ بیروت، ‏1422 ق.‏

[2]. همان، ص 232.

[3]. الطبری، ابوجعفر، تاریخ الطبرى، ج 8، ص 323، دار التراث، بیروت، دوم، 1387ش؛ الیعقوبی، احمدبن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 424، دارالصادر، بیروت، بی تا.

[4]. المزی، یوسف بن الزکی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج 16، ص 121، ش 3564، موسسة الرسالة، بیروت، 1400ق.

[5]. کشّى، ابو عمرو، محمد بن عمر بن عبد العزیز، رجال الکشی، ص 38، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1490 ه‍ ق.

[6]. آل حیدر، سید مصطفی، بشارة الاسلام، ص 75، ح 214، موسسة البعثه، تهران، 1410ق.

[7]. قمی، ابوالقاسم، جامع الشتات، ص 792، موسسه کیهان، اول، تهران، 1413ق.

.[8] عاملى، جعفر مرتضى، دراسة فی علامات الظهور، ص 75، منتدی جبل العامل الاسلامی، قم، 1412ق.

[9]. جامع الشتات، ص 792.

[10]. "ان کلامنا ینصرف علی سبعین وجهاً"؛ مفید، محمدبن محمد، اختصاص، ص 288، المؤتمر العالمی، اول، قم، 1413ق.

[11]. موسسه تحقیقاتی فرهنگی جلی، گفتار امیرالمؤمنین در شناخت امام و حوادث آخرالزمان، ص 14، نشر جلی، قم، بی تا.

[12]. بید آبادى، مسعود، نگاهى به خطبة الافتخار و خطبه تطنجیه، فصل نامه علوم حدیث، ش 25، ص 69، دارالحدیث.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    797054 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    759109 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می‌کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می‌کند؟
    683247 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه‌های دینی ما مسئله‌ای شناخته شده است، چنان‌که در آیات و روایات آمده است:«بریده باد هر دو دست ابولهب»؛ «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می‌رود». و... .منتها همان‌گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    660368 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    649618 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    602141 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580447 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    568810 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565359 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564663 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...