جستجوی پیشرفته
بازدید
11185
آخرین بروزرسانی: 1393/08/17
خلاصه پرسش
آیا امام علی(ع) نظارت مستقیم بر بازار محل خلافتشان داشتند؟
پرسش
آیا روایاتی داریم که گفته باشد امام علی(ع) خودشان از بازار خرید و فروش بازرسی مستقیم داشتند؟ متن و منبع روایات را لطفاً بنویسید.
پاسخ اجمالی
براساس روایاتی که در منابع شیعه و اهل سنت آمده است، یکی از کارهایی که امام على(ع) آن‌را به عنوان سیاست‌های اقتصادی خود در نظر داشت، بازرسى و نظارت مستقیم بر بازار بود. در راستای این سیاست، امام علی(ع) در فرصت‌های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می‌کرد، و فروشندگان را به اموری سفارش و از کارهایی نهی می‌فرمود.
 
پاسخ تفصیلی
امام على(ع)، برخورد با انحراف‌ها و مفاسد اقتصادى را از نخستین روزهاى حکومت، آغاز کرد. آن‌حضرت، در آغازین روز خلافت، با اشارتى تأمّل برانگیز، آهنگ سیاست اصلاحى خود را باز گفت:
«بدانید که اگر به درخواست شما جواب مثبت دهم، با شما آن گونه که می‌دانم، رفتار خواهم کرد و در این راه، سخنِ سخن سرایان و سرزنش ملامتگران را نخواهم شنید».[1]
على(ع)، مردى است حق‌مدار، سنّت شناس و ذوب در خدا. نکته تأمّل برانگیز، این است که امام، نشان می‌دهد که می‌داند این همراه سازى، سختی‌ها درپى خواهد داشت؛ بلکه فراتر از آن، سرزنش‌ها، بهانه جویی‌ها و جوسازی‌ها به دنبال دارد؛ ولى شعار او این است که من، حق مدارم و حق را پاس می‌دارم نه چیز دیگر را.
مردمانى که علیه سیاست‌هاى عثمان قیام کردند، یکی از دلایل قیام خود را نابسامانی‌هاىِ اقتصادى، گشاده دستی‌هاى خلیفه، بذل و بخشش‌هاى بی‌رویه، بی‌توجّهى به معیشت مردم، و ناهنجارى در اموال عمومى برمی‌شمردند.
در چنین فضایى، یکی از کارهایی که امام على(ع) آن‌را به عنوان سیاست‌های اقتصادی خود انجام داد، بازرسى و نظارت مستقیم بر بازار بود.
اکنون به روایاتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد امام علی(ع) در فرصت‌های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می‌کرد، و فروشندگان را به اموری سفارش و از اموری نهی می‌فرمود.
1. امام حسین(ع): [پدرم] على(ع) در کوفه بر استرِ سیاه و سفید پیامبر(ص) سوار شد و به بازارها، یکى یکى، سر زد. وارد بازارچه گوشت فروش‌ها شد و با صداى بلند فرمود: «اى گروه قصابان! نخاع را نَبُرید و در گرفتن جان [حیوان]، تعجیل روا مدارید. [بگذارید] به آرامى روح از بدن، خارج گردد. از دمیدن در گوشت به هنگام فروش بپرهیزید؛ به درستى که شنیدم پیامبر خدا از این کار، نهى می‌کرد».
آن‌گاه نزد خرمافروشان آمد و فرمود: «محصول بد را به همان اندازه آشکار سازید که خوب را آشکار می‌سازید».
آن‌گاه، نزد ماهی فروشان آمد و فرمود: «جز ماهی‌هاى پاک مفروشید، و بپرهیزید از آن ماهی مُرده‌ای که به سطح آب آمده است».
آن‌گاه وارد منطقه کُناسَه[2] شد که در آن، انواع داد و ستد، رواج داشت، از فروشنده مس، مایعات، قُنداق بچه و سوزن، تا صرّاف و فروشنده کافور و پارچه.
پس به صداى بلند، ندا داد: «به درستى که در بازارهاى شما، سوگندها حضور می‌یابند. سوگندهاى خود را با صدقه درآمیزید، و از سوگند، خوددارى ورزید که خداوند عزّ و جلّ، پاک نگردانَد کسى را که به نامش به دروغ، سوگند یاد کند».[3]
2. امام باقر(ع): امیر مؤمنان، در کوفه میان شما بود. صبحگاهان، از دارالحکومه بیرون می‌رفت و در بازارهاى کوفه، یکى یکى می‌گشت ... و می‌فرمود: «خیرخواهى پیشه سازید. از آسانگیرى تبرّک جویید. به خریداران، نزدیک شوید. خود را به بردبارى بیارایید. از سوگند، بپرهیزید و از دروغ، کناره گیرید. از ستم، دورى گزینید و داد ستمدیدگان، بستانید. به رباخوارى نزدیک نشوید و وزن و ترازو را تمام کنید. اموال مردم را کم ندهید و در زمین، به فساد سر بر مَدارید».
او در تمام بازارهاى کوفه می‌گشت. سپس برمی‌گشت و براى [رسیدگى به کارهاى] مردم می‌نشست.[4]
3. عبد اللّه بن عباس: هنگامى که [ابن عباس] از بصره بازگشت و اموال را آورد و وارد کوفه شد، امیر مؤمنان را در بازار، ایستاده دید که فریاد می‌کرد: «اى مردم! از این پس، هر که را مشاهده کنم که اسبله ماهى، ماهى در آب مرده و مارماهى می‌فروشد، با این تازیانه او را ادب می‌کنم».
ابن عباس گوید: بر او سلام کردم و او پاسخم را داد و سپس فرمود: «اى ابن عباس! مال‌ها چه شد؟».
گفتم: این جاست، اى امیر مؤمنان! و آن‌را نزد او بردم. مرا نزدیک خود گرفت و به من خوشامد گفت.
آن‌گاه، جارچى نزد حضرت على(ع) آمد که شمشیر وى را به هفت درهم براى فروش، اعلام دارد و فرمود:
«اگر در بیت المال مسلمانان، به اندازه بهاى چوب مسواک اراک بهره‌اى داشتم، آن‌را نمی‌فروختم».
شمشیر را فروخت و پیراهنى براى خود به چهار درهم خرید و دو درهم را صدقه داد و با یک درهم، سه روز مرا میهمان کرد.[5]
4. احمد بن حنبل (متوفای 241ق)  ـ به نقل از عُقبة بن أَبی الصَّهْباء أَبو خُرَیْم باهِلی ـ : «على بن ابی‌طالب را در کناره علفزارى دیدم که از قیمت‌ها می‌پرسید».[6]
5. ابن حیون مغربی(متوفای 363ق‏) در دعائم الإسلام: به درستى که على(ع) در بازارها راه می‌رفت و تازیانه‌اى در دست داشت که با آن، کم‌فروشان و نیرنگبازان در تجارت مسلمانان را تنبیه می‌کرد.
 اصبغ گوید: روزى به وى گفتم: اى امیرمؤمنان! شما در خانه بنشینید و من، به جاى شما این کار را بر عهده می‌گیرم. فرمود : «اى اصبغ! برایم خیرخواهى نکردى».[7]
6. ابن عساکر(متوفای 571ق) در تاریخ دمشق ـ به نقل از ابو سعید ـ : على(ع) به بازار می‌آمد و می‌گفت: «اى بازرگانان! از خدا پروا کنید و از سوگند، بپرهیزید! به درستى که سوگند، کالا را از بین می‌برد و برکت را نابود می‌سازد.  به درستى که بازرگان، تبهکار است، مگر آن‌که به حق دریافت کند و حق را بپردازد».[8]
7. زمخشری(متوفای 583ق) در ربیع الأبرار: على(ع) در بازار بر فروشندگان می‌گذشت و به آنان می‌فرمود: «نیکى کنید. کالاها را به ارزانى به مسلمانان بفروشید که آن، برکت را بزرگ‌تر گردانَد».[9]
و روایات دیگری که در منابع روایی در این‌باره نقل شده است.[10]
 

[1]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 136، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[2]. نام محلّه‌اى در کوفه، در همین محلّه بود که یوسف بن عمر ثقفى و زید بن على بن حسین با یکدیگر جنگیدند. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ‏4، ص 481، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[3]. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 238 – 239، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بی‌تا؛ ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، ج ‏2، ص 538 – 539، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، چاپ دوم، 1385ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏5، ص 151، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، تهذیب الاحکام، ج ‏7، ص 6، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. 
[5]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 113 – 114، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[6]. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 1، ص 547، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق.
[7]. دعائم الإسلام، ج ‏2، ص 538.
[8]. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج 42، ص 409، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1415ق.
[9].  زمخشری، محمود بن عمرو، ربیع الابرار و نصوص الأخیار، ج 5، ص 95، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، 1412ق.
[10]. ر.ک: مکارم الأخلاق، ص 100 – 101 و 112؛ فضائل الصحابة، ج 2، ص 620؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏5، ص 156 – 157، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج ‏3، ص 20، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق؛ تاریخ دمشق، ج 42، ص 489.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • آیا همسر پیامبر اسلام(ص) ام حبیبه، دختر ابوسفیان است؟
    27316 زندگی خصوصی 1392/04/19
    اُمّ حبیبه دختر ابوسفیان، نام اصلى‌اش «رَملة»، هفده سال قبل از بعثت پیامبر(ص) به دنیا آمد.[1] وی پیش از این‌که با پیامبر اسلام(ص) ازدواج کند، همسر عبید اللَّه بن جحش اسدى بود. ام حبیبه به اتفاق شوهرش عبید اللَّه به حبشه مهاجرت کردند، و ...
  • آیا استفاده از ضرب‌المثل خود را به کوچه علی چپ زدن، توهین به امام علی(ع) است؟
    2878 1401/09/02
    در فرهنگ لغت «خود را به کوچه علی چپ زدن» به معنای آن است که فردی با آن‌که از موضوعی اطلاع دارد؛ اما چون اعلام و تأیید آن به ضرر و زیانش تمام می‌شود، خود را به نادانی می‌زند که چنین رفتاری را نمی‌توان اخلاقی به شمار آورد.اما در مورد ...
  • منظور از برکات در تعالیم قرآنی چیست؟
    15584 علوم قرآنی 1390/12/23
    ارباب لغت و مفسّران قرآن کریم در مجموع با تعابیر مختلف، برکت را به معنای خیر، خوبی و فایده ثابت و پایدار معنا کرده اند؛ مانند این که می گویند: 1. «برکت»؛ یعنى، ثبوت خیر خدائى در یک چیز.
  • در حال حاضر مرجع تقلید اعلم کیست؟
    214571 تقلید از اعلم 1391/10/25
    پاسخ:ابتدا یادآور می‌شویم، از شرایط مرجع تقلید این است که از نظر علمی از سایر مجتهدان زمان خود، بالاتر باشد و با وجود مجتهد اعلم، تقلید از مجتهد غیر اعلم جایز نیست. البته طبق نظر برخی از فقها، این در صورتی است که فاصله بین مجتهد اعلم و غیر اعلم ...
  • آیا نسوختن ابراهیم (ع) در آتش، با اصل علیت تعارضی ندارد؟
    29096 Islamic Philosophy 1390/08/15
    علیت هر موضوعی برای موضوع دیگر، وابسته به خواصی است که در موضوع اول قرار دارد و اگر خواص آن به طریق طبیعی و یا اعجاز تغییر یابد، طبیعتا دیگر نمی تواند علت برای موضوع دوم باشد. آتش ابراهیم ...
  • نیت از ارکان نماز است یا از شرایط آن؟ اگر از ارکان است چرا قبل از نماز انجام می‌شود؟
    10799 نیت 1393/02/28
    1. نیت؛ از اجزای نماز است و آغاز آن قبل از تکبیرة الاحرام بوده و (مانند روزه) تا پایان نماز باید ادامه داشته باشد، بر این اساس چنانچه در قسمتی از نماز، نمازگزار از نیت خود برگردد، نماز او باطل خواهد بود. 2. از طرفی نیز نیت از ...
  • آیا در زندگی امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) شوخ‌طبعی نیز وجود داشت؟!
    17914 معصومین 1394/10/13
    شادی کردن، امری فطری است. در اسلام نیز به شادی و نشاط اهمیت زیادی داده شده است.[1] چنان‌که پیامبر(ص) و معصومان(ع) در بسیاری از مواقع لبخند بر چهره داشته و با گشاده‌رویی با مردم برخورد می‌کردند. در روایت آمده است که رسول خدا(ص) زیاد ...
  • راه های رسیدن به اخلاص کدام است؟
    85877 اخلاص 1387/02/18
    اخلاص، یعنیخالص کردن و اخلاص در عمل و ایمان یعنی این که انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه رضایت غیر او. برای رسیدن به مقام اخلاص هم باید موانع اخلاص یعنی، ریاکاری، دلبستگی به دنیا و وسوسه های شیطان را برطرف نمود ...
  • علاوه بر دستان حضرت عباس(ع)، دست چند نفر دیگر از سپاه امام حسین(ع) در روز عاشورا قطع شد؟
    10282 حوادث روز عاشورا 1396/10/10
    اگرچه نوع جراحت‌هایی که به یکایک شهدای کربلا وارد شده - با ذکر تمام جزئیات - در منابع تاریخی گزارش نشده است؛ از این‌رو ممکن است دست ده‌ها تن از شهدای کربلا در روز عاشورا قطع شده باشد. با این وجود نام چند نفر از آنها در منابع ...
  • چگونه می‌توان حال و تمیز را از یکدیگر تشخیص داد؟
    1628 صرف و نحو 1402/04/14
     الف) حال«حال» وصفی اضافی(غیر رکن) و منصوب است که دلالت بر هیئت و حالت موصوف خود(ذوالحال) می‌کند.[1] مانند «صَبیاً» در آیه «... وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا».[2] ما حکمت را به او هدیه دادیم در حالی که هنوز کودک بود.حال سه شکل دارد: یا مفرد (غیر جمله) ...

پربازدیدترین ها