جستجوی پیشرفته
بازدید
3127
آخرین بروزرسانی: 1400/08/05
خلاصه پرسش
چه اطلاعاتی در مورد زندگی‌ زید فرزند امام کاظم(ع) وجود دارد؟ چرا به او زید النار(زید آتش) می‌گفتند؟ و ارتباط او با برادرش امام رضا(ع) چگونه بود؟
پرسش
زندگی‌نامه زید النار فرزند امام کاظم(ع) بیان نمایید.
پاسخ اجمالی

یکی از فرزندان امام کاظم(ع)، زید[1] معروف به زید النار است[2] که مادرش ام ولد بود.[3]

زید چهار فرزند به نام محمد داشت. احمد، جعفر، حسین، حسن، موسی و یحیی از دیگر فرزندان او بودند.[4]

وی در سال 199 هجری و ایام حکومت مأمون در بصره و مدینه دست به شورش برداشت[5] و خانه‌های بنی ‌عباس را به آتش کشید.[6] برخی گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که منازل بنی‌هاشم توسط او به آتش کشیده شد[7] که احتمالا مراد از آن نیز همان بنی‌عباس باشد، چون آنها نیز تیره‌ای از بنی‌هاشم بودند. به هر حال،‌ به دلیل همین ‌آتش‌‌زدن‌ها و کشتارها بود که به او زید النار یا زید آتش می‌گفتند.[8]

بعد از کشته شدن ابو السرایا(فرماندار کوفه)، فرزندان ابوطالب از این شهر متفرق شدند، زید بن موسی نیز از این شهر فرار کرد. حسن بن سهل که در جست‌وجوی او بود، وی را یافت و به زندان انداخت. وقتی خواست وی را اعدام کند، حجاج بن خیثمه از او پرسید که آیا از هارون الرشید دستور کشتن زید را دارد؟!

 سپس به بیان ماجرای عبدالله بن افطس پرداخت که هارون او را به جعفر بن‏ یحیی سپرد تا در زندان او باشد؛ اما جعفر بدون دستور هارون اقدام به کشتن او کرد و سرش را در سبد نهاد و روز عید نوروز به رسم هدیه برای هارون فرستاد. هارون نیز مسرور کبیر را برای قتل جعفر بن یحیی مأمور کرد و به او گفت اگر جعفر سؤال کند: هارون به چه گناهی تصمیم به کشتن من گرفته است؟! به او بگو: چون پسر عموی من، عبدالله بن افطس را بدون دستور من کشتی! این‌گونه بود که حجاج بن خیثمه به حسن بن سهل پیشنهاد داد تا قبل از اعدام زید، هارون را مطلع کند. حسن بن سهل نیز دستور داد تا زید را به زندان برگرداندند. زید تا زمان مأمون در زندان بود تا این‌که ابراهیم بن مهدی قیام کرد و مردم بغداد علیه حسن بن سهل شوریدند و او را بیرون کردند، زید را نیز نزد مأمون بردند.[9]

مأمون از او پرسید: چرا خانه‏های پسر عموهایت(بنی‌عباس) را سوزاندی و خانه‏های دشمنان مشترک ما که بنی‌امیه، ثقیف، غنی، باهله و آل زیاد هستند را رها کردی؟ زید مرد شوخی بود و این‌گونه پاسخ داد: بله! از هر جهت اشتباه کردم! اگر مرا آزاد کنی، در مرحله‌ی اول خانه‏های دشمنان شما را می‌سوزانم! مأمون خندید و او را نزد برادرش امام رضا(ع) فرستاد و گفت: به احترام شما او را بخشیدم.[10] امام(ع) نیز به برادرش فرمود: هر جا می‌خواهد برود و قسم یاد کرد تا زنده است با او سخن نخواهد گفت.[11]

بر اساس گزارش‌های موجود، امام رضا(ع) از شورش زید النار راضی نبود و بعد از دستگیری او و آوردنش نزد مأمون به او فرمود: آیا سخن مردم عوام کوفه تو را فریفته است که می‌گویند به دلیل پاک‌دامن بودن فاطمه(س)، فرزندانش به دوزخ نمی‌روند؟! بدان که این امتیاز ویژه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است (و نه تمام سادات)!

اگر گمان می‌کنی خودت که از فرمان خدا سرپیچی کرده‌ای و (پدرمان) موسی بن جعفر که مطیع فرمان خدا بوده، با هم به بهشت می‌روید، در این صورت تو باید نزد خدا ارزشمندتر از پدرمان باشی! سوگند به خدا که هیچ فردی جز با اطاعت از فرامین خدا به او نزدیک نخواهد شد! اگر گمان می‌کنی که با گناه می‌توانی به خدا نزدیک شوی، گمان خوبی نبرده‌ای! زید بعد از شنیدن این سخنان به امام رضا(ع) عرضه داشت: من برادرت و پسر پدرت هستم! امام فرمود: تو تا زمانی که پیرو فرمان خدا باشی برادرم هستی! خداوند فرزند نوح(ع) را به دلیل آن‌که گناه‌کار بود از مجموعه اهل‌بیت آن پیامبر خارج کرد! [12]

البته ممکن است برخی این توبیخ‌شدن شدید زید توسط امام رضا(ع) را راه‌کاری برای نجات او از مرگ ارزیابی کنند.

بر اساس برخی گزارش‌ها زید تا آخر خلافت متوکل عباسی زنده بود و در سامرا از دنیا رفت؛[13] اما برخی معتقدند وی توسط مأمون مسموم شد و از دنیا رفت و در اصلهد اصفهان به خاک سپرده شد.[14]


[1]. بن حزم اندلسی‏، ابو محمد علی بن احمد، جمهرة انساب العرب‏، ص 64، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل‏، 1418ق؛ «بررسی مخالفت زید بن موسی با برادرش امام رضا(ع)»، 45779.

[2]. جمهرة انساب العرب‏، ص 64؛ ابن صوفی نسابه‏، المجدی فی أنساب الطالبیین‏، ص 312، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، چاپ دوم، 1422ق.

[3]. المجدی فی أنساب الطالبیین‏، ص 313.

[4]. جمهرة انساب العرب‏، ص 64.

[5]. المجدی فی أنساب الطالبیین‏، ص 312.

[6]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 233، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.

[7]. المجدی فی أنساب الطالبیین‏، ص 312 – 313.

[8]. عیون اخبار الرضا(ع)، ج ‏2، ص 234.

[9]. همان، ص 233.

[10]. همان.

[11]. همان.

[12]. همان، ص 234.

[13]. همان، ص 233.

[14]. الحسینی المدنی‏، ضامن بن شدقم، تحفة الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمة الاطهار(ع)، ج 3، ص 373، تهران‏، میراث مکتوب‏، چاپ اوّل‏، 1378ش‏.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها