جستجوی پیشرفته
بازدید
2307
آخرین بروزرسانی: 1401/04/22
خلاصه پرسش
از نظر منطقی و فلسفی چطور می‌توان به یقین رسید که خالقیت خداوند با الوهیتش قابل جمع است؟
پرسش
از نظر منطقی و فلسفی چطور می‌توان به یقین رسید که خالقیت خداوند با الوهیتش با هم است؟ اینکه آیین مشرکانه میترائیسم بر این عقیده است که خالق موجودی است ظالم و اله همان روح مقدس است که خالق آن‌را زندانی کرده و در جسم انسان دمیده تا انسان زیر دست خالق باشد و روح بزرگی انسان را با دعوت به خوردن درخت دانش که خالق از انسان محروم کرده بود تا به این آگاهی که انسان خود خدا است و از خالق برتره و این توضیحات مربوط است به پسران میتراس از کجا نشات میگیرد؟! این باور شرک‌آلود چون در فضاهای مجازی متعدد به ماتریکس و تولد دین در ماتریکس و زندانی بودن انسان در جسم توسط موجود ظالم به اسم خالق و الوهیت انسان و روح مقدس بسیار رسیدم. اما بحث نکردم چون جوابی که از روی دانش و آگاهی باشد نداشتم، جز قرآن که تنها یقین من است. لذا به طور خلاصه بیان کنید چگونه ممکنه است که الوهیت را از خالق جدا میکنند و در جواب اینها چه جواب منطقی اصولی وجود دارد. هر چند قرآن جواب داده ولی از نظر فلسفه و منطق جواب دهید.
پاسخ اجمالی

به نظر می‌رسد برای روشن‌شدن موضوع و یافتن پاسخ این سؤال، چند پرسش باید مطرح شود؛ اولین پرسش این است که آیا مقصود از خالق و اله دو وجود و دو شخص مستقل است؟ یا دو صفت از یک شخص؟!

اگر مراد دو شخص مستقل باشد از نظر فلسفی وجود دو مبدئی که مستقل از یک‌دیگر دارای تأثیر باشند محال است؛ چون مستلزم محدودیت در هر دو و موجب نقص و نیاز در هر کدامشان خواهد شد؛[i] و اگر منظور دو صفت از یک شخص باشد از نظر فلسفی صفات واجب الوجود، با ذات واجب و با هم متحدند؛ چون اختلاف صفات موجب ترکیب ذات و ترکیب ذات مستلزم نقص و نیاز است.[ii]

پرسش دوم این است که منظور از خالقیت و الوهیت چیست؟ اگر معنای دقیق و حقیقیِ خالق منظور باشد، نمی‌توان آن‌را جدای از الوهیت در نظر گرفت؛ چون خالق به معنای حقیقی همان فاعل در اصطلاح فلسفی است، و فاعل از نظر فلسفه اعطا کننده‌ی وجود است؛ و الوهیت به معنای نیروی قهاری است که مسلط بر همه است و همه در مشکلات به او پناه می‌آورند. قهرا موجودی که خالق حقیقی و وجود دهنده‌ی موجودات است، دارای نیروی قهار است؛ یعنی فاعل و خالق بر تار و پود مخلوق تسلط دارد، و مخلوق در اصل وجود خود و در تمام افعال و حرکات خود محتاج به خالق است و این همان معنای الوهیت خالق است.

 به نظر می‌رسد منشأ اشتباه این است که خالق را به معنای عرفی در نظر می‌گیرند که در حقیقت خالق نیست. مثلا بنّا را خالق ساختمان می‌دانند درحالی که از نظر فلسفی بنّا خالق نیست، بنّا جمع‌کننده‌ی اجزای ساختمان کنار هم است و به اصطلاح فلسفی معدّ است.

گفتنی است؛ نظریه ماتریکس که در پرسش آمده نظریه‌ای قابل پذیرش نیست.[iii] مطالبی که از آیین مشرکانه میترائیسم در پرسش نقل شده، به خیال‌بافی شبیه است، چون استدلالی برای آن بیان نشده است.

 


[i]. ر. ک: «توحید از نگاه عقل»، 2975؛ «امتناع تعدد واجب الوجود»، 9504.

[ii]. ر. ک: «توحید صفاتی»، 7086؛ «وحدت بین صفات ذاتی خدا»، 19220.

[iii]. ر. ک: «معنای ماتریکس»، 124130.

 

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها